|
|
هاروون یشایایی
بررسي اجمالي نشان ميدهد انگيزههاي مهاجرت در ميان كليميان عموما جدا از ساير هموطنان خود نيست، به طور مثال در مورد فارغ التحصيلان سطح بالا مشكل تكميل تحصيلات تخصصي و در نهايت كاريابي و اشتغال اولين انگيزه اقدام به مهاجرت است. گفتني است كه كاريابي در سطوح بالاي تحصيلي در سالهاي اخير براي اقليتهاي ديني مخصوصا كليميان ايران امري غير ممكن شده و جوانان تحصيلكرده و آماده خدمت را مايوس و سرخورده كرده است. بحران موجود اقتصادي در كشور، نامشخص بودن ضوابط اقتصادي و اجتماعي، تحقيرهاي مستمر كليميان مخصوصا از طريق صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و حوادث ناخوشايند كه بعضا اتفاق ميافتد، از جمله عللي است كه موضوع مهاجرت را در ميان كليميان ايران به يك معضل اجتماعي تبديل كرده است. انجمن كليميان ايران و نمايندگان كليميان در مجلس شوراي اسلامي و ديگر مديران جامعه كليميان ايران سعي كردهاند با بسيج تمام امكانات، شرايطي بوجود آورند كه لااقل مناسبات داخلي جامعه كوچك كليميان ايران وضع مطلوبي داشته باشد، و انصافا لازم به ذكر است كه همكاري نهادهاي مختلف مسئول در جمهوري اسلامي ايران در تحقق اين امر كمك كرده است. تحكيم موقعيت انجمن كليميان و تشكيل انجمنهاي شهرستانها و كميتههاي مختلف آن و ايجاد ارتباط با ايرانيان يهودي در كشورهاي اروپايي و آمريكا، رونق كنيساها در تمام ايران و تشكيل كلاسهاي آموزش فرايض ديني يهود (تلمود تورا)، راهاندازي مهدكودكها و بهبود نسبي وضع مدارس اختصاصي كليميان ايران، همچنين توسعه فعاليتهاي ورزشي و فرهنگي بين جوانان در محلههاي تجمع كليميان در سطوح مختلف، فعاليت مجدد سازمان بانوان يهود ايران، ايجاد كتابخانه مركزي كليميان ايران، بهسازي و دوباره سازي و تكميل سراي سالمندان كليمي براي خدمت رساني به پدران و مادران يهودي كه نياز به مراقبت و نگهداري دارند، حفظ و نگهداري بيمارستان دكتر سپير، به عنوان يك واحد بزرگ خدمات بهداشتي و درماني براي هموطنان عزيز و تامين هزينههاي گزاف آن بهوسيله جامعه كليميان ايران اقداماتي است كه در جهت ايجاد آرامش و تحكيم نهادهاي جامعه كليميان ايراني انجام گرفته است. با اين همه اگر نبود حمايت مقامات بلند پايه نظام جمهوري اسلامي و كوشش و فعاليت مسئولين جامعه كليمي ايران، به طور مسلم جامعه كليمي ايران امروز وضع ديگري داشت. اما نتايج مهاجرتها از دو جهت قابل بررسي است، اول جنبههاي اجتماعي آن است كه كم و بيش به آن اشاره شد و اثرات نامطلوب آن در موقعيت كنوني براي مردم ايران و جامعه كليميان ايران يادآوري گرديد، اما از لحاظ فردي و نتايج اقدامات براي زندگي شخصي نيز نميتوان باور كرد كه مثلا مهاجرت كليميان ايران در كشورهاي مهاجرپذير شرايط بهتري براي آنها فراهم آورده است. پيدا است هر كس اقدام به مهاجرت ميكند دلايلي دارد و همواره سعي ميكند دلايل را بزرگتر از آنچه هست نشان دهد و خود را در كشور مقصد موفق و پيروز جلوهگر سازد. |
|