|
|
هاروون یشایایی در سالهاي اخير، مهاجرت ايرانيان به كشورهاي مختلف از جمله پديدههايي است كه همواره مورد توجه مردم و مسئولين نظام جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته است. البته جابجايي جمعيت در تاريخ و در محدوده جغرافيايي جهان هميشه وجود داشته است، ولي مهاجرت از كشورهاي عقب مانده (از لحاظ صنعتي) به كشورهاي پيشرفته از جمله آمريكا، كانادا، استراليا و كشورهاي اروپايي در قرن بيستم ماهيتي كاملا متفاوت با گذشته دارد. جذب اندوختهها و ثروت ملل فقير و از آن مهمتر جاذبه زندگي در كشورهاي صنعتي پيشرفته براي متخصصان و انديشمندان كشورهاي اصطلاحا جهان سوم، پديده فرار مغزها و سرمايههاي فكري و نخبگان را به يك فاجعه جدي براي مردم اين كشورها تبديل كرده است. به طور مثال ميتوان گفت جوانان هوشمند ما در المپيادهاي علمي گوناگون جهاني شركت ميكنند و موفقيتهاي فراوان بدست ميآورند. ولي اكثر آنها ميهن خود را ترك ميكنند و به كشورهاي مختلف ميروند و شانس بازگشت آنها براي خدمت به مردم خود بسيار ناچيز است. گفته ميشود از 125 نفر دانش آموزان ممتاز ايراني كه در المپيادهاي مختلف علمي جهان در سه سال گذشته امتحانات سختي را گذرانده و قبول شدهاند، هم اكنون 90 نفر آنها در دانشكدههاي اروپا و آمريكا تحصيل ميكنند و هيچ برنامهاي براي بازگشت به ايران ندارند. ديگر اين كه هماكنون فقط در ايالات متحده آمريكا 150 هزار نفر پزشك و مهندس و ساير دانش آموختگان ايراني كه در ايران تحصيل كردهاند، زندگي ميكنند. اين پديده متاسفانه در جامعه كليميان ايران نمايش مشخصتري دارد و به اعتبار تاريخي كليميان لطمه وارد ميآورد. به موجب آمار منتشر شده تقريبا چهار ميليون نفر ايراني در خارج از كشور زندگي ميكنند، كه از اين عده حدود پنجاه هزار نفر آن ايرانيان كليمي هستند، البته اين رقم نسبت به جمعيت يهوديان ايران كه در 100 سال اخير هرگز بيش از هشتاد هزار نفر نبوده است قابل توجه ميباشد، ولي گفتني است كه نسبت كسر جمعيتي كليميان ايران در همين مدت بيش از ساير اقليتهاي ديني ايراني نبوده است. اين با وجود همه مشكلات و فشارهايي است كه مخصوصا در نيم قرن اخير و بعد از تشكيل كشور اسرائيل و تبليغات لجام گسيخته صهيونيستها بر جامعه كليميان ايران وارد شده است. بررسي اجمالي نشان ميدهد انگيزههاي مهاجرت در ميان كليميان عموما جدا از ساير هموطنان خود نيست، به طور مثال در مورد فارغ التحصيلان سطح بالا مشكل تكميل تحصيلات تخصصي و در نهايت كاريابي و اشتغال اولين انگيزه اقدام به مهاجرت است. گفتني است كه كاريابي در سطوح بالاي تحصيلي در سالهاي اخير براي اقليتهاي ديني مخصوصا كليميان ايران امري غير ممكن شده و جوانان تحصيلكرده و آماده خدمت را مايوس و سرخورده كرده است. بحران موجود اقتصادي در كشور، نامشخص بودن ضوابط اقتصادي و اجتماعي، تحقيرهاي مستمر كليميان مخصوصا از طريق صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و حوادث ناخوشايند كه بعضا اتفاق ميافتد، از جمله عللي است كه موضوع مهاجرت را در ميان كليميان ايران به يك معضل اجتماعي تبديل كرده است. انجمن كليميان ايران و نمايندگان كليميان در مجلس شوراي اسلامي و ديگر مديران جامعه كليميان ايران سعي كردهاند با بسيج تمام امكانات، شرايطي بوجود آورند كه لااقل مناسبات داخلي جامعه كوچك كليميان ايران وضع مطلوبي داشته باشد، و انصافا لازم به ذكر است كه همكاري نهادهاي مختلف مسئول در جمهوري اسلامي ايران در تحقق اين امر كمك كرده است. تحكيم موقعيت انجمن كليميان و تشكيل انجمنهاي شهرستانها و كميتههاي مختلف آن و ايجاد ارتباط با ايرانيان يهودي در كشورهاي اروپايي و آمريكا، رونق كنيساها در تمام ايران و تشكيل كلاسهاي آموزش فرايض ديني يهود (تلمود تورا)، راهاندازي مهدكودكها و بهبود نسبي وضع مدارس اختصاصي كليميان ايران، همچنين توسعه فعاليتهاي ورزشي و فرهنگي بين جوانان در محلههاي تجمع كليميان در سطوح مختلف، فعاليت مجدد سازمان بانوان يهود ايران، ايجاد كتابخانه مركزي كليميان ايران، بهسازي و دوباره سازي و تكميل سراي سالمندان كليمي براي خدمت رساني به پدران و مادران يهودي كه نياز به مراقبت و نگهداري دارند، حفظ و نگهداري بيمارستان دكتر سپير، به عنوان يك واحد بزرگ خدمات بهداشتي و درماني براي هموطنان عزيز و تامين هزينههاي گزاف آن بهوسيله جامعه كليميان ايران اقداماتي است كه در جهت ايجاد آرامش و تحكيم نهادهاي جامعه كليميان ايراني انجام گرفته است. با اين همه اگر نبود حمايت مقامات بلند پايه نظام جمهوري اسلامي و كوشش و فعاليت مسئولين جامعه كليمي ايران، به طور مسلم جامعه كليمي ايران امروز وضع ديگري داشت. اما نتايج مهاجرتها از دو جهت قابل بررسي است، اول جنبههاي اجتماعي آن است كه كم و بيش به آن اشاره شد و اثرات نامطلوب آن در موقعيت كنوني براي مردم ايران و جامعه كليميان ايران يادآوري گرديد، اما از لحاظ فردي و نتايج اقدامات براي زندگي شخصي نيز نميتوان باور كرد كه مثلا مهاجرت كليميان ايران در كشورهاي مهاجرپذير شرايط بهتري براي آنها فراهم آورده است. پيدا است هر كس اقدام به مهاجرت ميكند دلايلي دارد و همواره سعي ميكند دلايل را بزرگتر از آنچه هست نشان دهد و خود را در كشور مقصد موفق و پيروز جلوهگر سازد. |
|