|
|
هارون یشایایی سرمقاله اين شماره بينا را در واقع مطلبي براي خداحافظي در مقام رياست هيئت مديره انجمن كليميان تهران ميدانم. دليل نوشتن مطلب اين است كه: خداي ناكرده ترديد براي مديران جديد و نسل جوان جامعه كليمي پيش نيايد كه از عمر گذشته خود احساس پشيماني ميكنم، بلكه به عكس رضايت خاطر و افتخار من اين است كه صادقانه و پرتلاش خدمتگزار مردم بودهام و اينك نيز با كسب تجارب و آگاهي بيشتر همچنان در خدمت ملت بزرگوار ايران و جامعه يهودي باقي خواهم ماند و تا پايان عمر به ميثاق مقدس خود در پيوند با فرهنگ و تمدن گرانقدر ايراني و عشق و علاقه توأم با فداكاري براي وطن عزيزم ايران، يهوديت پاك نبوي، ارزشها و آئين و سنن آن و اهميت تاريخ ديرپاي زندگي كليميان ايران پايبند خواهم بود. نويسنده اعتقاد داشته و دارد كه ايران مهمترين بستر پذيرش يهوديان و رشد و بالندگي دين و فرهنگ يهودي در قرون متمادي بوده است. بعضي ممكن است بيان اين مطلب را گزافهگويي بدانند، ولي نگاهي به تاريخ زندگي ملل و حضور يهوديان در بين ملتها بعد از انقراض معبد اول و دوم تا امروز عليرغم بعضي ناملايمات و نابسامانيها و تجاوز و تهديدها كه در مقاطع مختلف عليه يهوديان در ايران اتفاق افتاده است، هرگز يهوديكشي سازمان يافته، آن طور كه در روسيه، لهستان، اسپانيا، آلمان و ديگر كشورهاي اروپايي پيش آمد براي كليميان در معني جغرافياي باستان و يا مرزهاي كنوني ايران و فراتر از آن در قلمرو كشورهاي اسلامي اتفاق نيافتاده است و انواع تحريكات و تحريفهاي گوناگون در مقاطع كوتاه تاريخ از جانب هركس عنوان شده گذرا و بياهميت بوده و تودههاي ملت ايران هرگز آن را قبول نكردهاند. البته در ایران اخیر نیزهمه چيز به دلخواه جامعه كليميان و يا مسئولين جمهوري اسلامي ايران جريان نداشته بلكه بحرانهايي پيش آمده كه بعضي در وقوع هر انقلابي طبيعي و برخي ديگر سليقهاي و تحريكآميز و از طرف عدهاي معدود سازماندهي و تبليغ شده كه با هوشياري مسئولين نظام و تحمل و بردباري جامعه كليميان بحمدالله از سرگذشته و زندگي روال عادي خود را طي كرده است. پيوندهاي محكم تاريخي بين يهوديان و ايرانيان از عصر باستان تاكنون، اشتراك در امور اعتقادي و فقه، زبان مشترك يهوديان با ساير هموطنان،امکان انجام فرايض ديني و قرائت تورات و نمازهاي روزانه به زبان عبري، وجود مقابر انبياي يهود در ايران و برای جلوگیری از بروز تنش و و اقدام واكنشهاي لازم در شرايط خاص سالهاي انقلاب و استقرار جمهوري اسلامي ايران، مهمترين عامل، مديريت جامعه كليميان ايران مخصوصاٌ انجمن كليميان تهران می باشد که با همکاری نماینده کلیمیان ایران در مجلس شورای اسلامی در ايجاد ارتباط با مسئولين دولتي و نهادهاي مردمي و رفع مشكلات، نقش اساسي داشته است، بی تردید خط مشي هوشيارانه امام راحل (ره) در جدايي يهوديت و صهيونيسم و البته بستر مناسب فرهنگ ايراني در پرورش اقوام و اديان گوناگون در سرزمين ايران و درك مفهوم ايراني بودن فراتر از مسلمان شيعه، سني، مسيحي، يهودي، زرتشتي و كرد، ترك، لر، بلوچ، عرب و تركمن و غيره از جانب ايرانيان موجب بقاء و ادامه حيات ملت كهنسال ايران و زندگي مشترك تفاهمآميز بين اقوام و اديان ايراني بوده و هست. اما واقعيت اين است كه مديريت جامعه كليميان ايران در سالهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي شرايطي بسيار دشوار، پر تنش و التهابآور را سپري كرده است. از يك طرف جريان صهيونيسم سياسي كه در تضاد آشكار با جمهوري اسلامي ايران بوده و هست وجود جامعه كليمي ايران را برنميتابيد. و اين كلام مكرر را كه حساب منافع و اقدامات صرفاً سياسي خود را از حساب جامعه يهود جدا سازيد را كفر مطلق ميدانستند و ما را در مظان انواع تهمت ها قرار می دادند از طرف ديگر. گروهي اندك گاه با عنوان ايراني خالص بودن و گاهي به عنوان مسلمانان دو آتشه تازه از راه رسيده چون خار و خاشاكي كه بر سطح درياي توفنده ملت ايران درحركت باشد خودنمايي ميكردند و يهوديان ايران و مسئولين جامعه كليمي (عليالخصوص نويسنده اين مطلب،) را با انواع تهمتها و كنايهها و با بيان نقطه نظرات پوسيده و بياعتبار،مورد خطاب داده. و با گفتارها و اقدامات خود سعي در آشفته كردن مناسبات جامعه كليمي ايران با ساير هموطنان نموده در واقع تلاش براي ايجاد نفاق و نابرادري بين ايرانيان مينمايند و ميراث گرانبهاي فرهنگ ايراني – اسلامي را قرباني تمايلات تنگنظرانه خود ميسازند كه بيترديد موفق نشده و نخواهند شد. اما همه اين جريانات و ناملايمات در اراده جامعه كليمي ايراني خللي وارد نياورد و بخش عمده آنها زندگي با ساير هموطنان خود را، به پناه بردن به آستانه ديگران ترجيح دادند و جامعه كليميان ايران با جمعيت اندك خود امروزه يكي از متشكلترين و معتقدترين جوامع يهودي در جهان ميباشد. هيئت مديره انجمن كليميان تهران و ساير مسئولين جامعه در اين سالها سعي كردهايم به يهوديان و مردم جهان نشان دهيم كه جامعه كليميان ايران در يك جزيره دورافتاده در انزوا زندگي نميكنند و با ايجاد رابطه با نهادهاي سالم و متعهد يهودي در كشورهاي مختلف اين انديشه باطل را كه يهوديان در ايران تحت فشار زندگي كرده و به گروگان گرفته شدهاند را نقش بر آب كردهايم. لازم است به عنوان رئيس هيئت مديره قبلي انجمن كليميان صادقانه اعتراف و اعلام كنم كه اگر همكاري و تلاش مؤثر اعضاي هيئت مديره انجمن كليميان تهران و كاركنان آن و مسئولين نهادها مختلف و فعالين و مسئولين كنيسا و حمايت بيدريغ جامعه كليميان ايران و صفا و صميميت ملت عزيز ايران نبود هيچ اقدام مفيدي به نتيجه نميرسد. تلاش من در اين سالها انعكاس واقعيت زندگي مردم و يهوديان در ايران براي مردم جهان بوده و همه استعداد و قابليتهاي خود را به لحاظ معنوي و مادي در اين راه به كار بردهام و از خداوند ميخواهم كه عشق و علاقه مرا به سرزمين و ملت ايران و اعتقادم را به عنوان يك يهودي راستين همچنان مستدام بدارد و سهم من از اين زندگي پر تلاش و ثمربخش با ديگران و تلاش طاقتفرسا براي خدمت به مردم فقط يك ... يادش به خير خواهد بود ....! |
|