امیر فراز نعیموت
تابستان 1396
گوش به من فرا بده
یا ربّ بی بدیل من
پرده بدر ز روی خود
منظره ی جمیل من
نیست مرا هم نفسی
جز تو و مهر روی تو
دل ز تو شاد می شود
شادی بی دلیل من
هست مرا چه فایده
بی تو گذشت روز و شب
دست مرا بگیر تو ای
حضرت حق، خلیل من
چشم امید بنده ات
بسته به معجزات تو
بسته به درب خانه ات
دست قضا، دخیل من
جان به تو سجده می کند
دل به تو خنده می کند
عقل نکند درک امور
در ره تو، عقیل من
روز قضا روی ما
شرم نکند ز روی تو
هیچ نترسم از قضا
چون تو شوی وکیل من
ای ره تو سبیل من
قدرت تو کفیل من
کلام آسمانی ات
نوای جبرئیل من
رقص نمی کند دلم
جز به نوای ساز تو
دل به تو گرم ٚمیۣ شود
تکیگه ثقیل من
|