انجمن کلیمیان تهران
   

خواستم اما نشد...

   

 

المیرا سعید

پاییز 98
 


در شبت خواستم تک ستاره ای تنها شوم، اما نشد
پر شوم من در هوایت،خواستم با تو هم آوا شوم اما نشد
در دلت چون آرزویی،در رهت آواره‌ای
بی‌تو من گم کرده راهم،خواستم با تو من پیدا شوم، اما نشد
بر لبت بودم ترانه،در دو دستت یک بهانه
از همه باشم گریزان،خواستم در سرت سودا شوم، اما نشد
مینشستم من به پایت،تا شوم روزی دچارت
همه شب تا سحر،خواستم از غمت شیدا شوم ،اما نشد
از زمین تا کهکشانها میکشیدم پر به سویت
میشدم باران به سویت،خواستم در برت دریا شوم، اما نشد
در غروبی تلخ ،
میشدم ای کاش غرق در جادوی مستت
در نگاه بیکران جادوی تو خواستم بی پروا شوم، اما نشد
کاش میشد شهره هر سطر کتابت با نام من
در کتاب عشق تو،خواستم من لیلا شوم، اما نشد
 

 


 

 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید