سحر بروخیم خدا تنها يك كلمه نيست، خدا هزاران حرف نگفته در دل انسانهاست، انسانهايى پر
از احساس كه احساسشان را به هر كسى نشان نميدهند، راجع به آن با هر كسى صحبت
نميكنند، انسانهايى كه خدا را در قلبشان نگه داشتهاند و او را با تمام وجود
ميپرستند، اگر معنى كلمه خدا را از ایشان بپرسى، با وجود هزاران كلمه در ذهنشان،
فقط يك جمله ميگويند، خدا در كلمه توصيف نميشود، كلمه و جملهاى براى توصيف و
معنى خدا وجود ندارد.
خدا قوت قلب كساني است كه اميد و ايمانشان به او را از دست ندادهاند. خداوند
يارىرسان تمام بندگانش است و عاشقانه دوستشان دارد. چه آنهايى كه شكرگزار او
هستند و چه كسانى كه اين گونه نيستند. چه فرقي است بين شخص با ايمان و شخص
بىايمان؟ آنهايى كه به خدا و معجزاتش ايمان دارند، خوشحالاند، لبخند ميزنند،
قوى و قدرتمندند و خدا را فقط به خاطر خودش دوست دارند، نه به خاطر نعمات و
معجزاتش. فرق است بين كسى كه تا آخرين لحظه زندگىاش هم به خدا اميدوار است و كسى
كه هنوز هيچ چيز نشده، اميدش را از دست ميدهد، زبانش به ناسزا باز ميشود و هر
اتفاق بدى را، از چشم خالقش ميبيند. كسى كه اميدوار است، كسى كه عاشق واقعى خداست،
خدا را به خاطر خودش ميپرستد، برايش فرق نميكند چند بار با شكست مواجه شود، چند
بار دعايش مستجاب نشود، چندين و چند بار دست خالى باز گردد. ايمان دارد به خالقش،
خدا را به خاطر تقاضاهايى كه رد شده هم شاكر است، ايمان دارد كه به صلاحش بوده، دست
از دعا نميكشد. فرق است بين «دوست داشتن» و «نياز داشتن».
نيازمند كسي است كه تنها هنگام رفاه و خوشحالى، خدا را شكر ميكند و در موقع سختى،
از ياد ميبرد كه خداوند بارها و بارها دست كمك به طرفش دراز كرده و او را خرسند
ساخته است. ولى عاشق كسي است كه خوب و بد زندگى را قبول دارد، در همه حال شاكر است.
چه در موقع خوشحالى و چه در موقع ناراحتى.
شاكر بودن در مواقع شادى، كار بسيار آساني است. عاشق واقعى آن است كه در مواقع
ناراحتى هم توانايى به جا آوردن شكر خدا را داشته باشد. هر چند دلش شكسته، هر چند
به خواسته اش نرسيده، با اين حال، باز هم خدا را شكر مي كند. ايمان دارد حكمتى در
كار بوده. دوست داشتن اين نيست كه خدا را فقط به خاطر خوبىها و نعماتى كه به تو
ميدهد، دوست داشته باشى، زيرا اگر روزى برسد كه به خاطر صلاح خودت، خواستهات را
برآورده نكند، آن گاه ديگر عشقى براى او در قلبت ندارى، دوست داشتن بايد بىدليل
باشد، كه اگر غير از اين باشد، اين وسط دوست داشتنى هم نميماند و اين نازلترین
حالت خداپرستي است. سعى كنيم خداوند را از عمق وجود و به خاطر خودش دوست داشته
باشيم... n
پروین مهربان گاهی وقتها در زندگی اتفاقهایی میافتد تا آدم یادش باشد، در این دنیا چیزی
به جا نمیماند به جز نام نیک...
به قول معروف: نام نیکو گر بماند زآدمی به کزو ماند سرای زرنگار
مدتی پیش برای زیارت به بهشتیه (آرامستان کلیمیان) رفته بودم، از قضا خانوادهی
مسلمانی را دیدم که با برس و وسایل شست و شو برای زیارت قبر یکی از دوستان کلیمی
خود به آنجا آمده بودند.
حکایت زندگی آنها بسیار جالب بود، پدر این خانواده وقتی برای کار به تهران میآید
یک مرد یهودی اهل کاشان که در کوچه برلن مغازه داشته به این آقا کمک میکند و باعث
پیشرفت و موفقیت او میشود و این خانواده بعد از ۲۰ سال که از درگذشت این مرد کلیمی
میگذرد، همه ساله سر مزار او میآیند و برایش فاتحه میخوانند و دسته گلی بنا به
یاد بود و سپاس بر سر قبر او میگذارند. این داستان تاثیر زیادی روی من گذاشت، کاش
تا هستیم قدر یکدیگر را بدانیم، قدر پدر و مادرهایمان و عزیزانمان را بدانیم .
متأسفانه ما آدمها حتی در یک خانواده خیلی از هم دور شدهایم، وقتی اختلافی در
خانواده میافتد، بین دو برادر، دو خواهر، پدر و مادر و فرزند یا حتی زن و شوهرها
به سختی گذشت میکنیم، به راحتی از خوبیهای یکدیگر میگذریم و بدیها واشتباهها
را به رخ هم میکشیم و سالها همچنان خود و دیگران را اذیت می کنیم. مال و دارایی
به هیچ کس وفا نمیکند، مشکل جمعالمال بودن و خدای ناکرده فوت یکی از مالکان اصلی
چرا باید آنقدر در خانوادهها مشکل ایجاد کند؟ کمی گذشت و انصاف بهترین راه چاره
است. بیایید تا هستیم قدر یکدیگر را بدانیم و از باهم بودنمان لذت ببریم، این دنیا
را وفایی نیست. n
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید