ندا افرامیان
نشریه متانا شهریور 1386
اولين مفهومي كه به ذهن شما با شنيدن كلمه
خوشبختي القا ميشود، چيست؟
عدهاي تصورشان از خوشبختي داشتن پول زياد در بانك، سهام در بازار بورس، يكي دو
خانه، داشتن اتومبيل آخرين مدل و ... است. اگر قرار باشد هر روز صبح كه از خواب
بيدار ميشوي به محل كار بروي و تا پايان روز كار كني كه در آينده خوشبخت شوي اما
لذتي از آنها نبري چه فايده اي دارد؟ به نظر من اينكار يعني فدا كردن امروز براي
فردايي كه نميتوان از آمدنش مطمين بود اما كار كردن با لذت همان خوشبختي است.
بدترين و پستترين كار اين است كه انسان كاري كند كه قطره اشكي از چشم فرد ديگري
جاري شود.
آيا در راه خوشبختي بارها و بارها كاري كردهايد كه حتي نزديكترين افراد خانواده
اشك بريزند. در اين صورت رسيدن به خوشبختي چه ارزشي دارد؟ َآيا رسيدن به هدف مهمتر
از طي كردن مسير براي رسيدن به آن است؟ بنابراين سعي كنيد با انسانهايي معاشرت
كنيد كه صادق و مهربان باشند و پول، تحصيلات و ... افراد برايشان مهم نباشد بلكه
ذات و انسانيت برايشان ارزش تلقي شود. رابطه شما با آنها موجب ميشود كه بيشتر به
معني خوشبختي برسيد.
خوشبختي يعني استفاده بهتر از هر لحظه زندگي و فكر كردن به بهترينها و كمك به
ديگران. لازم نيست كه موقعيت اجتماعي و علمي و يا مالي عالي داشته باشيد، قرار
نيست كه حتماً تمام كمكها مالي باشد، همين كه بتوانيد در هر شغلي از آن لذت ببريد
و به اعضاي خانواده عشق و محبت بدهيد و از پيشرفت ديگران نيز خوشحال شويد و در صدد
كمك به آنها باشيد، اين نوعي از خوشبختي است.
خوشبختي چيست؟
سرچشمه خوشبختي، عشق به حقيقت و اخلاق، عشق به زيباييهاي احساس و نيكوييهاي كردار
ميباشد. با كمك اين ارزشها، هر انسان حقيقت خويش را بر حسب توانايي و ادراك خود
بنا ميكند. همه اين معيارهاي فردي با آن اصل واقعي و اخلاقي، آن اصل زيبا و نيكوي
جهان در هم ميآميزد و آنها همه با هم جهان را به شاهراهي هدايت ميكند كه به
شناخت پروردگار مقدس منتهي ميشود.
با خوگرفتن به تقدس كردار، پندار و احساس، با پيگيري در آموزش تورات و حكمت، انسان
غريزهاي را در خود تقويت ميبخشد كه به وي امكان ميدهد ارجمند را از بيارج
تشخيص دهد. آنگاه است كه انسان لذت واقعي اعمال نيک را درك كرده و مسرتي احساس
خواهد كرد كه از هر شادي ديگري در جهان بزرگتر است.
|