بهادر میکائیل
نشریه متانا آذر 1389
با تفكر وتدبر چنين نتيجه شود كه خالق هستي داراي قدرت مطلق،توانايي علم و قلم
وخلاصه همه توانايي ها در حد مطلق است، چنين خالقي را بايد از اعماق وجود ستايش
نمود و به او توكل كرد.
مطلب جالب ديگري كه مي توان به دست آورد اين است كه ما انسان ها در واقع از خد.اييم
ودر نهايت به سوي او باز مي گرديم و به او ملحق مي شويم، چه سعادتي از اين بالاتركه
انسان جزيي از خد.اوند باشد و با او دمساز گردد وبا او انيس ومونس شود تاقلبي آرام
وروحي سرشار از عشق و لطف الهي داشته باشد ونهايتاً درزندگي به آرامش برسد
وازپيرايه ها دورگردد وفردي شود كه انرژي مثبت ازخود بروز دهد و ديگران را درراه
راست قرارداده، وسيله هويت آنان شود.
با اندكي دقت و نگرش در وجود انسان درمي يابيم كه اوموجودي است كه پرستش درنهاد وي
به وديعه گذاشته شده است، به طوري كه دركره زمين انساني را نمي توان يافت كه پرستش
در وجود اوانباشته ولي اين پرستش در افراد مختلف به گونه هاي خاص بروز مي كند،
همچنين انسان داراي دوگونه ضميراست: يكي ضمير خودآگاه وديگري ضمير ناخودآگاه؛
خد.اوند متعال پيوسته درضمير ناخودآگاه همه انسان ها حضور دارد وبه هنگام بروز
مشكلات انسان خود به خودبه ضمير ناخودآگاه خود پناه مي برد و دست به دامن خد.اوند
مي شود واين امربراي تمام انسان ها ثابت شده است. دين درواقع راه وروش درست زندگي
كردن است كه ازجانب خد.اوند منان براي ما انسان ها فرستاده شده است. هر كس طبق
قوانين الهي زندگي كند به دور از مشكلات وناراحتي هاي اعصاب وروان خواهد بود.
ناگفته نماند كه ممكن است در زندگي براي يك شخص مشكلات بسياري پيش آيد ولی در مجموع
اوازيك آرامش دروني نيز برخودار باشد، فرق افراد باايمان وبي ايمان در همين نكته
است:
تمامي اديان وتمامي پيامبران ازجانب خد.اوند متعال آمده اند درپي تأمين آرامش دروني
انسان ونشان دادن راه وروش درست زندگي کردن ودريك كلام براي تأمين سعادت دنيا وآخرت
او بوده اند. زماني كه انسان از مادر متولد مي شود، داراي ضمير پاك رشد ونمو مي كند
ولي ممكن است بر اثر عواملي از مسير اصلي خود منحرف شود. به هر حال انسان تحت تأثير
عوامل مهم طرز تفكر خود در جامعه به زندگي ادامه مي دهد. چگونه زيستن انسان مديون
اعتقادات اوست زيرا اعتقادات به انسان، بينش، نوع سخن گفتن، طرز معاشرت با ديگران،
تصميم گيري در زندگي وخلاصه بودن در بستن و انديشدن را مي آموزد. مسايل مهم وحياتي
در زندگي هر فردي از باورهاي اوناشي مي شود. جهان به هر گونه اي خاص مي نگرد. گفتار
وكردار پندارش از جهان بيني اش نشأت مي گيرد.
اكنون بايد ديد چه مسايلي در زندگي انسان، در ايجاد انرژي هاي مثبت دخالت دارد وچه
عواملي باعث اضطراب ونگراني ودلهره انسان مي گردد. چه عواملي در آرامش انسان موثر
است؟ اگر مسايل را دقيقاًمورد بررسي قراردهيم به اين نتيجه خواهيم رسيد كه خطرات
سالم ودست نخورده كه ناشي از اعتقادات وانديشه پاك است، نقش مؤثر در بهبود زندگي و
آرامش او دارد.
انسان با ارزش، كسي است كه درجامعه براي همنوعان خود، مفيد باشد. ديگران از مصاحبت
با او لذت ببرند و مايه آرامش آنان باشد واين خود نعمتي است كه از جانب خد.اوند
منان هديه داده شده است. اين گونه افراد به علت تعالي جسم وروح مدام ازخود انرژي
هاي مثبت ساطع مي كنند وبه اطرافيان خود انرژي مثبت مي دهند.
|