نشریه پرواز شماره 27 شهریور 1390
1)
بد نیست مطلبم را با یک تجربه خوب شروع کنم؛ شرکت در سومین جشنواره طراحی تیشرت در
يك خیریه این برنامه روزهای ششم و هفتم مرداد در محل مجتمع برگزار شد و کلیه
درآمدهای آن صرف آموزش رایگان توانیابان (معلولین) آن مجتمع میشد. ماجرا هم از
این قرار بود که میرفتید آنجا، یک تیشرت خام! (سفید) میخریدید، قلم مو و گواش و
مداد برای طراحی قبل از رنگ آمیزی هم روی میزهایی برای کشیدن طرح دلخواهتان گذاشته
شده بود. طرحتان را میکشیدید، برای خشک شدن به طناب آویزان میکردید و اگر هیت
داوری از آن خوشش میآمد، برای حراج (چکش خوردن) به روی سن میرفت. بقیه تیشرت ها
هم میماند برای سال دیگر که هر کسی از آن خوشش آمد، از روی میز مخصوص فروش آن را
انتخاب کند و بخرد. اول که با چند تا از دوستانم قصد رفتن به آنجا را داشتم، اصلاً
فکر چنین استقبال و ازدحامی را نمیکردم ولی در آنجا با جمعیتی رو به رو شدم که
تیشرت میخریدند، نقاشی میکردند، در حراج شرکت میکردند، نقاشیهای همدیگر را
نگاه میکردند و مهمتر از همه خوشحال بودند .... مهمتر به خاطر اینکه این مسئله
چند وقتی است که تقریباً حکم کیمیا را پیدا کرده؛ علیالخصوص با اخبار گل و بلبلی
که که زود به زود و از در و دیوار بر سر و رویمان چکه میکند . به هر حال دستشان
درد نکند، حداقل باعث شدند یک شبکاری بکنیم که فایدهای داشته باشد و از ته قلب هم
از آن خوشحالیم. 3 ) یک روزی، کارگردان فیلم دزدان دریایی کاراییب، وقتی داشت به
جانی دپ و هنرپیشه نقش اول فیلم و يكي از پردرآمدترین بازیگران هالیوود نگاه
میکرد، متوجه میشود که او چقدر شبیه آفتاب پرست است! بعد این را در دل خود نگه
نمیدارد و با خود دپ در میان می گذارد و نتیجه هم میشود انیمیشنی به نام "رنگو"1
با کارگردانی همان آقای کارگردان و صداگذاری جانی دپ برای آقای آفتاب پرست یا همان
رنگو. فیلم برای آنانی که از طنز، انیمیشن، فانتزی و مواردی از این قبیل لذت
میبرند کاملا قابل توصیه است.
4)
چند ماه پیش کتابی خواندم با عنوان مونالیزای منتشر. داستان کتاب در مورد چند نسل
از خانوادهای بود که جنون و دیوانگی و خود ویرانگری از نسلی به نسل دیگر به یکی از
اعضای خانواده منتقل میشد و در ضمن روایت سرگذشتها، تاریخ ایران نیز به نوعی از
زمان حدود قاجار تا به الان توسط نویسنده روایت میشود. کتاب فوق العادهای است،
گیرتان آمد، از دستش ندهید.
5) اگر اهل موسیقی گوش دادن هستید و از راکِ فارسی هم بدتان نمیآید ، آهنگهای
گروه "The Ways" ارزش گوش دادن و تجربه کردن را دارد. واقعاً حیف که نمیتوان
سیدیهای از این دست گروهها را از فروشگاههای مجاز خرید و برای پیدا کردن
آهنگهایی که از آنها لذت میبریم باید سراغ راههای دیگری برویم. بد نیست بخشی از
ترانه یکی از آهنگهای این گروه از آلبوم استرس را هم برایتان اینجا بیارم:
برفا، نم نم روی گورها
سرما توی استخونها
روزا تقویم خط خورده
شبهام، در سوگت پژمرده
دنیا، جفت دستات پوچه
بن بست آغاز هر کوچه
در ضمن فکر نکنید همه آهنگهای این گروه تو مایه های دِپ و غمگین است، همه جور
آهنگی در میان کارهای این گروه پیدا میشود.
|