انجمن کلیمیان تهران
   

ساعت هفت روز نواخت

   

 


نشریه پرواز اسفند 95 شماره 4
6

نشستم، نشستیم؟ بودی؟ نبودی؟
ساعت هفت روز نواخت.
شاید بیش تر-کم تر، زمان همیشه با تو تنظیم می شد،
اولین قرار، اولین آغوش، اولین ماه، اولین ...
اما حالا زمان با تو محوه، شفافه، تاره و گم و پیدا می شه.

نه، من نبودم، یعنی شایدم ... ، یادم نمی آد، به نظر تو مگه می شه؟ با همین دستا؟ من؟ حتما یه چیزی گفته، نگفته؟ دیدم، شنیدم، باورم نشد تا... مگه اصلا میشه اون حرفا رو گفته باشه؟ و دستای منم ناخودآگاه...

ساعت نمی دونم چند روز بدون تو یا با بدنت زیر انباری حیاط نواخت...
 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید