نشریه
پروازشماره 49 اسفند 1396
برای
شخص من به عنوان یک طرفدار فیلمهای اکشن، سهگانهی بتمن، سه قسمت کاملاً متفاوت
بود. قسمت اول آن به عنوان یک اکشن استاندارد و با سطح بالا قابل تائید است؛
قهرمان، شخصیتهای منفی، سیر و سلوک قهرمان (بتمن) برای رسیدن به اعتلای روحی و
جسمی، جلوههای ویژهی – در زمان خود- قابل قبول و ایجاد جو و فضایی منحصر به فرد-
همان گاتهام سیتی- و در عین حال ملموس به خاطر شباهت های بی شمارش به نیویورک.
اما... قسمت دوم این سه گانه؛ Dark Knight – که با توجه به سرنوشت بتمن در انتهای
این قسمت عنوان »شهسوار سیاه« بهترین ترجمه از نظر من برای آن میباشد- نقطهی اوج
این سهگانه رقم میخورد. اما این نقطهی اوج در فیلمسازی نه به سبب بتمن، بلکه به
دلیل حضور جوکر با فلسفهی منحصر به فرد پشت شخصیتش و بازی بینظیر هیث لجر1 فقید
میباشد. جوکر در این فیلم نه به دنبال پول، نه قدرت، نه ثروت و نه امثال آن است،
او به دنبال شر، اغتشاش، تبدیل انسانها به »گرگ انسان« و غرق کردن تمام شهر در
آشوب و بحران است و همهی اینها با هنرنمایی بینظیر هیث لجر –که پس از اتمام فیلم
به دلیل مصرف داروی بیش از حد به خاطر کاهش فشار فیلم درگذشت و دومین بازیگر تاریخ
هالیوود شد که پس از مرگ اسکار را دریافت نمود- بسیار ملموس و دارای جذابیتی شرارت
بار میشود.
هرگز آن شوک و غم درگذشت هیث لجر در آن دوران از خاطر سینمادوستان نخواهد رفت...
اما قسمت سوم این سهگانه، فیلم اکشنی متوسط با درون مایههای تخطئهی جنس وال
استریت است. فیلمی که نه آن فلسفهی شرارتبار با بازی درخشانی را در خود دارد، نه
توانسته مانند قسمت اول فضایی فانتزی و منحصر به فرد را در مقابل دیدگان تماشاگر
قرار دهد.
از نظر من، قسمت سوم بیشتر رفع تکلیف برای ساختن سهگانه از جانب نولان بود تا
فیلمی که بتواند روند رو به رشد دو فیلم قبلی را ادامه دهد.
پیشنهادم این است که اگر میخواهید این سهگانه را امتحان کنید، قسمت دوم را چند
بار تماشا و از بازی هیث لجر و فلسفه ی شرورانه و جذاب شخصیت جوکر لذت ببرید.
1- Heath Ledger
|