انجمن کلیمیان تهران
   

یادداشتهای پراکنده

   

 

نشریه پرواز شماره 52 بهمن 1397

در دنیای کنونی معنای ازدواج نیز مانند سایر آموزه‌ها و ارزش‌ها تغییر کرده است. زمانی ازدواج هدف زندگی بود، یعنی زن و مرد با هدف اینکه روزی ازدواج خواهند کرد و صاحب فرزند خواهند شد ایام می‌گذراندند. زندگی پس از ازدواج نیز یک پروسه‌ی از پیش تعیین شده، یکنواخت و کاملا مشابه دیگران بود. مرد در بیرون از خانه کار می‌کرد و نان‌آور خانواده بود و زن به امورات منزل و فرزندان رسیدگی می‌کرد و هیچ‌یک از دیگری بیش از این توقعی نداشت. ضمن آن که هر دو باورهایی از این دست داشتند که:
ورود با لباس سفید و خروج با کفن سفید
سوختن و ساختن
ماندن در زندگی تا تغییر رنگ سیاهی موها به رنگ سپیدی دندان!
اما در دنیای کنونی ازدواج دیگر یک هدف نیست بلکه مسیری است که قرار است با انتخاب یک همسفر مناسب طی شود. ضمن آن‌که با گسترش علم روا‌ن‌شناسی، حقوق خانواده و هم‌چنین تکنولوژی زن و مرد میوه درخت ممنوعه را خورده و متوجه شده‌اند که باورهای قدیم دیگر کارایی لازم برای زندگی در شرایط امروزی را ندارد. همه‌ی این‌ها همراه با تغییرات فرهنگی موجب شده که قبح طلاق ریخته و افراد برای رهایی از شرایط سخت و داشتن زندگی بهتر تن به جدایی بدهند.
اگر چه که طلاق نیز به مانند ازدواج آداب و رسوم خود را داشته و مراحل آن باید به صورت علمی و صحیح پیش رود تا آسیب‌ها کمتر شود، ولی بنده قصدم این است که به زیربنای طلاق که همانا "ازدواج ناآگاهانه" !! است بپردازم.
واقعا چرا بعضی از ازدواج‌ها به طلاق (و بعضا بسیار زود هنگام) کشیده می‌شود؟ آیا ممکن است کسی ازدواج کند با این هدف که روزی طلاق بگیرد؟ مگر نه اینکه همه در زمان ازدواج سرشار از شور و شوق و عشق و رویا هستند؟ پس چه اتفاقی می‌افتد؟
یکی از مسایل بسیار مهمی که موجب می‌شود ازدواج به سراشیبی سقوط برسد، خطاهایی است که در زمان انتخاب مرتکب می‌شویم. ازجمله موارد زیر:
نپرسیدن سوألات کافی:
دوره‌ی آشنایی که لازم است حداقل 6 ماه و حداکثر یک سال به طول بیانجامد زمانی است که باید پرسش‌های لازم و کافی را از طرف مقابل بپرسیم. چرا که با دانستن پاسخ‌های اوست که می‌توانیم بفهمیم آیا مناسب یکدیگر هستیم یا خیر.
اما چرا نمی‌پرسیم؟ اولا ممکن است ندانیم که چه پرسش‌هایی باید بپرسیم (توجه داشته باشید که »چه رنگی رو دوست داری« یا»از چه غذایی خوشت میاد« جزو پرسش‌های بسیار ابتدایی است. پرسش‌های مهم‌تری هم وجود دارد). ثانیا ممکن است از پرسیدن خجالت بکشیم و فکر کنیم »عیبه« یا »زشته«. سوم اینکه ممکن است بترسیم از اینکه طرف مقابل از پرسش‌های ما مکدر شود و بدین ترتیب او را از دست بدهیم و چهارم اینکه فقط به دنبال ایجاد فضای رمانتیک هستیم و نمی‌خواهیم آن را با پرسش‌های مهم و جدی خراب کنیم.1
2. نادیده گرفتن نشانه‌های هشداردهنده:
یعنی یک سری نشانه از رفتارهای نادرست طرف مقابل را می‌بینیم و به جای دقت و بررسی بیشتر، آن‌ها را نادیده می‌گیریم. برای مثال فرض کنید طرف مقابلتان در شرایط متفاوت از جمله رانندگی، غذا خوردن در رستوران، خرید کردن و ... رفتارهای پرخاشگرانه مانند توهین کردن، داد و فریاد کردن، تهدید کردن، ضرب و شتم و ... از خود نشان می‌دهد. اگر چنین رفتارهایی را به اشکال زیر توجیه کنید:
-نه بابا چیزی نشده که، یه داد و بیداد بود
-حقشه که از حقش هر جوری که می‌خواد دفاع کنه
-هرکس دیگه‌ای هم بود همین کار رو می‌کرد
-تقصیر یارو بود و...
در واقع شما در حال نادیده گرفتن نشانه‌های هشداردهنده هستید.
3. توافق‌های شتاب‌زده و عجولانه:
لازمه‌ی یک زندگی مشترک رسیدن به توافق در مورد مسائل و موضوعات مختلف می‌باشد. ولی گاهی ممکن است بدون بررسی و تجزیه و تحلیل عواقب توافق و یا بدون در نظر گرفتن ظرفیت خودمان، قول مساعد بدهیم. مانند پذیرش ادامه‌ی زندگی در یک شهر دیگر و یا انجام مراسم و مناسک دینی و مذهبی مطابق میل یکی از طرفین. بسیار مشاهده می‌شود که در این گونه مواقع، پیش از خشک شدن مهر سند ازدواج یکی از طرفین از توافق خود پشیمان شده، ولی دیگر راه برگشتی نیست.
4. انتخاب تک بعدی:
یک انسان تلفیقی است از وجوه و ابعاد مختلف مانند رفتار، احساسات، افکار و عقاید، سبک و سیاق زندگی، ظاهر، شغل، علایق و سلایق و... در این بین اگر در زمان انتخاب تنها یک بعد طرف مقابل (که معمولا ظاهر یا ثروت است) موجب گزینش شود باز دچار خطای زمان انتخاب شده ایم.
5. ازدواج صرفا بر اساس گرسنگی جنسی:
هر چند که برقراری رابطه‌ی جنسی یکی از اهداف و ارکان ازدواج است، ولی اگر افراد صرفا به خاطر گرسنگی جنسی و برطرف کردن نیاز خود، بدون در نظر گرفتن سایر مسائل وارد ازدواج شوند، خطر کرده‌اند (شاید یکی از دلایل ازدواج ناآگاهانه‌ی زود هنگام جوانان در سنین بسیار پایین ناشی از همین موضوع باشد)
6. بالا رفتن سن:
یکی دیگر از دلایلی که موجب انتخاب سریع می شود بالا رفتن سن است. دختر یا پسری که سن ازدواجش از میانگین سن سایرین بالاتر رفته و اغلب دوستان و آشنایانش ازدواج کرده‌اند دچار این خطا می‌شود و در زمان انتخاب بررسی‌های لازم را انجام نمی‌دهد.
7. ازدواج صرفا به دلیل عاشق شدن:
هر چند که ازدواج همراه با عشق شیرین‌تر و دلچسب‌تر است، اما انتخاب صحیح هرگز نباید قربانی عشق شود (لازم به ذکر است که در اینجا منظور از عشق، صرفا یک حس و هیجان است. چرا که عشق واقعی خود شامل ایجاد ملزوماتی است که دیگر در این مقال نمی‌گنجد. شاید در فرصتی دیگر به آن پرداخته شود)
توجه به نکات مذکور به افراد کمک می‌کند تا در دوره‌ی معاشرت به شناخت درست از یکدیگر دست پیدا کرده و در مهم‌ترین بزنگاه زندگی تصمیم درست‌تری اتخاذ نمایند.
از آن جا که همه‌ی ما لایق خوشبختی هستیم، پس موظفیم که به هنگام ازدواج انتخاب درستی داشته باشیم.
 

1-می‌توانید برای اطلاع از پرسش‌های مهم به کتاب» 1001 پرسش پیش از ازدواج« نوشته‌ی مونیکا مندزلیهی رجوع کنید.
 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید