نشریه پرواز شماره 52 بهمن 1397
آرش آبائی
داريوش آشوري، مترجم«چنين گفت زرتشت» اثر فریدريش نيچه در مقدمهی کتاب چنین
مینویسد:
«ماجرای درآمیختگیِ من با این کتاب در این سی و اند سال
داستان درازیست که اگر عمری بود از آن سخن خواهم گفت. اما کوششِ من برای آراستن و
پیراستنِ زبانِ ترجمهیِ آن، داستانِ کوششِ درازِ سی و اند سالهیِ من برای جذب و
فهم جانمایه ی اندیشه ی این کتاب و گنجانیدنِ آن در قالبِ زبانی بوده است که زبان
من است؛ هم زبان مادری من و هم زبان شخصی من. کوششی بوده است برای از آنِ خود کردنِ
این کتاب».
بله. این حکایت ترجمه ی یک کتاب است که مترجمی متعهد و مسئول، تا متن را بهطور
کامل ادراک نکرد و حق مطلب را به جای نیاورد، کنار ننشست، هر چند این تلاش بیش از
سی سال طول کشید. او نمیخواست تنها از «شرّ» ترجمهای که در دست داشت خلاص شود،
بلکه تلاش کرد تا بهترین و سودمندترین اثر ممکن را از خود عرضه کند.
اما فضای امروز جامعهی علمی و دانشگاهی تقریبا مخالف با این الگو است. بازار فروش
«پایاننامه» روز به روز داغتر و پر رونقتر میشود. در خبری از تهیهکنندگان حرفه
ای پایاننامه خواندم که برخی دانشجویان که جهت «سفارش کار» به این مراکز در خیابان
انقلاب تهران مراجعه میکنند، حتی از بیان عنوان کامل پایاننامهی خود هم عاجزند و
موضوع آن را از روی برگهای که در دست دارند میخوانند.
من خود به جهت مشغلهای که در حوزهی مشاوره و ویرایش کتاب و مقاله در زمینهی
یهودیت بر عهده دارم، به کرات شاهد ناتوانیها و رفع تکلیفهای دانشجویان و محققان
بودهام. مترجمانِ «گوگِل تِرَنسلِیت محور» که کلمه به کلمه یا جمله و متن را وارد
گوگول میکنند و «هر چه پیش آید، خوش آید» را به عنوان متن ترجمه درج میکنند و به
پیش می روند. این تلاشگران بینظیر عرصهی علم، حتی در استفاده از این گوگلِ محبوبِ
خود نیز زحمتی به خرج نمیدهند که اقلا علاوه بر کادر اصلی، به سایر پیشنهادات
ترجمهی گوگل در زیر آن نیز نظری افکنند، شاید معنیِ دیگری با متن و موضوع مقالهی
در حال ترجمه سازگارتر باشد. و بدین ترتیب گاه با متنی مواجه هستیم که هیچ هماهنگی
مفهومی در آن دیده نمیشود و تنها یک سری جملات و کلمات بیربط در آن ردیف شده و به
عنوان مقاله (یا حتی کتاب و پایاننامه) به مخاطب تحویل میگردند؛ و اسفا که مخاطب
گرامی هم اهمیتی به جزئیات متن نداده و تنها مولف و مترجم پرتلاش آن را میستاید و
اثری دیگر در کارنامهی علمی وی ثبت میکند و ادامهی داستان همین وضعیتی است که در
کشور شاهدیم. و من – یا هر ویراستار دیگری – بار تطبیق و تصحیح متن را بر عهده
گرفته و شاهد چه سهلانگاریها هستیم که گاه معنای اصلی متن را از زمین تا آسمان
تغییر دادهاست. و بدتر از آن، دانشجو یا به اصطلاح محققی که حتی از درک تصحیحات
اِعمال شدهی یک ویراستار بر مقالهی خود نیز عاجز است و البته بیصبرانه در صف
دریافت مدرک کارشناسی ارشد و دکترا ایستاده است.
معمولا ما به عنوان اعضای جامعهی یهودی، همیشه به تعداد برندگان یهودی جایزهی
نوبل افتخار کرده و آن را به عنوان خدمت یهودیان به جهانیان با صدای بلند در محافل
جار میزنیم. اما بد نیست به عنوان عضوی از جامعهی علمی و دانشگاهی نگاهی به پشت
پردهی زندگی این افتخارآفرینان نیز داشته باشیم که با چه صداقت، جدیت و مهمتر از
همه، چه «اصالتی» به تلاش برای ارائهی اثری ناب و مفید از خود پرداختند تا در
نهایت یک جهان از حاصل کارشان بهره ببرد.
امسال علاوه بر «ویلیام نوردهاس» یهودی در رشتهی اقتصاد، «آرتور اشکین»، یهودی
امریکایی 96 ساله نیز برندهی جایزهی نوبل فیزیک شد. این دانشمند یهودی میگوید که
بهرغم سن بالا همچنان به کار تحقیق و پژوهش خود ادامه میدهد، و اکنون نیز در حال
نوشتن یک مقالهی مهم دربارهی انرژی خورشیدی است.
همانطور که اشکین 96 ساله – و همهی افتخارآفرینان همانند او – هرگز راحتطلب و
«فست فودی» و «گوگل محور» نبودهاند، امید داریم که دانشجویان و اهالی علم و فرهنگ
در جامعهی کلیمیمان نیز با گرایش به اصالت و تعهد در کار خود بتوانند آبروی
جامعهی اقلیت و منشاء خیر و خدمت در کشور باشند.
|