|
|
موسسه گفتوگوي اديان شهريور 84
موسسه گفتوگوي اديان به مناسبت هفته گفتوگوي اديان ميزگردي با عنوان "پاسخ دين به خشونت" با حضور نمايندگاني از اقليتهاي ديني ايران برگزار کرد و در آن نمايـندگان اديـان يـهودی، مسيـحی، زرتشتی و مسلمان يـکصدا تاکيـد کردند بايـد محبت را جايـگزيـن خشونت کنيـم.
مؤسسه "خانواده جهاني براي صلح و دوستي" در حمايت از "روز صلح" (سپتامبر) که توسط سازمان ملل تعيين شده، ۱۱ تا ۱۷ سپتامبر (۲۶-شهريور) هر سال را هفته گفتوگوی اديـان ناميـده است. در ايـن هفته نمايـندگان پيـروان اديـان مختلف در سراسر دنيـا گرد هم جمع ميـشوند و بر ارزشهای مشترک، مانند: بخشش، عشق، حقوق، صلح، برادری، و آزادی صحه ميـگذارند؛ با اعمال مذهبی روزانه يـکديـگر که بخشی از مذهب سنتی آنهاست، آشنا ميـشوند؛ آيـيـن رفتار جهانی را برميـرسند و پاسخ مذهبی درخوری به خشونت ميـدهند و صلح را ترويـج ميـکنند.
مؤسسه گفتوگوي اديان به هميـن مناسبت "نشست هفته جهاني گفتوگوي اديان" را با موضوع "پاسخ دين به خشونت" (تغيير خشونت به صلح) برگزار کرد. در اين نشست، کورش نيکنام، نمايـنده زرتشتيـان، بت کليـا، نمايـنده آشوريـان و موريس معتمد، نمايـنده کليـميـان در مجلس شورای اسلامی و نيـز سيد محمدعلي ابطحي، رئيـس مؤسسه گفتوگوی اديـان، هر کدام از نگاهِ آموزه هاي ديني خود، به طرح مسئله "خشونت" پرداختند. در ابتدای ايـن نشست سيـد محمدعلی ابطحی، رئيـس موسسه گفتوگوی اديـان با اشاره به خشونتهايـی که در دنيـای امروز توسط زورمداران بر انسانها اعمال ميـشود، گفت: امروز خشونت يـک بحث جدی جهانی است که متاسفانه مثل سرطانی پيـکره جامعه جهانی را فراگرفته و باعث تاسف بيـشتر از اصل وجود خشونت، ارتباط آن با اديـان است که فرصتی برای ما ايـجاد کرده است که در هفته جهانی گفتوگوی اديـان موضوع پاسخ ديـن به خشونت را مطرح کنيـم.
کورش نيکنام، نمايـنده زرتشتيـان در مجلس شورای اسلامی به ارائه ديـدگاههای ديـن زرتشت درباره خشونت پرداخت و گفت: دين زرتشت كه هزاران سال پيش از سوي اشوزرتشت، پيامآور يكتاپرستي اين سرزمين بنيان گذاشته شد، در زماني گسترش يافت كه پنداربافي، بيداد، ستم و خشونت در بين مردم بسيـار رواج داشت. در آن زمان روحانياني به نام "كَرپ" صاحب انديشه اجتماعي شده بودند و مردم سادهانديش و ناآگاه را به پنداربافي دعوت ميـکردند و سفارش ميكردند در كنار خدايان نيك و سازنده به خداياني ويرانكننده و آسيبرسان نيز باور داشتند كه ديوها ناميده ميشدند و ميـگفتند براي خنثي كردن خشم و ستم خدايان پنداريِ زيانآور كه موجب خشم در طبيعت، بويژه بروز زلزله، آتشفشان و خشكسالي، آفتها و بيماريها ميشدند بايد قرباني كرد و مراسمي ويژه داشت تا در نهايت خدايان ويرانگر راضي شوند و دست از خشونت بردارند. همراه با روحانيان پندارباف، فرمانرواياني ستمگر نيز حضور داشتند به نام "كاوي"ها كه اين نظريه و پندار را تأييد ميكردند و با خشونت و فشار، مردم را به پيروي از راهكارهاي نادرست كرپها سفارش و مجبور ميكردند. وی در ادامه افزود: اما زرتشت اين شيوه را براي مردم ساده انديش ايراني ناروا دانست و در پي پاسخگويي به هر دو گروه آسيبرسان و مبارزه با آنان برآمد. از آنجا كه اشوزرتشت سخنان و انديشه تازهاي براي برخي از پديدههاي طبيعي ارائه ميكرد، از يك سو براي مردم آن زمان، ناآشنا و باورنكردني بود و از سوي ديگر براي كرپان و كاويان ناخوشايند بود، زيرا بازار آنان را كساد ميكرد. به هر روي، پيامبر به مدت ده سال به طبيعت روي آورد و تلاش كرد پرسشها و رازهاي زندگي و پديده هستي را در خلوت با خداي خويش دريابد. او براي نخستين بار دريافت كه هستي را آفرينندهاي هست و اوست كه هنجاري درست را بر جانِ جهان حاکم كرده است؛ هنجاري كه خللناپذير است و كوچكترين كژي و كاستي و پليدي در آن راه ندارد، پيامبر اين هنجار را اشا ناميد، يعني سامان درست و راست كه نه تنها كره زمين و موجودات روي آن خواسته يا ناخواسته از آن پيروي ميكنند، بلكه بزرگترين كهكشانها نيز بايد از اين هنجار پيروي كنند تا بر هستي خود پايدار بمانند و كوچكترين ذرهها نيز براي پويايي و پايداري خود بايد در راستاي قانون اشا با يكديگر كنش و واكنش داشته باشند تا هستي در نيستي پديدار شود. نيـکنام گفت: پيامبرِ راستي، بر پاية هنجار اشا براي انسان نيز در زندگي جهاني هدفي ارزشمند و وظيفهاي مقدس يادآوري ميكند، در بينش اشوزرتشت هر فرد تنها به يكي از دو شكل رفتاري ميتواند از انديشه خويش بهره بگيرد تا در جمع آفريدگان هستي، هويت خود را در جايگاه انسان هوشمند نمايان کند يا با آسيب و خشونت به ديگران با خرد بيگانه باشد. وی سپس به طرح ايـن سئوال پرداخت که چگونه بايد در برابر خشونت ايستادگي كرد و از جانب دين به خشونت پاسخ داد و افزود: واژة دين نخستين بار در اوستا آمده است، اصل آن دَاِنَه است، به معني وجدان آگاه و بيدار، يعني نيروي تشخيص خوب از بد كه بي گمان پاسخ اين نيروي دروني به خشونت، يعني ايستادگي و دوری كردن از مردمآزاري و بيدادگري و اين امر نيز بايد از روي تدبير و هوشمندانه باشد.
يوناتن بت كليا، نماينده آشوريها در مجلس شوراي اسلامي نقش دين در ايجاد صلح جهاني را از ديدگـاه مسـيحيت مورد بررسی قرار داد. بت کليـا گفت: در دنياي پرآشوبي زندگي ميكنيم كه همواره شعله جنگ و خشونت در گوشهاي از جهان به اصطلاح متمدن ما، شعلهور بوده و خون بيگانگان بسيار نيز، اغلب بي هيچ ثمري، به زمين ريخته شده است تاري سراسر ظلم و خشونت بشري، چهره انسان را تاريك و زشت کرده و در اين ميان، دين نيز كه منادي همه نيكوييهاست، گاه متاسفانه ابزاري در دست بشر گناهكار و نفسپرست شده تا در جهت اميال پست و شريرانه او به كار رود. انسان شرور و شيطاني، هر آنچه خواسته كرده و از بيحرمت كردن نام و اعتبار خدا و پيامبران هم ابايي نداشته است. روزي به جهت تقويت منافع اقتصادي خود، جنگ بين اديان راه انداخته، و روز ديگر، براي تقويت حكومت چند روزه دنيوي خويش مردم آزاده را با تفتيش عقايد و داغ و درفش به صلابه كشيده است. امروز هم كه مدعي برخورد تمدنهاست و به بهانه چند حركت خشن مشكوك به هر جا لشكر ميكشد تا با تجاوز و به بند كشيدن، حافظ آزادي و مردمسالاري باشد و چه بسا كه در اين ميان، نام از دين هم مي آورد و از سوي بعضي از رهبران ديني مغرض يا ناآگاه، حمايت هم ميشود. رئيس دفتر آسيايي اتحاديه جهاني آشوريان با طرح ايـن سئوال كه پاسخ دين به خشونت چيست؟ گفت: در تمام اديان به صورت مطلق به اين پاسخ ميرسيم كه در مقابل خشونت بايستي صبر و بردباري پيشه كرد و هيچ گاه خشونت را با خشونت نبايد پاسخ داد. در مسيحيت كه باور و اعتقاد اين جانب است، چنين جملات و آياتي را در كتاب مقدس مييابيم كه پاسخ مستقيم و مبسوط به خشونت و شر است، چون همان طور كه در تاريخ بشريت مرسوم و متداول شده مسيح را نماد صلح و دوستي و محبت نسبت به بشريت ميدانند و پاسخ مسيحيت را ميتوان در رفتار و كردار مسيح دريافت كه تمامي نصايح و گفتارش در زمينه محبت به يكديگر، دوستي و صلح و صفا با همسايگان بوده است. به طور كلي ميتوان گفت هنگامي كه از خداوند رحمان و رحيم نام ميبريم، اين خداوند هيچ گونه سنخيتي با خشونت نداشته و ندارد. وی در پايـان گفت: فلسفه و پاسخ دين از ديدگاه مسيح محبت است و با محبت ميتوان به خشونت، پاسخ «دين» را داد.
سوميـن سخنران ايـن نشست موريـس معتمد، نمايـده کليـميـان در مجلس شورای اسلامی ابراز اميـدواری کرد با برگزاري چنيـن گردهمايـيهايـی كه خود وسيلهاي در جهت نزديكي و تفاهم هر چه بيشتر اديان و بويژه انتخاب سوژه صلح و رد خشونت، آن هم در چنين ايامي كه متأسفانه شاهد اوجگيري خشونت و تندروي در جاي جاي نقاط جهان هستيم، بتواند در تخفيف خشونتها موثر باشد و مهر و محبت و صفا و صلح را جايگزيـن خشونت و قهر و جنگ و جدال کند. معتمد با ذکر نقل قولی از كتاب گمارا، يكي از كتابهاي ديني – اخلاقي و فرهنگي مقدس يهوديـت كه درباره صلح نظرات مبسوطي دارد، گفت: "خداوند متبارك ظرفي مناسبتر از شالوم پيدا نكرد كه بركت و خوبي را در آن جاي دهد" و شالوم در زبان عبري به معني صلح، سلام و دوستي است. وی افزود: در بخش چهارم از فصل زندگي اجتماعي كتاب تلمود، صلح و عدالت جايگاه ويژهاي دارد تا جای که آمده است: "جهان بر سه پايه استوار و پايدار است: راستي و درستي، داوري عادلانه و صلح و دوستي". در كتاب تهيليم يا مزامير حضرت داود عليهالسلام نيـز كه يكي از شناخته شدهترين كتابهاي عرفاني جهان است، آمده: "توجه كن و راه سادهدلان را برگزين، نگاه كن و از رفتار راستان بياموز، زيرا ثابت شده كه انسان صلحطلب فرجامش به خير است، اما بدكاران با هم نابود خواهند شد. كسي كه به خداوند پناه ببرد، خدا او را از خشم و ظلم ستمگران نجات خواهد داد". نمايـنده کليـميـان در مجلس گفت: در زمان حضرت موسي خداوند تصميم گرفتند تا شماري از افراد گناهكار و خاطي را نابود نمايند؛ افرادي كه بارها نسبت به حضرت موسي گستاخي و اهانت روا داشته بودند، ولي حضرت موسي به سبب رحمت و شفقت ذاتي خود نزد خداوند طلب بخشايش و عفو نمودند كه به دليل مرتبت والاي ايشان اين درخواست پذيرفته شد. ما نيـز بايـد از خدايمان بياموزيم که مانند او رحمان و رحيم و بخشنده و نيكي كننده و صلح جو باشيم. وی سپس با ذکر مثالهايـی از منابع مقدس ديـن يـهوديـت، از جمله كتاب ذكرياي نبي، پيرقهآووت، تورات مقدس، امثال سليمان و نيـز نقل قولهايـی از بزرگان يـهود مانند ربي خنينا، ارميـای نبی و... تاکيـد کرد که در تمام متون مقدس ديـن يـهود بر صلح تاکيـد شده و پيـامبران و بزرگان ديـن يـهود بر آن صحه گذاشتهاند تا جايـی که انبيای يهود، تمامي آيات، معجزات، بشارتها، فرامين، پيامها، وعظها و نصايحشان به يك كلمه ميرسد و آن كلمه شالوم، به معني صلح است و افزود: همان طور كه به لحاظ معنوي شبيه خداوند هستيم و همان گونه كه خالق ما داراي صفات صلحطلبي، روشني، مهر و محبت، نيكي، عدالت و پاكي و هزاران صفات ديگر است، ما آدميان هم بايد خود را به آن صفات متصف کنيم، يعني بايد صلحطلب، مهربان، نيكي كننده و عادل و پاك باشيم. موريـس معتمد در پايـان گفت: توجه به اين فرمان خود ميتواند بهترين راهكار در راستاي جايگزيني خشونت با صلح و دوستي و محبت باشد. ما يهوديان در نمازهاي سهگانه روزانه (شحريت، مينحا و عرويت) بارها درخواست ميكنيم: "اي خداوند رضايت و مشيتت بر اين تعلق گيرد كه صلح و صفا را در ميان ملازمان بارگاه خودت در آسمان و زمين برقرار نمايـي" و به اميـد آمدن روزی هستيـم که يشعياي نبي، از بشارتدهندگان صلح واقعي به ما بشارت داده كه در آن روز، يعني روز ظهور ماشيح، مسيح و مهدي، صلح جاويدان در سراسر جهان حكمفرما خواهد شد تا جايـی كه گرگ و بره و پلنگ و بزغاله در کنار هم زندگی خواهند کرد.
در پايـان ايـن نشست سيدمحمدعلی ابطحی، رئيـس موسسه گفتوگوی اديان ضمن بيان اين كه امروز دين ابزاری برای اعمال خشونت شده استك، گفت: آغازكننده استفاده از دين برای شروع خشونت نميـتواند پاياندهنده آن باشد. ابطحی ضمن اذعان به اينكه در تمام اديان، مطالبی هست كه از آن مخالفت با خشونت برداشت ميـشود، گفت: اما در دنيای فعلی نيز با واقعياتی خلاف آن روبهرو هستيم و خشونت در جهان فعلی از آفات جدی است. در جهان معاصر ما، خشونت گاهی به شكل تروريسم و گاهی به شكل مقابله با تروريسم ظهور ميـكند. امروزه با وجود انديشههای سيال در دنيا، يك موج خشونتآميز چون ميـتواند فراگيرتر باشد، ميـتواند خطرناكتر نيز باشد. امروزه اديان، متهم به ترويج خشونت شدهاند. در مقابل اين اتهام، متدينان حق رفع اتهام از دين را دارند. ما ميـتوانيم از منابع و متون دينی استناداتی بياوريم كه خشونت ربطی به اديان ندارد و اديان با خشونت مخالفند، اما مشكل اين است كه اين استنادات معمولاً در همان متون دارای معارض است. حداقل اين جای بحث است كه در همين كتابهای مقدس پارههايی معارض با اين استنادات هست يا خير. اين نكته خيلی اهميت دارد و آن اينكه الان بحث گفتوگوی اديان مطرح است، اما فرصت گفتوگو تا يك زمانی باقی است و اگر زمان تمام شود ممكن است به اين نتيجه برسيم كه نميـشود گفتوگو كرد. ابطحی در ادامه گفت: آغازكننده از ابزار دينی برای شروع خشونت نميـتواند پايان دهنده به آن باشد، چون موجی از احساسات ايجاد ميـكند كه نميـتواند آن را كنترل كند. پيدايش سازمانهايی نظير القاعده نشان دهنده اين است كه نميـتوان ديگر اينها را كنترل كرد و اين آفتی است كه همه كشورهای مذهبی را مشمول خود ميـكند. چه در داخل كشور و چه در خارج كشور نمونههايی هست كه اين نكته در آنها نمايان است. در نتيجه اين خشونتها، اين فرض پيش ميـآيد كه دين مولد خشونت است. اديان بايد اين مسئله را مدنظر داشته باشند. اگر اين فرض غالب شود، ديگر آيات و استناداتی كه ما از متن دينيـمان درباره مخالفت با خشونت ميـآوريم، صدای بلندی نخواهد داشت. ابطحی در پایان گفت: ميـخواهم به جای استناد به متون مقدس از يك مبنای فلسفی سخن بگويم، آن مبنا اين است كه انسانها بندگان يك خدای واحدند و اين خدا آنها را نيافريده كه يكديگر را بكشند. آن خدا اين تقسيمها را نيافريده است. بنابراين سخن من اين است كه آنچه در كابل، نيويورك و لندن امروز پيش ميـآيد نتيجهاش اين خواهد بود كه دين يعنی خشونت، و ما بايـد با اين فرض مقابله كنيم.
ايـن نشست سه شنبه ۲۲ شهريـور در محل کتابخانه موسسه گفتوگوی اديـان برگزار شد.
|
|