وقتی بچهها را بزرگ میکنید در واقع بچههای آنها را هم بزرگ میکنید. الگوها
همیشه ثابت میمانند.
آیا به فرزندان خود محبت میکنید؟ آیا آنها را مورد تشویق و تحسین قرار میدهید؟
آیا به قولهایتان پایبند هستید؟ آیا رفتار شما با کودکتان ثبات داشته و بین حرفی
که میزنید و عملی که انجام میدهید هماهنگی وجود دارد؟ آیا بچهها شاهد ابراز عشق
و علاقه شما به همسرتان هستند؟
پدر عزیز، پسر شما با همسر آیندهی خود به همانگونه رفتار میکند که شما با
همسرتان برخورد میکنید و مادر گرامی، دخترتان با همسر خویش همانطور صحبت کرده و
رفتار خواهد کرد که شما با شوهرتان رفتار و گفتگو میکنید. مهمترین بخش زندگی که
شما برای فرزندانتان تدارک میبینید ازدواج و خانواده است و بهترین نوع آمادهسازی
این است که کودک با پدری زندگی کند که مادرش را دوست داشته، محبت خود را به او نشان
میدهد و با مادری به سر برد که ارزش وجودی همسرش را در خانواده و نزد کودک اعلام
میدارد.
اگر شما به همسر خود محبت کنید ولی در طی روز یا هفته با همسرتان تعارض داشته و داد
و بیداد کنید، هر آنچه دربارهی مهربانی و علاقهمندی بگویید در نظر فرزندتان
بیاعتبار به حساب میآید.
مهم نیست ما چه میگوییم، کودکان رفتار ما را دیده و الگوی خود قرار میدهند.
تاثیرگذاری اعمال و رفتار ما بسیار بیشتر از حرفهایی است که میزنیم، بنابراین
سعی کنید از این طریق به بچهها آموزش بدهید (که این شیوهای غیر مستقیم است). بهتر
است بدانید که در تربیت فرزندان، آموزش غیر مستقیم موثرتر است تا بکن نکنها، بحث و
مجادلهها، گوشزدها و شعارهایی که به طور مداوم در مورد آنها به کار میگیریم.
وقتی که شما با یکدیگر اختلاف و تعارض دارید، به او نشان بدهید که چگونه دو آدم
میتوانند آن را به شیوهای درست، حل و فصل نمایند.
از آنجایی که اکثر اوقات کودکان با مادرانشان سپری و تربیت و پرورش آنان بیشتر به
دست مادران انجام شده و پدران وقت کمتری را با بچههای خود میگذرانند، این که
چگونه ارزش خود را به ویژه از چشم پدر خویش مشاهده کنند، اثر به سزایی در کل
زندگیشان بر جای میگذارد.
«مادرم تاثیر شگرفی در زندگیم داشت اما وقتی پدرم گفت: پسرم این کار بسیار خوبی بود
که انجام دادی، مفهوم و اهمیت بسیار زیادی برایم داشت».
این حرفهای یک فرد بزرگسال است که اعتقاد دارد وقتی که یک پدر تشویق و تحسین به
موقع و مناسبی از فرزندانش به عمل آورد، میتواند اثر ماندگاری بر روحیه، شخصیت و
کل زندگی آنها بگذارد و این کار، انگیزه و مشوقی برای کودکان در رسیدن به مراحل
بالاتر میگردد. ( شمارهی 27 افق بینا، نقش پدر در خانواده و مدرسه از همین
نویسنده را مطالعه کنید)
همچنین ادای کلمات محبت آمیز و ابراز علاقه و عواطف از سوی همسران به یکدیگر و به
فرزندان، اهمیت زیادی دارد. مطالعات نشان داده که وقتی کودکان و نوجوانان این محبت
را تجربه نکنند، با روشهای مخرب و آسیب رسان به دنبال این حلقهی گمشده میگردند.
یک روز نباید برای پدر و مادری بگذرد که به فرزندان خود چه خردسال و چه نوجوان
ابراز محبت نکرده باشد. بسیاری از ما به کارگیری کلمات «لطفا»، «متشکرم» را فراموش
کردهایم و برخی از ما هنگام خطا از سوی خویش از ابراز عذرخواهی از فرزندمان امتناع
می کنیم و با این واژهها بیگانهایم.
مادری درارتباط با دخترش تعریف میکرد: «یک بار که در مورد قضیهای با دخترم بحث
میکردم مطمئن بودم که صد در صد حق با من است ولی پس از مدتی دریافتم که کاملا در
اشتباه بودم. بنابراین نزد او رفتم و گفتم: عزیزم من در مورد آن مسئله اشتباه کردم.
الان متوجه شدم که حق با توست. مرا ببخش».
غرور باعث می شود ما از مردم بترسیم که مبادا بپندارند افرادی ضعیف هستیم اما
بچههایمان فقط نیاز ندارند موفقیت ما را ببینند، آنها میخواهند ببینند هنگامی که
ما به دیگران صدمه میزنیم در پی التیام آن نیز هستیم. وقتی ما تصمیمات نادرستی
میگیریم باید عواقب آن را نیز بپذیریم.
نیاز کودکان به مهرو محبت، به اندازهی کافی شناخته شده است اما این که عشق و علاقه
نه تنها در پختگی عاطفی نقش دارد بلکه ساختار مغز را نیز متاثر میکند، یافتهی
جدیدی است. پژوهشهای علم اعصاب و تحقیقات بیوشیمی ثابت کردهاند که سیستم اعصاب
علاوه بر این که به تحریک عواطف عکسالعمل نشان میدهد، به شکلگیری آن نیز کمک
مینماید. مغز یک نوزاد هنوز به خوبی شکل نگرفته و بدون ساختار است و برای رشد و
تحول خود به تحریک نیاز دارد. این تحریکات صرفاً محسوس و شناختی مانند اشکال و
انحاء گوناگون بازیها، رنگها و موزیک نیست بلکه به برخوردها و رفتارهای محبتآمیز
نیز محتاج است. هر چه روابط و تاثیرات متقابل مثبت بیشتری به وقوع بپیوندد اتصالات
و شبکههای بهتر و بیشتری در این بخش ایجاد میگردد.
پژوهشگران همچنین میگویند: «رابطهی محبتآمیز و محترمانهی پدر و مادر با
یکدیگر و با فرزندان، زمینهساز بروز خلاقیت در آنها است». توجه کردن به
جزئیترین حرکات، حرفها و مهارتهای فرزند که معمولا از دید والدین پنهان میماند
نیز در بروز خلاقیت کودکان و نوجوانان نقش موثری دارد. گوش دادن فعالانه به بچهها
و همدلی با احساسات و عقیدههای آنان، اعتماد به نفس را در آنها افزایش میدهد.
باید بدانیم که تقریبا هیچ چیز به اندازهی احساس تقدیر و با ارزش بودن به فرد، حس
خوبی نمیدهد. کودک، احساس خوب مورد توجه قرار گرفتن را از والدین می آموزد. تشویق
و تحسین را در مورد فرزندان خود فراموش نکنید. اما تشویقها باید متوجه رفتارها و
حرفهای مشخص باشد و به صورت صفتهای کلی بیان نشود.
آفرین عزیزم، عالی است: تعریف کلی
مهارت تو در نواختن این قطعه و رعایت زیر و بم های آن عالی است: تعریف خاص و مشخص
تشویق کودک به طور ویژه و خاص در موقع بروز رفتار شایسته، اثر مثبتی بر شخصیت او
گذاشته و موجب بالا بردن عزت نفس او میگردد. همچنین سبب تقویت و تکرار آن رفتار
در آینده میشود، علاوه بر این که به طور غیر مستقیم الگوی مناسبی برای فرزند خود
فراهم آوردهایم.
حتی در صورت شکست و افت تحصیلی بچهها یا انجام ندادن مسئولیتهایی که به آنان
واگذار شده است، نباید با سرزنش، تحقیر، انتقاد، مقایسه، منت گذاشتن و نصیحت کردن
موجب تخریب شخصیت و آسیب به پایههای تشکیل و تحکیم هویت او شده و توجه عاطفی خویش
را از آنها دریغ نماییم.
باید بدانید که خشونت کلامی، تاثیر منفی ماندگاری بر روی کودکان دارد و زمانی که
کودک توسط والدین تحقیر میشود در آینده به یک فرد بیش از حد پرخاشگر و یا مطیع
تبدیل میگردد که در هر صورت شخصیتی نامتعادل و آسیبپذیر خواهد داشت. بر اساس
گزارش محققین، کسانی که در کودکی در معرض توهین و تحقیر پدر و مادر خود قرار
میگیرند، رشد آن قسمت از مغزشان که با یادگیری زبان ارتباط دارد مختل شده و شخص در
آینده با مشکلات فراوانی روبرو خواهد شد. به عبارت بهتر، اسکن مغزی این افراد نشان
می دهد که قسمت خاکستری مغز آنان که به مربوط فراگیری زبان است 10 درصد کمتر از
افرادی است که با آزار کلامی مواجه نبودهاند. متخصصان به انتقادهای مکرر و
تحقیرآمیز توسط والدین و اطرافیان که به تدریج سبب ایجاد استرس و عدم اعتماد به نفس
میشود، بدرفتاری و آزار و اذیت کلامی میگویند.
اکنون پژوهشها نشان دادهاند که طبیعی نبودن رشد مغزی در افرادی که قربانی آزار
کلامی هستند، نه تنها در یادگیری مهارتهای گفتاری، بلکه در میزان بهره هوشی آنان
نیز تاثیر منفی دارد.
اینها مطالبی هستند که اغلب والدین به آن توجه ندارند و تصور میکنند که تنها
تنبیهات بدنی است که به کودکان آسیب میرساند.
بنابراین تذکر مداوم، سرزنش، نصیحت کردن، پیشبینیهای منفی و گله و شکایت دائمی و
انتظارات زیاد و تلاش برای تغییر فرزندان بدون ایجاد زمینههای مناسب سبب اصلاح
رفتار آنان نمیشود، زیرا توقعات و خواستههای ما زمانی از سوی دیگری پذیرفته
میشود که ابتدا زمینهی مثبتی در ذهن او ایجاد کنیم و این میسر نمیگردد مگر این
که تمجیدها، تحسینها و توجهات ما در مقابل رفتارهای خوب بچههایمان هر چند ناچیز و
کم اهمیت، بیشتر از انتقادها و تنبیهات ما در برخورد با اعمال نامطلوب آنها باشد.
در این شرایط والدین باید نکات مثبت کودکان و نوجوانان خود را برجسته کرده و توجه
غیر مشروط خویش را از آنان دریغ نکنند، تا به تدریج شاهد خلاقیتهای بینظیر
فرزندان در غلبه بر شکستها و رسیدن به استقلال و خودکفایی باشند.
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید