انجمن کلیمیان تهران
   

نگاهي به الگوهاي فرزندپروري و نقش آن در شكل‌گيري شخصيت

   

ليورا سعيد
خرداد 1385 

 

 

جلسه هنوز شروع نشده بود. آن روز يكي ديگر از جلسات آموزش خانواده بود كه با عنوان «شيوه‌هاي تربيت فرزند و تأثير آن در شكل‌گيري شخصيت» با شركت اولياء دانش‌آموزان در مدرسه برگزار شده بود. تك و توك مادران به جلسه آمده و به انتظار سخنران نشسته بودند. سه زن كنار هم نشسته و درخصوص موضوع و روش‌هاي تربيت بچه‌ها در خانواده‌شان با يكديگر تبادل نظر مي‌كردند. يكي از آنها پا را به روي پا انداخته، قيافه حق به جانب گرفته و گويا خود را برتر از آن دو مي‌دانست در مورد خانواده‌اش چنين مي‌گفت:
- در خانه ما آزادي مطلق برقرار است. كسي با كسي كاري ندارد. هيچ‌كس حق دخالت در كار ديگري را ندارد. از قوانين و قواعد و اين چيزها هم خبري نيست يعني خودمان را پايبند مقررات و آداب و رسوم نمي‌كنيم خودتان مي‌دانيد كه من دو بچه دارم، يك پسر 16 ساله و يك دختر 12 ساله. ظهر وقتي از مدرسه برمي‌گردند هر كدام به اتاق خودشان رفته و تا شب با انواع بازي‌هاي كامپيوتري، پلي‌استيشن، اينترنت و ..... سرگرم هستند. آخه ما براي رفاه و راحتي بچه‌ها براي هر يك جداگانه اين وسايل را فراهم كرده‌ايم، براي همين جنگ و جدال‌هايي كه در خانه‌هاي ديگر به خاطر بازي بين بچه‌ها وجود دارد در خانواده ما به چشم نمي‌خورد. خلاصه ما از بچگي به آنها آزادي عمل داده و هر چه را خواسته و اراده كرده‌اند، برايشان تهيه كرده‌ايم. هيچ‌وقت اجازه نمي‌دهيم محروميت و ناكامي، بچه‌ها را دچار پريشاني و ناراحتي كند. پسرم گاهي شب‌ها ماشين پدرش را بدون اجازه برمي‌دارد و با دوستانش تا نيمه شب بيرون مي‌ماند. البته من از اين كه او گواهينامه ندارد و بدون اجازه ماشين را برمي‌دارد ناراحت مي‌شوم! اما چه كنم؟ او در سن بلوغ و نوجواني است، من حريف او در اين سن نمي‌شوم. شوهرم هم چند بار بر سر اين موضوع با او مشاجره كرده اما بالاخره تسليم او شد، چون اگر به او اجازه ندهد، در جواب مي‌گويد: من هم درس نمي‌خوانم و ترك تحصيل مي‌كنم. البته بچه‌هاي من درست و حسابي درس‌خوان نيستند. اما نزديك امتحانات، يكي دو معلم خصوصي برايشان مي‌گيريم و بالاخره درس‌ها را با نمرات 14 و 15 پاس مي‌كنند. من و پدرشان هم انتظار نمره 20 نداريم و اين را از كلاس اول به آنها گفته‌ايم.
مادر آزاده، يكي از آ‹ سه زن با گره‌اي بر پيشاني در حالي كه سرش را به پايين گرفته و اضطراب دروني خود را با تكان دادن پايش نشان مي‌داد، صحبت را به دست گرفت:
- واي خانم، شما بايد به خانه ما بياييد تا ببينيد بچه‌ها چطور وقتي پدرشان به خانه برمي‌گردد، مثل موش مي‌شوند و به اتاقشان مي‌روند. حرف روي حرف او نمي‌زنند تصميم گيرنده اول و آخر شوهرم است و در موقع تصميم‌گيري نه از من و نه از بچه‌ها نظر نخواسته و مشورت نمي‌كند. نمي‌دانم شيوه زندگي ما درست است يا به اشتباه رفتار مي‌كنيم، اما ديگر عادت كرده‌ايم. هفته گذشته پسر 8 ساله من جامدادي مي‌خواست، با وجودي كه پول توجيبي مي‌گيرد اما هميشه خريدها با خود شوهرم است، او به سليقه خودش براي اميد يك جامدادي گرفت، مي‌دانم آن جامدادي به ميل و سليقه پسرم نبود اما قبول كرد و از ترش تنبيه هيچ شكايتي نكرد، يا دخترم كه سال آينده به دوم دبيرستان مي‌رود و بايد انتخاب رشته كند، پدرش عقيده دارد كه او حتما رشته تجربي را انتخاب كند در حالي كه آزاده به رشته‌هاي فني و حرفه‌اي علاقه‌مند است. نمي‌دانيد اين روزها در خانه ما چه آشوبي به پا است. تازه از الان براي رفتن او به دانشگاه ساز مخالف مي‌زند و مي‌گويد درس خواندن تا ديپلم كفايت مي‌كند. همسرم در خانواده‌اي بزرگ شده كه پدرش نيز همين رفتارها را داشته و او هم همان شيوه‌ها و اعتقادات را در زندگي كنوني الان پياده مي‌كند. شوهر من اعتقاد دارد آزادي دادن به بچه و نظر خواستن از او، افسار زندگي را از دست والدين خارج مي‌كند و قدرت را از آنان مي‌گيرد. من هم آنقدر جرأت و اعتماد به نفس ندارم كه مقابل او بايستم و اين روش را تغيير دهم. من هم عادت كرده‌ام و از ابتداي ازدواج ياد گرفته‌ام روي حرف و عمل او حرف نزنم و همه كارها و تصميم‌هاي بزرگ و كوچك زندگي را به عهده او بگذارم.
مادر ياسمين كه آرام نشسته با رويي گشاده به حرف‌هاي آن دو گوش مي‌داد، كتابي را كه گويا همان روز خريده بود، بر روي پاهايش جابه جا كرد و با اعتماد به نفس و قاطعيت اظهار كرد:
- اما در خانواده ما نه آزادي كامل وجود دارد و نه ديكتاتوري. براي هر كاري و تصميمي چه از دخترم كه به تازگي به مدرسه رفته و چه از دو پسرم كه بزرگند و دبيرستاني اظهار نظر خواسته و با آنها مشورت مي‌كنيم. به بچه‌ها ياد داده‌ايم كه در مورد مسايل و مشكلاتشان صحبت كنند و از طريق ارتباط كلامي و صحبت كردن به روش منطقي نه با دعوا و مشاجره، مسايل را بين خود حل كنند و اگر نتوانستند از ما كمك بگيرند. ما سعي مي‌كنيم در ماه چند شب را به بحث در مورد مسايل و مشكلات بچه‌ها بعد از خوردن شام اختصاص دهيم. بچه‌ها هيچ‌وقت تنبيه بدني نشده‌اند اما در خانه ما انضباط حكمفرما است. به خاطر همين، مقدراتي را معين مي‌كنيم كه همگي ملزم به اجراي آنها هستيم مثل صحبت نكردن با تلفن بيشتر از 30 دقيقه يا استفاده نكردن از تلويزيون و كامپوتر و بازي‌ها تا قبل از ساعت 6 بعدازظهر به خاطر رسيدگي بچه‌ها تكاليف‌شان و يا بيدار نماندن بعد از 10 شب و در صورت رعايت نكردن قوانين خانه و كوتاهي كردن، خود مي‌دانند كه از امتيازاتي محروم شده و بايد خطاي خود را جبران كنند. پسران من با وجودي كه دوران نوجواني را سپري مي‌كنند و گاهي مخالفت و سركشي مي‌كنند و خواهان استقلال بيشتري هستند، با كنترل و نظارت ما آزادي‌هايي را در خانه و بيرون از خانه دارند اما محدوديت‌ها و مقررات تعيين شده را هم پذرفته‌اند و به آنها احترام مي‌گذارند.
گفتگوهاي سه مادر به اينجا رسيده بود كه كارشناس مدرسه به جلسه وارد شد و به بحث درخصوص موضوع مورد نظر پرداخت و با تأكيد بر اين كه خانواده اولين و مهمترين محيطي است كه شخصيت و شكل‌گيري رفتارهاي فرزندان را پايه‌ريزي مي‌نمايد و هدف از پرورش فرزند، آماده ‌ساختن آنها براي ورود به جامعه است كه با توجه به ارزش‌هاي جامعه، خانواده سعي مي‌كند الگوهاي پرورشي فرزند خود را منطبق با آرمان‌هاي خويش انتخاب كند، سخنان خود را ادامه داد:
- معمولاً وقتي شعار «كسي را با كسي كاري نباشد» حاكم بر اعضاي خانواده است، هر كس هر كاري را كه ميل دارد و مطابق دلخواه اوست اجام مي‌دهد و ديگري حق دخالت در كارهاي او را ندارد. در اينجا به اصطلاح آزادي مطلق حكم‌فرما است. افراد اين خانواده براساس تمايلات خود زندگي مي‌كنند، در نتيجه هرج و مرج و بي‌نظمي به وجود مي‌آيد. اين افراد نه تنها مصالح و منافع جمعي را كه در آن زندگي مي‌كنند در نظر نمي‌گيرند بلكه متوجه منافع خود نيز نيستند. علاوه بر اين كه زندگي با آشفتگي و بي‌نظمي همراه است، افراد اين خانواده مردمي بي بندوبار، لاابالي و سهل‌انگار، خودخواه و بي‌هدف هستند. ميزاني حاكم بر اعمال و افكار آنها نيست، احساس مسئوليت نمي‌كنند و در زندگي اجتماعي خود نيز موفق نمي‌باشند. چرا كه والدين سهل‌گير به آموزش رفتارهاي اجتماعي در فرزندان خود بي‌توجه‌اند.
- در اين گونه خانواده‌ها به طور كلي قوانين بسيار محدودي وجود دارد و افراد نسبت به اجراي قوانين و آداب و رسوم چندان تقيدي ندارند. همچنين دخالت در كارهاي يكديگر از نظر آنان معنا ندارد چرا كه به تعداد اشخاص خانواده، نظر وجود دارد. گر چه كودكان خانواده‌هاي سهل‌گير و آازد، داراي استقلال فكري و عملي هستند، به سبب هرج و مرج نوعي تزلزل روحي در آنها به چشم مي‌خورد و سبب مي‌شود آنان نسبت به زندگي احساس مسئوليت نكنند. اين بچه‌ها از رشد عاطفي و اجتماعي بسيار پاييني برخوردارند و قادر به همياري و همكاري با همسالان و ديگران نيستند و در جامعه هميشه با مشكلات اخلاقي و اجتماعي مواجه مي‌شوند.
- اما خانواده‌اي كه تابع اصول ديكتاتوري است، معمولاً رشد بچه‌ها را محدود مي‌سازد. در خانواده مستبد، اين قدرت والدين است كه حرف اول را مي‌زند. والدين براي اجراي دستورات خود، اطاعت بي‌چون و چرا مي‌خواهند و لزومي براي ارائه دليل نمي‌بينند. خود مستبد كه غالباً پدر است، تصميم‌گيرنده و تعيين‌كننده وظايف اعضاي خانواده است و آن چه را كه مطابق ميل اوست به انجام مي‌رساند. فرزندان در اين گونه خانواده‌ها كمتر به خود متكي بوده، خلاقيت كمي دارند و از اين كه بخواهند در چنين محيطي اظهارنظر نمايند دچار هراس مي‌شوند. اينان فاقد حس كنجكاوي هستند و معمولاً مطيع و فرمانبردارند ولي در اكثر موارد رفتار آنها توأم با پرخاشگري است. كودكاني كه در خانواده‌هاي سخت‌گير بزرگ مي‌شوند، احساس ناامني مي‌كنند و از خود استقلال كافي ندارند. آنها در بين همسالان خويش محبوبيت چنداني به دست نمي‌آورند، در برابر انتقاد ديگران بي‌تفاوت‌اند و از ثبات عاطفي كمي برخوردار هستند. اين نوع كودكان معمولاً در كارهاي گروهي شركت نكرده و از قبول مسئوليت خودداري مي‌كنند و غالباً در امر تحصيل نيز موفق نمي‌باشند. افرادي ضعيف‌النفس بوده و احساس حقارت و خودكم‌بيني را تا بزرگسالي با خود به دوش مي‌كشد. اين بچه‌ها اغلب در مقابل ديگران حالت خصومت و دشمني به خود مي‌گيرند و به بچه‌هاي همسن يا كوچك‌تر از خود آزار مي‌رسانند. معمولاً چون افكار و عقايد خاصي را بدون چون و چرا پذيرفته‌اند. افرادي متعصب بار آمده و خود در پرورش فرزندانشان دچار مشكل خواهند شد.
اما بهترين شيوه فرزندپورري را والدين مقتدر پياده مي‌كنند. در اين خانواده همه افراد به تناسب سن، موقعيت و امكانات خود حق دخالت در اداره امور خانه و اظهارنظر درباره مسايل مختلف را دارند. حق هر يك از اعضاء با مسئوليت همراه است. همانطور كه همه مي‌توانند در كارهاي خانه دخالت كنند، بايد تقسيم كار به عمل آيد. خصوصيت ديگر اين خانواده مربوط به روش كار آنها است. پيروي از روش عقلاني و منطقي اساس كار را در اين گونه خانواده‌ها تشكيل مي‌دهد. تعيين مخارج، تقسيم درآمد، گردش و تفريح، ارتباط پدر و مادر با بچه‌ها با هم از روي سنجش و خرد صورت مي‌گيرد. تصميم‌گيري‌ها، رفت و آمدها و روش زندگي و ديگر مسائل براساس مشورت و برمبناي مصلحت‌انديشي انجام مي‌گيرد. در يك خانواده مقتدر، پدر، مادر، خواهر، برادر، بچه‌هاي كوچك و بزرگ و مستخدم خانه همه مورد احترام هستند. بايد توجه داشت كه احترام به كودك، روحيه استقلال و اعتماد به نفس را تقويت و به رشد سالم شخصيت او كمك مي‌كند. اين امر، محبوبيت كودك را در ميان همسالان خود به دنبال دارد و به تدريج، استعداد او را در پذيرش و ايفاي نقش رهبري و مديريت شكوفا خواهد ساخت.
سيموند در تحقيقات خود درباره خانواده مقتدر به اين نتيجه رسيد كه نمرات درسي كودكان اين خانواده و حتي بهره هوشي آنها نسبت به ديگر الگوها پيشرفت بهتري دارد. اين بچه‌ها از حس كنجكاوي بيشتري برخوردار هستند. معين بودن هدف‌ها و نظم و ترتيب در امور خانوادگي، راه و رسم آنها را روشن مي‌سازد، فرزندان مي‌فهمند كه چرا بايد از انجام كاري خودداري كنند يا در مواقع معيني وظايف خاصي را انجام دهند. فرصت كافي براي اظهارنظر به بچه‌ها امكان مي‌دهد مشكلات خود را با والدين درميان گذاشته، نظر و عقيده خود را آزادانه بيان كنند. در چنين خانواده‌اي فرزندان به استقلال و آزادي فكر تشويق مي‌شوند و در حالي كه نوعي محدوديت و كنترل از طرف والدين بر آنها اعمال مي‌شود.
آن روز روانشناس مدرسه صحبت‌هاي خود را با اشاره به اين كه اين بچه‌ها در مدرسه به خوبي با همسالان مي‌آميزند و آماده براي همكاري با دوستان هستندد و براي بچه‌هاي ديگر احترام قائل مي‌شوند، به پايان برد، در حالي كه معتقد بود: توجه به تجربيات و امكانات هر فرد در قبول مسئوليت، شركت در اخذ تصميمات و همكاري با ديگران، بسياري از مشكلات را كه در وهله اول نتيجه اين ارتباط به نظر مي‌رسد، از ميان برمي‌دارد.



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید