برگرفته از : دفترچه ی موسقی پاره
ای از یهودیت من است
پسران دریانورد הנערים הספנים
در برابر بادبان ستارهها میدرخشند
باد کشتی را در شب تاریک فرا میخواند
تا منزل کند در دنیایی مه آلود و مبهم که نه ساحل آن
معلوم است و نه دریا
که از آن هیچ به چشم نمیرسد مگر اندکی
و پسران دریانورد همه در جواب تو میگویند
آیا میدانی چرا؟
چرا که در دریا
از ساحل آواز سر میدهد
و در ساحل دلتنگ دریا میشود
چرا که هنوز دل جوان است
و هنوز شب چیره است
و اکنون وقت به دریا رفتن است و آواز خواندن بس
کشتیای یکه و تنها در میان شب و آب
برای بیست و دو سال
و آنکه نامش خوانده میشود، پیش میآید
و مرور ایام فرسودگی میآورد
و دوستی در راه است
باشد که همیشه همینطور باشد
این است آنچه دریانوردان در شب میسرایند
|