|
|
نخستين دستور خداوند به قوم بني اسرائيل، تعيين حلول ماه عبري نيسان براي مبداء شمارش ماههاي سال است. تعيين شماره روزها، آغاز ماهها و شمارش سالها از مهمترين موضوعهاي مورد توجه علماي يهود بوده و برگزاري مراسم مذهبي، وابسته به تعيين دقيق حلول ماه قمري مي بود. شمارش سالها از جهت پرداخت درصدهاي سالانه محصولات كشاورزي، وجوه خيريه و نيز تعيين سال «شِميطا» و «يُووِل» (سالهايي كه در آنها كشاورزي تعطيل مي شد و گروهي از محكومانِ جرايم مالي آزاد مي شدند) بسيار با اهميت بوده است. به همين دليل، يكي از مهمترين كارهاي علما و دانشمندان يهود، تنظيم و تثبيت تقويم عبري بود كه در حدود سال 4110 عبري، دانشمند بزرگي به نام «هيلل دوم» به شكل امروزي آن تنظيم كرد. مبناي آغاز شمارش تقويم عبري، آفرينش حضرت آدم است. طبق گفتار تورا، خداوند در شش مرحله يا شبانه روز جهان را آفريد و در آخرين مرحله، آدم (تكامل يافته) را خلق كرد و به او هستي بخشيد. پس از آن بهطور دقيق، عمر آدم اول را ياد مي كند و تاريخ جٍهان را با ذكر طول عمر نسلهاي بعدي حضرت آدم تا نوح، ابراهيم، حضرت موسي و همچنين انبياي بعدي بني اسرائيل تا حدود اوايل آبادي معبد دوم بت هميقداش شرح مي دهد. مدت زمان برپايي معابد اول و دوم بت هميقداش و وقفه ناشي از ويراني معبد اول براي ما معلوم است و مي دانيم كه ويراني معبد دوم در سال 68 ميلادي (3828 عبري) واقع شده است. با توجه به اين موضوع، تاريخ تقويم عبري به حدود 5761 سال در مهرماه 1379 هجري شمسي، معادل 5761 سال است. برابر آنچه گفته شد؛ براساس دين يهود، ماههاي عبري، قمري هستند و براساس حركت ماه به دور زمين تنظيم شده اند. در همين حال، طبق فرمان تورا سالگرد خروج از مصر (عيد پسح) هميشه بايد اوايل بهار، و عيد سوكوت در اوايل پاييز واقع شود. اگر سال عبري هم قمري مي بود، اين ترتيب به هم مي خورد؛ زيرا سال قمري 354 روز است كه حدود 11 روز از سال شمسي كوتاهتر است. بنابراين، اگر عيد پسح امسال در اول بهار باشد، براساس سال قمري، پس از گذشت 9 سال، در آخر پاييز واقع شده؛ يعني، يك فصل جلو مي افتد. براي جلوگيري از اين امر، هر دو يا سه سال يكبار، سال را كبيسه مي گيريم كه سيزده ماهه است. ماه سيزدهم را كه پيش از ماه نيسان واقع مي شود، ادار دوم ناميده اند. به اين ترتيب، حداكثر نوسان سال عبري نسبت به سال شمسي كمتر از يك ماه است. در يك دوره 19 ساله، هفت سال؛ يعني، سالهاي 3، 6، 8، 11، 14، 17و 19 كبيسه هستند. براي پي بردن به اينكه سالي كبيسه است يا نه؛ آن سال را بر عدد 19 تقسيم مي كنيم. مثلاً اگر سال 5790 را در نظر بگيريم،5790 را بر عدد 19 تقسيم مي كنيم كه خارج قسمت 304 بوده و نشانه آن است كه سال 5790 پس از سيصد و چهارمين دوره 19 ساله تقويم عبري است (دوره 305) و باقيمانده 14 خواهد بود كه چون عدد 14 جزء سالهاي كبيسه ذكر شده در بالاست، پس سال 5790 عبري كبيسه است. سال عبري كه با فصول سال شمسي نيز تطبيق دارد، از اول تيشري (روش هشانا) و در اواخر تابستان يا اوايل پاييز شروع مي شود. يعني در روش هشانا، تقويم عبري يك سال به جلو مي رود. ولي در ترتيب شمارش ماههاي سال، طبق دستور تورا، ماه نيسان مصادف با خروج بني اسرائيل از مصر، اولين ماه شمرده مي شود. پس ماههاي سال را به اين ترتيب مي شماريم: فصل بهار: نيسان، ايار، سيوان فصل تابستان: تموز، آو، الول فصل پاييز: تيشري، حشوان، كيسلو فصل زمستان: طِوِت، شِواط، ادار پس در تورا منظور از ماه سوم، ماه سيوان است و ماه هفتم، ماه تيشري و... است. تقويم هاي شمسي، قمري و ميلادي براساس حركت انتقالي زمين به دور خورشيد يا حركت ماه به دور زمين تنظيم شده اند، ولي تقويم عبري بر مبناي هر دو حركت تنظيم شده است. علماي دين كوشش كرده اند تقويم را طوري تنظيم كنند كه اعياد، روزها و مراسم مذهبي تغيير فصل ندهند. آنها براي رسيدن به اين مقصود، مقررات زير را وضع كرده اند: 1- سال تقويم عبري با سال شمسي تطبيق داده شده و ماهها به صورت قمري است و تاريخ اعياد بر طبق دستور تورا به موقع در تقويم پياده مي شود. 2- سعي شده است كه تا حد امكان، تعطيلات و اعياد به روز جمعه يا يكشنبه نيفتد؛ زيرا دو يا سه روز تعطيل متوالي در تقويم با توجه به مقررات ممنوعيت كاركردن در روزهاي فوق باعث مشكلاتي خواهد شد، لذا از آن جلوگيري شده است. براي نمونه، برابر اين مقررات، روزه كيپور هرگز در روزهاي يكشنبه، سه شنبه يا جمعه واقع نمي شود. لازم به تذكر است كه همه تاريخهاي مذهبي، از جمله بَرميصوا و بَت ميصوا يا روز بلوغ شرعي پسر و دختر و سالگرد فوت، برپايه تقويم عبري سنجيده مي شود. براي تبديل تقريبي سال ميلادي به عبري، بايد به سال ميلادي 3760 سال افزود. |
|