دکتر سیامک مره
صدق
آذر 88
فرهنگ
حاکم برجامعهی امروز ما «ایرانیان یهودی»، حاصل فرآیندی است که قرنهاست ادامه
دارد و بیشک فعالیت تک تک ما بهویژه در چند دههی اخیر نقش عمدهای در شکلگیری
روابط ما با یکدیگر داشته است. فرهنگ ما اگر چه در طول زمان همواره تحول مییابد و
نو میشود اما میراثی است که ریشه در آداب و رسوم و سننی دارد که سالهاست پیریزی
شدهاند و بیشک نقش نسلهای گذشته در شکلگیری این روابط، انکارناپذیر است. شرایط
امروز فرهنگی و اجتماعی ما تجلی فرآیندی است که از یک سو ریشه در رفتار گذشتگان ما
دارد و از دگر سو چشم به کنش نسل جوان.
جهان و به دنبال آن محیطی که در آن به سر میبریم، پیوسته در حال تحول و نو شدن است
و ما خواهناخواه هر روز با پدیدهها و فرآیندهای نوین روبهرو میشویم. این تحولات
پیوسته که از ابتدای شکلگیری حیات جمعی انسان آغاز شده و اکنون ادامه دارد، در
بستری از آداب و رسوم و سننی شکل میگیرد که از نسلهای قبل به جای مانده و هر چه
فاصلهی زمانی نسلهای قبل با جهان امروز کمتر باشد، مسئولیت آنان در شکلگیری
شرایط فرهنگی ما پررنگتر میشود. نیک میدانیم ما معتقدان به توحید در جهانی که هر
لحظه نو میشود به اصولی پایبندیم که میراث تاریخی یکتاپرستی است و میتواند از
فروپاشی نظامهای اخلاقی و ارزشی ما ممانعت کنند و بهاینوسیله سبب شوند که شرایط
اجتماعی ما دچار نابسامانی نشود. بدیهی است اگر ما به معیار و مقیاس ثابتی پایبند
نباشیم یا بدتر از آن براساس منافع شخصی و گروهی خود هر لحظه تعبیری نو از اصول
ارائه دهیم، در فرآیند تحولات دچار سردرگمی و از خودبیگانگی میشویم. اگر هر رفتار
و کنشی را امروز از آن رو که در راستای منافع ما و ایران ماست پسندیده بدانیم و جزو
ارزشها و اصول غیرقابل تردید به شمار آوریم، باید به یاد داشته باشیم که این
ارزشها پس از مدتی بخشی از عرف جامعهی ما خواهد شد و به زودی روزی فرا خواهد رسید
که با تغییر جایگاه افراد در مدیریت جامعه ملاک قضاوت برای خود ما خواهد بود. اگر
نظارت و مرکزیت نهادی را خود پایه گذاشتهایم و برای آن نقش محوری تعیین کردهایم،
اکنون خود باید به این نظارت و نقش محوری پایبند بمانیم مگر این که اصول و معیارهای
ما تنها براساس منافع و وضعیت گروه خاصی تعریف شده باشد، که آنگاه از اساسیترین
آموزهی شریعتمان «همنوعت را مانند خودت دوست بدار» فاصله گرفتهایم. اگرچه
ارائهی تعاریف متفاوت و گاه متضاد از اصول براساس منافع شخصی و گروهی، جزو روشهای
شناخته شدهای است که از دیرباز توسط خودخواهان و منمحوران به کار رفته است. کسانی
که من و منیّت و منافع من برایشان اساس و محور هر سنجشی است، مجبورند هر لحظه در
اصولیترین ارزشهای خود نیز تجدیدنظر کنند. کسانی که خود هیچگاه در برابر
کوچکترین مخالفتها و نرمترین انتقادها تاب نیاوردهاند، فردا روز با به عاریت
گرفتن ظاهر نواندیشانه، به باز تعریف اصول میپردازند، گویا بر این باورند که
جامعهی ایرانیان یهودی حتی فاقد حافظه کوتاهمدت تاریخی است! شوربختانه برخی هنوز
به جای بحث منطقی و تفکر عقلانی و توجه به مصالح جامعهی ایرانیان کلیمی، براساس
روابط شخصی، مریدپروری و برخوردهای عشیرهای میخواهند خود را به جهان نو تحمیل
کنند. اما امروز با نو شدن اندیشهها که براساس رشد و بلوغ فکری جامعهی ایرانیان
یهودی شکل گرفتهاست، هیچ نیازی به مدعیان برای درمان مشکلات جامعه نیست. ایرانیان
یهودی به عنوان پارهی جداییناپذیر از بدنهی ملت ایران اکنون نیز به مانند همیشه
براساس مصالح خود و کشورشان و با تکیه بر ارزشهای توحیدی یهودیت و ارزشهای ملی
ایرانی، به راحتی قادرند آیندهی خود را به بهترین شکل ممکن رقم بزنند.
|