امید شایانمهر
فعال اجتماعی
بهار 1396
הא
לחמא עניא די אכלו אבהתנא בארעא דמצרים
این است نان فقیرانهای، که پدران ما در کشور مصر می¬خوردند.
همه ساله با رسیدن ماه عبری نیسان به همراه بهار، یهودیان سراسر جهان ضمن برگزاری
یکی از بزرگترین اعیاد، مهمترین حادثه تاریخی خود یعنی خروج از مصر و آزادی
پدرانشان از بردگی را به یاد میآورند.
جای تعجب نیست که این عید با بهار عجین گردیده و در تورات مقدس به نام عید بهار ذکر
شده است. چرا که بهار تجدید حیات طبیعت و «پسح» (عید آزادی) به مثابه تجدید حیات
قوم یهود است و همانگونه که بهار میآید، جهانی دیگر بسازد، قومی رنجدیده از مصر
بیرون آمده و میرفت تا حیات جدیدی را آغازگر و فرهنگ نوینی را سازنده باشد.
قیامهای رهاییبخش همواره پرافتخارترین صفحات تاریخ قوم یهود را به خود اختصاص
داده و رهبران آن با برخورداری از ایمان به خداوند و پشتیبانی از قدرت توده مردم،
علیه بیعدالتی شوریده و پایههای ظلم را به لرزه درآوردهاند. اولین و مهمترین این
قیامها، قیام علیه کاخ ستم فرعون بود که حدود سه هزار و سیصد سال پیش به رهبری
حضرت موسی (ع) (مشه ربنو)، پیامآور توحید و عدالت انجام گرفت. حضرت موسی که در بطن
دربار فرعون پرورده شده بود، پس از آشنایی با رنج بردگان و شناخت قوم خویش، به
تدریج بر اندیشه شکستن کاخهای بیعدالتی و ظلم فرعون گشت و از طرف خداوند نیز این
عمل به عنوان آغاز رسالت وی بر او محول شد.
حضرت موسی دریافت : مردمی که بتوانند شهرهایی چون «پیتوم» و «رعمسس» و بنایی چون
اهرام را بسازند، مطمئناً قادر خواهند بود که با نیروی ایمان و اندیشه توحیدی علیه
فرعون قیام نموده و حکومتش را به لرزه درآورند.
بنابراین پس از دریافت دستور آزادی بردگان مصر، به این سرزمین بازگشت و در مقابل
فرعون ایستادگی کرده و از وی آزادی آنها را خواستار گشت، اما فرعون از بیم شکلگیری
هرگونه نهضتی علیه امپراطوری خود، بردگان را هر چه بیشتر به کار وا میداشت. به
تدریج با ضرباتی مهلک که بر مصر فرود میآمد، وی هنوز هم حکومت خود را پایدار دیده
و بردگان را از آن خویش میدانست و از خروج آنها جلوگیری مینمود. تا این که پس از
آخرین ضربه، بنیاسرائیل پس از مدت 210 سال بردگی از سرزمین مصر آزاد گشته و با
رهبری حضرت موسی سرزمین شرک را به حال خود واگذارده و به نیروی امید از دریا نیز
گذشتند و آبها برایشان شکافته شد. مصریان که با آزاد شدن آنها حکومت خود را در حال
لرزش میدیدند به تعقیب آنها پرداخته ولی به امر خداوند و مشیت الهی در دریای سرخ
غرق شدند و نسلهای پس از آن، همواره اعطای طلیعه پرارزش این آزادی را در عید پسح
جشن میگیرند و آن چنان آن را برگزار مینمایند که گویی خود همین امروز از سرزمین
مصر خارج شدهاند ...
مراسم عید پسح همچون دیگر اعیاد، یادآور واقعهای است که سالها قبل برای نیاکان ما
رخ داده و بهترین وسیله برای ارتباط با نسلهای گذشته است.
این عید معمولاً در اصطلاح رایج و در پارهای از ادبیات یهود «پسح» خوانده میشود
ولی در تورات مقدس و نمازهای یهودی مخصوص این عید «حگ همصوت» یعنی عید فطیر نامیده
شده است.
تورات مقدس با انتخاب این اسم، مفهوم عمیق و اهمیت تاریخی این عید را به ما نشان
داده و «مصا» یادبودی است از دوران اسیری اجداد قوم یهود در مصر، و رهایی آنان از
قید بندگی .
یکی از معانی پسح، گذشتن و جهیدن میباشد. به این معنا که فرد یهودی باید از تمام
دیوارهایی که وی را از یهودی دیگر و جامعهاش دور میسازد، بجهد و بگذرد تا آن جا
که همگی متحد شده، به صورت یک قوم متحد و یکپارچه باقی بمانند.
قبل از فرا رسیدن شب چهاردهم ماه نیسان، جوش و خروش و انتظار به خصوصی در هر خانه
یهودی مشاهده میشود. تمامی منازل، پاکسازی و تمیز میشوند. «حامص» سالیانه وارسی
شده و از خانهها دور میگردد. در شب چهاردهم نیسان پدر خانواده به طریق سمبلیک و
به وسیلهی شمعی، گوشه و کنار خانه را برای یافتن «حامص»های فراموش شده جستجو
میکند.
این عمل برای فرزندان جنبه تعلیمی داشته و اثری فراموش نشدنی از پدر در ذهن فرزندان
بر جا میگذارد.
یک مفسر و فیلسوف یهودی اهل اسپانیا مینویسد: همانطور که رسیدن به سن سیزده سالگی
برای پسر و سن دوازده سالگی برای دختر، هنگام پذیرفتن مسئولیتهای مذهبی و اجتماعی
است، همانگونه نیز عصر روز سیزدهم ماه نیسان هر کس باید با شمع دل زوایای روح و
افکار خویشتن را جستجو کرده و خود را از بند ضعفهای اخلاقیاش برهاند.
بعضی از علمای یهود «حامص» را به نفس اماره (یصرهارع) بشر تشبیه کردهاند. «حامص»
سمبل خواستههای شیطانی بشر است. اعمال ما بستگی کامل به این «حامص» روحانی دارد.
ما عملاً با دور کردن و از بین بردن «حامص» از خانههای خود اهمیت آزادی روح بشر را
از قید وسوسههای شیطانی و تأثیرات مخرب آن تأیید میکنیم.
علاوه بر این، طهارت و پاکیزگی و رعایت بهداشت، یکی از مهمترین دستورات مذهبی یهود
میباشد. خروج از مصر، در حوزه دنیای معنوی و روحانی به این معنا است که به هر فرد
یهودی توانائی و ظرفیت آن داده شده است که به خاطر علاقههای فراگیرتر اجتماعی که
در آن زندگی میکند، از علائق محدود وجود خویش صرفنظر نماید.
هر یهودی در ایام پسح باید خود را از مصر وجودی خویشتن و از بندهایی که وی را در
بند ساخته رها سازد و نجات دهد.
پسح به معنای جهش است و پیامی به همین معنا را در بر دارد: باید جهش کرد، جهش
از آن که هستیم به آن چه که باید باشیم.
|