در یکصد و بیست و دومین سال تولد بنیانگذار آن بازیهای پاراالمپیک[1] مجموعهای از رقابتهای ورزشی قهرمانی است که
شرکتکنندگان آن دچار درجاتی از ناتوانی یا کم توانی جسمی یا ذهنی هستند. این
بازیها تحت نظارت کمیته بینالمللی المپیک و اندک زمانی پس از پایان بازیهای
المپیک تابستانی برگزار میشود.
جرقهی آغاز این رقابتها در سال 1948، پس از پایان جنگ دوم جهانی شکل گرفت. در آن
سال پروفسور لودویگ گاتمان[2] ، نورولوژیست آلمانی - بریتانیایی، پیشنهاد برگزاری
مجموعهای از رقابتهای ورزشی را برای تقویت قوای جسمانی و شرایط روحی سربازان
معلول جنگ ارائه کرد. این رقابتها به نام بیمارستان محل خدمت گاتمان«بازیهای
استوک منویل[3] » نام گرفت.
لودویک گاتمان در 1899 در خانواده یهودی در آلمان زاده شد و پس از پایان تحصیلات
متوسطه در رشته علوم انسانی، در سال 1917 به جبهه جنگ اعزام شد (جنگ اول جهانی
1914-1918). با پایان جنگ گاتمن وارد دانشکده پزشکی برسلاو[4] شد و پس از مدتی
کوتاه با انتقال به دانشگاه معتبر فرایبورگ[5] به تحصیل پزشکی ادامه داد و در سال
1924 مدرک دکترای عمومی خود را از آن دانشگاه اخذ کرد. سال 1933 گاتمان یکی از
برجستهترین جراحان و اساتید رشته جراحی اعصاب در دانشگاه برسلاو و دستیار ارشد
پروفسور اوتفرید فورستر[6] بود. فورستر پیشکسوت رشته جراحی اعصاب در اروپا بود و
بسیاری از بهترین جراحان این رشته دانشآموخته انستیتوی شخصی او بودند. با قدرت
گرفتن حزب نازی در سال 1933 ابتدا سمت دانشگاهی و پس از مدتی اجازه طبابت از گاتمن
سلب شد و تنها مجاز بود که در بیمارستان یهودی برسلاو طبابت کند. در شب شیشه ها[7]،
او که عهدهدار ریاست بیمارستان بود؛ دستور داد که پذیرش و درمان تمامی مراجعین
بدون ثبت هویت انجام شود. سیاستی که ارزش آن، روز بعد و پس از هجوم گشتاپو[8] به
بیمارستان روشن شد. از 64 بیمار پذیرفته شده در آن شب گشتاپو تنها موفق به احراز
هویت 4 نفر از بیماران شد و این افراد به اردوگاه کار اجباری اعزام شدند و 60 نفر
باقیمانده جان به در بردند. گریز به بریتانیا با افزایش فشار و آزار یهودیان آلمان،گاتمان در پی فرصتی برای خروج ازکشور بود.
در اوایل سال 1939 این فرصت غیر منتظره با بیماری یکی از نزدیکان ساالزار[9]
دیکتاتور پرتقال دست داد. در آن زمان شهرت حرفهای گاتمان از مرزهای آلمان فراتر
رفته بود و ساالزار خواهان درمان خویشاوندش توسط وی بود. حکومت نازی، در آستانه
شروع جنگ، خواهان رنجاندن یاران احتمالیاش نبود؛ پس با درخواست ساالزار موافقت
گردید و برای گاتمان و خانوادهاش ویزای خروج صادر کردند. گاتمن برنامه بازگشت خود
را از طریق لندن ترتیب داد و این مقدمهای شد برای اقدام پناهندگیاش به انگلستان.
امری که با کمک شورای کمکرسانی به پناهندگان اکادمیک [10]CARA انجام گرفت. گاتمان
به همراه همس و دو کودک خردسالش در تاریخ 6 مارس 1939 به آکسفورد انگلستان وارد
شدند. CARA با جلب نظر وزارت کشور مبلغ 250 پوند انگلیس (معادل 16000 یورو در
سال2019) برای کمک به اسکان خانواده گاتمان به آنها اهدا کرد. وی بلافاصله تحقیقاتی
را که در زمینه آسیبهای نخاعی در آلمان شروع کرده بود، در بخش جراحی اعصاب
بیمارستان رادکلیف[11] از سر گرفت. خانواده گاتمان خیلی زود در جامعه یهودیان
آکسفورد پذیرفته شدند. جامعهای که با ادامهی مهاجرت یهودیان سایر کشورهای اروپایی
به آن، رو به رشد بود.
بیمارستان استوک مندویل در سپتامبر 1943 دولت انگلستان گاتمان را مامور تاسیس بخش ضایعات نخاعی در
بیمارستان استوک مندویل شهرستان باکینگهام شایر[12] کرد. تعداد زیادی از خلبانهای
جنگی پس از سقوط هواپیما دچار آسیب نخاعی شده بودند. بازتوانی این افراد به نحو
احسن، دغدغهی عمدهی فرماندهی نیروی هوایی سلطنتی بود و ایدهی تاسیس مرکز تخصصی
ضایعات نخاعی از آن جا سرچشمه گرفته بود. بدینترتیب اولین مرکز درمانی- تحقیقاتی
معلولیتهای نخاعی در اول فوریه 1944 تاسیس و مدیریت آن به پروفسور گاتمان،
برجستهترین نورولوژیست وقت، سپرده شد. او این سمت را تا بازنشستگی درسال 1966 حفظ
کرد. به باور او ورزش بهترین راه بازتوانی مجروحین جنگ بود. روشی که نه تنها توان
جسمانی آنها را بازیابی میکرد بلکه کمک میکرد که حس غرور و احترام به خویشتن، در
آنها زنده شود.
گاتمان در سال 1945 به شهروندی بریتانیا پذیرفته شد و اولین دوره بازیهای معلولین
جنگی استوک مندویل را در تابستان 1948برگزار کرد. شروع بازیها برای روز 29 جولای ،
نخستین روز المپیک لندن، برنامهریزی شده بود. همه شرکتکنندگان دچار آسیب نخاعی
بودند و روی صندلی چرخدار مسابقه میدادند. او برای تشویق شرکتکنندگان، واژه
Paraplegic[13] Games را در هماهنگی با عبارت مسابقات المپیک برگزید. عبارتی که در
کوتاه مدت به مسابقات پارالیمپیک تغییر یافت. این رقابتها در موازات بازیهای
المپیک برگزار میشود و هر دوره، انواع بیشتری از معلولیتها را در بر میگیرد. مسابقات پارالیمپیک تا سال 1952، 130 کشور به بازیهای استوک مندویل پیوستند. افزایش تعداد
شرکتکنندگان و رشتههای ورزشی ، برگزارکنندگان این بازیها را بر آن داشت که توجه
فدراسیونهای ورزش بینالمللی را به اهمیت این رقابتها جلب کنند. کمیته بازیهای
المپیک در سال 1956 جام سر توماس فرنلی[14] را، جهت بزرگداشت دستآوردهای ارزشمند و
نوآورانهاش در حمایت از اهداف المپیک، به گاتمان اهدا کرد. اصرار او بر اهمیت
برگزاری رقابتهای ورزشی برای کمتوانان منجر به تاسیس رسمی بازیهای پارالمپیک،
همزمان با المپیک تابستانی 1960 رم شد. این بازیها تحت عنوان«نهمین بازیهای
بینالمللی سالانه استوک مندویل» برگزار شد. حمایت از این بازیها را سازمان جهانی
کهنه سربازان به عهده گرفت. بازیهای 1960، اولین دوره پارالمپیک به شمار میآید. سرانجام و میراث گاتمان گاتمان در سال 1961 انجمن بینالمللی پاراپلژیا[15] را تاسیس کرد و تا سال
1970ریاست آن را بر عهده داشت. هم چنین انتشار ژورنال پاراپلژیا با نام فعلی طناب
نخاعی[16] از ابتکارات اوست. سال 1966 از انجام فعالیتهای پزشکی بازنشسته شد ولی
تا پایان عمر در سال 1980 ارتباط خود را با رشتهی تخصصیاش حفظ کرد.
ساخت استادیوم ورزشی استوک مندویل در کنار بیمارستان به عنوان مرکز ملی ورزش
معلولین در انگلستان، از دستاوردهای بشردوستانه او به حساب میآید. یکی از بیماران
مبتلا به پاراپلژیا، گولیمرو گونزالس گیلبی اسپانیایی، پس از بهبودی نسبی و بازگشت
به وطنش، بیمارستان تخصصی بازتوانی نورولوژیک بارسلونا را تاسیس کرد و به افتخار
گاتمن ، نام انستیتو گاتمن[17] را بر آن نهاد.
همزمان با المپیک 2012 لندن، مجسمهی برنزی تمام قد او در ورودی استادیوم استوک
مندویل نصب شد و شهرداری افتخاری دهکده المپیک 2012 به دخترش اوا[18] محول شد. هم
چنین در همین سال، فیلم «بهترین مردان[19]» درباره زندگی او از تلویزیون انگلستان
پخش شد. جایزهی سر لودویک گاتمن[20] از سوی انجمن پاراپلژیای آلمان[21] هر ساله به دانشمندانی با دستاوردهای نوین
در زمینهی ضایعات نخاعی تعلق میگیرد. در سال 1957 ملکه الیزابت دوم عنوان «سر
Sir » را به وی اعطا کرد و عضویت انجمن سلطنتی بریتانیا نیز به وی اهدا شد.n
منبع
سایت دایرالمعارف بریتانیکا و ویکی پدیا
[1]- Paralympic Games
[2]- Ludwig Guttmann
[3]- Stoke Mandeville Games
[4]- Breslau
[5]- Freiburg
[6]- Otfrid Foerster
[7] - Kristalnakht : شب شیشهها یا شب شیشههای شکسته . 9 و 10 نوامبر 1938 حمله
عوامل حزب نازی به منازل و مکانهای کسب و کار یهودیان در چندین شهر آلمان
[8] - Gestapo : سازمان پلیس مخفی آلمان که از ادغام ادارات مختلف پلیس با هم در
سال 1933 پس از به قدرت رسیدن حزب نازی در آلمان و به ابتکار هرمان گورینگ بوجود
آمد.
[9] - آنتونیو دو الیوریا سالازار Antonio de Oliviera Salazar (1970-1889 )
نخست وزیر پرتغال بین سالهای 1932 و 1968. او با اعمال روش حکومتی"دولت نوین» Novo
Estado در شبه جزیره ایبریا (اسپانیا و پرتغال) شناخته میشود.
[10]- Council for Refugee Assisting Academics
[11] -Radcliffe
[12] -Buckinghamshire
[13] - پاراپلژیا : فلج کامل نیمه تحتانی بدن شامل هر دوپا بر اثر آسیب نخاعی در
ناحیه مهره اول پشتی T1
[14] - Sir Thomas Fiernley Cup جام سر توماس فیرنلی، عضو کمیته بینالمللی
المپیک که با سرمایه شخصی جهت ارتقاء اهداف عالی المپیک، افتتاح کرد.
[15] Paraplegia of Society International
[16] Cord Spinal Journal
[17] Institute Guttmann
[18] Eva
[19] The best of Men
[20] The Ludwig Guttmann Prize
[21] German medical Society for Paraplegia
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید