مهر 84
فيروزه مظفري
مرتضي خان نيداوود استاد تار روايت ميكند كه اولين بار قمر و
صداي او را در يك مجلس عروسي كشف كرد. به تشويق ميهمانان قمر جوان متني را اجرا
ميكند و نيداوود را تحتتاثير قرار ميدهد. نيداوود به سراغ او رفته و اسمش را
ميپرسد و به قمر ميگويد: صداي خوبي داري و بايد روي دستگاههاي موسيقي به درستي
كار كني. مرتضي خان نيداوود تار را از دست نوازنده مجلس ميگيرد و خود به همراه
آواي قمر شروع به نواختن ميكند. صداي گرم و رساي قمر به همراه تار دلنواز مرتضي
نيداوود مجلس را گرم و پرشور ميسازد. آشنايي قمر و نيداوود در آن مجلس نقش
سرنوشتسازي در زندگي قمر 16 ساله بازي ميكند. 2 ماه بعد قمر به سراغ استاد
نيداوود ميرود با اين كلام كه : «آمدهام موسيقي را ياد بگيرم». از اين تاريخ
همكاري هنري اين دو هنرمند بزرگ آغاز ميشود. يكي از اولين و به يادماندنيترين
كنسرتهاي قمر به همراه ابراهيم خان منصوري و مصطفي نوريابي (ويولن) شكرالله
قهرماني و مرتضي نيداوود (تار) حسين خان اسماعيلزاده (كمانچه) و ضياء مختاري
(پيانو) در گراند هتل تهران برگزار شد. در اين كنسرت قمر براي اولين بار تصنيف
جاودانه مرغ سحر را با آهنگسازي نيداوود و شعر ملكالشعراي بهار اجرا كرد. مرتضي
خان نيداوود در اين باره ميگويد: «همين كنسرت قمر را به مردم معرفي كرد. پس از
پايان كنسرت همه از قمر ميگفتند و ميپرسيدند. ترانههايش را حفظ ميكردند و زير
لب زمزمه ميكردند. كنسرت بعدي در سينما پالاس كه بزرگتر بود، برگزار شد. مردم
استقبال پرشوري كردند، از چهارراه استانبول تا چهارراه لالهزار جمعيت ايستاده
بودند. گنجايش سالن تكميل شده بود اما مردم همچنان پشت درهاي بسته در انتظار بودند.
ترانهاي كه قمر اجرا كرد بر دل مردم نشست. از همان شب قمر با مردم يكي شد و تا
آخرين لحظات زندگي از مردم فاصله نگرفت و آن چه را به خاطر صداي بينظيرش به دست
ميآورد بيدريغ در بين مردم تقسيم ميكرد». قمر با اجازه استادش كلنل علينقي
وزيري نام فاميل وزيري را براي خود انتخاب كرد. قمرالملوك وزيري صفحات متعددي را با
صداي خود ضبط كرد
