شیپورچی
تابستان 99
یعنی
ما نسلی هستیم که کلا از ازدواج شانس نداشتیم. همین آبجی بزرگه ما بعد از چندین و
چند سال پارسال نامزد کرده، بعد از چند مورد مختلف که یا ردشون کرده بود یا با هم
به توافق نرسیدند، یا نه، با هم به توافق رسیدند ولی مردم صلاح ندونستد وصلت پا
بگیره. خلاصه شازده پسری عنقریب داماد رسمی خانواده ما می‌شود، ببخشید یعنی قرار
هست که بشود، والله ما تا عروس و داماد را زیر (حوپا) نبینیم باورمان نمی‌شود که
خواهرمان عروس شده، همه چیز خوب داشت پیش می‌رفت که سر و کله این آقای کرونا پیدا
شد. (البته به اجتماع حامی حقوق آقایان برنخورد، کرونا بلکه با این بگیر و ول نکنش
زن بود)
اوایلش که می‌گفتیم خوب چند هفته دیرتر طوری نمی‌شود. به قول دامادمان شیرینی
نامزدی به دلمان
می‌نشیند. ولی الان این شیرینی گلویشان را دارد می‌زند کم کم!
یه
مدتی رابطه‌هایشان با تماس تصویری بود. خوب بالاخره کرونا است شوخی که نیست، بعد که
دیدیم اوضاع دارد خراب می‌شود پدر مجوز عبور و مرور داماد به تنهایی را صادر کرد.
بعد که مدتی گذشت دیدیم بابا داماد که دارد می‌رود و می‌آید و اگر خانواده‌اش خدای
نکرده ناقل باشند او نیز هست! به همین جهت روابط کمافی سابق از سر گرفته شد...
خلاصه قبل از عید خانه وسایل و لباس عروس آماده بود و همگی تنها منتظر این بودند که
ستاد ملی کرونا مجوز برگزاری مراسم را صادر کند.
طفلی این خواهر ما کل 13 روز عید را پای مانیتور رایانه داشت صفحه ستاد ملی کرونا
را Refresh (تازه کردن) می‌کرد تا بلکه خبری باشد، اما نبود . خلاصه خاله و عمو و
عمه و دایی گرد هم آمدند تا این دو جوان را راضی کنند که بدون برگزاری جشن عروسی و
پوشیدن لباس پوفی و عکس گرفتن در باغ و پخش ویدیو هندی‌بازی عروس و داماد و فحش
خوردن از صغیر و کبیر که چرا فلان چیز مراسمشون کم بود! بروند سر خونه بخت. والله
من یکی که دلم برای طعم ترکیب باقالی پلو و خربزه لک زده، برای این که تو صف شام له
بشم، تنگ شده. وای خدا برای پاک شدن آرایش‌ها از گرمای سالن، به مجردها پز دادن که
ازدواج کردیم و ... حالا بماند که بعد از خریدن لباس عروسی، خواهر من به خاطر
قرنطینه در خانه 11 کیلو چاق شده و لباس تنش نمی‌رود، فدای سرش می‌دهیم اصغر خیاط
بشکافتش.
شما قضاوت کنید کدام بدتر است؟
این که بدون عروسی و جشن دو نفر بروند سر زندگیشان؟
یا این که لباس تنگ شود از دو طرف عروس بزند بیرون و تورم همه چیز را دو برابر کند
و خونه عروس و داماد چیده شده خالی بماند و دو تا کفتر عاشق له له معاشقه با یکدیگر
را بزنند.
معلوم است عروسی نگرفتن بدتر است. فقط دو سؤال پزشکی دارم از شما عزیزان .
1. پدر و مادر شدن تا چه سنی امکان‌پذیر و مطلوب هست؟
2. آن آزمایشی که داماد قبل از مراسم داد تا چه زمانی تاریخ انقضا دارد؟
