انجمن کلیمیان تهران
   

نماهایی از واقعیت فرهنگ ما

   


نشریه پرواز
  شهریور  138
8

 

بررسی فیلم «تهران انار ندارد»
«تهران انار ندارد» ساختة مسعود بخشي، مستندي تجربي و بلند است كه تاريخ اجتماعي دویست سالة شهر تهران را با رويكردي طنز به تصوير كشيده است. این فيلم کمدی – موزیکال، با نگاهي هجو آميز، تاريخ شهر تهران را از اواخر دوران قاجار تا امروز دنبال مي کند و از خلال تصاوير و گفتار، بر روابط اجتماعي و اخلاقيات جامعه اي انگشت مي گذارد که علیرغم بيش از صد سال تحول ظاهري، ناهنجاري هاي آن در اساس چندان تغييري نکرده است.
راوی فیلم، از تهراني سخن مي گويد که در ابتدا فقط يک روستاي بزرگ بود با باغ هاي ميوة بسيار، در شمال« شهر ري»، که به فاصلة نيم قرن چهره اي «فرنگي» پيدا مي کند. انار مرغوب و بي نظير تهران جاي خود را به انواع ميوه ها و سبزيجات «فرنگي» مي دهد، درست همانطور که سر و وضع و لباس خانم ها و آقايان عصر قاجار، وسايل حمل و نقل، خيابان ها، بافت شهري، پليس و ارتش، دکان ها، بازار، و صنايع نيز، فرنگي مي شوند.
بخش مهمي از جذابيت فيلمِ« تهران انار ندارد» به خاطر مونتاژ فيلم هاي مستندِ بايگاني شدة قديمي است، از جمله نماهايي از پايان عصر قاجار، دوران رضاشاه، کنفرانس تهران، نخست وزيري مصدق و غائلة خياباني کودتای 28 مرداد، دورة مدرنيزاسيون محمدرضاشاه، و روزهاي انقلاب بهمن 1357. اين فيلم هاي (گاه آسيب ديدة) قديمي که در آرشيوهاي صدا و سیما خاک ميخورند، به راستي ارزشمند و خاطره انگيزند. هر چند آنچه که از این آرشیوهای ارزشمند به نمایش درآمده، قطره ای از دریاست و آن هم«گزینش شده»!
سازنده فیلم به درستی، بر اين باور است که تهران و تهراني ها، با همة تغييرات ظاهري، هنوز ساختارهاي مادي و اخلاقي جامعه اي روستايي را در مقياس يک کلان شهر غول آسا تکرار مي کنند. او هنوز بازار و روابط بازاري را قلب اقتصاد مي داند و با طعنه از «کسب حلال» نام مي برد که چيزي نيست مگر ابن الوقتي و معاملات بساز بفروشي يا «بساز و بنداز»، که سود آن هميشه نصيب آقازاده هاي بازاري مي شود.
این فیلم را علیرغم کاستی های آن، مانند کاربرد بیش از اندازة طنز و کنایه و نقایص اجتناب ناپذیر فیلم های آرشیوی دوران قدیم (و حتی دوران پس از انقلاب!)، می توان یکی از مبرم ترین نیازهای جامعه امروز ایرانی دانست که «نقد واقعبینانه و صریح» دربارة فرهنگ ایرانی و رفتار ایرانیان است.
تا به حال، آن چه که از رفتار ایرانیان در فیلم های ایرانی بر پرده سینما دیده ایم، جز اغراق درباره خوبی ها یا بدی های مردم در قالب داستان های غالباً عشقی یا قهرمانی نبوده است. فیلم های تاریخی یا جنگی هم که معمولاً برشی کوتاه و روتوش شده و گاه سفارشی از واقعیت های اجتماعی بوده اند.
«تهران انار ندارد» ضمن آن که صادقانه اعتراف می کند که توان بیان و به تصویر کشیدن همة خصوصیات تهران – ویترین ایران– را ندارد، حداقل سرفصل های مهم (و البته قابل بیان در زمان ساخت و پخش فیلم) را دربارة مردمان این شهر به رخ می کشد: سرباز دوره قاجار از لحاظ ظاهری (که باید نمایانگر ابهت و قدرت باشد) با سرباز راهنمایی و رانندگی که امروز سر چهارراه ایستاده تفاوتی ندارد، هر دو بی رمق و بی انگیزه می نمایند. سوار شدن اولین«تراموا» یا ماشین دودی با سوار شدن اتوبوس های شهری مدرن امروزی تفاوت چندانی ندارد، همچنان بدون رعایت نوبت و حقوق دیگران، و گاه در آخرین لحظه و در حال حرکت. رفت و آمد مردم در هر دو دوره (چه با چهارپا و گاری و چه با سمند و زانتیا) همچنان در هرج و مرج است، و حتی در این دوره، پدیده ای به نام«موتور سیکلت» جای بررسی جداگانه ای دارد که وضعیت را از دوره قاجاری تهران نیز اسفبارتر کرده است.
تفاوت دارا و ندار همچنان در هر دو دوره مشهود است، بی اعتنایی به محیط زیست و بهداشت (به تناسب امکانات) یکسان است. البته مشکلات امروزی این شهر با کنایه به حکام قاجار نسبت داده می شود و گاه با محافظه کاری بسیار، چهره هایی از مسئولان رده پایین شهری نیز به نمایش در می آید. مهم ترین نکته فیلم که بارها سعی در نمایاندن آن به شکل های گوناگون دارد، ورود و استفاده از آخرین مظاهر تکنولوژی (موبایل، اتومبیل، برج های مدرن و ...) بدون تغییر در فرهنگ رفتاری مردم طی این یکی دو قرن است.
تماشاگر در شروع «تهران انار ندارد»، دقایقی مبهوت و سردرگم است، زیرا انتظار یک داستان با هنر پیشه های معین را می کشد، و پس از آن که متوجه مستند بودن، طنز و گاه آهنگ های قدیمی و شاد آن می شود، بی اختیار لب به خنده باز می کند و گاه در بخش هایی از فیلم، این خنده ها به قهقهه مبدل می شوند. اما پس از پایان فیلم و خروج از سالن تاریک، می اندیشد که به چه می خندیده است؟ به خودش؟ به شهرش؟ به همشهریانش؟ یا به فرهنگی که همیشه آن را سرآمد فرهنگ جهانیان می دانسته است؟
مطمئنا این فیلم می توانست سریالی طولانی باشد که تمام جنبه های ناهنجار شهرنشینی تهرانی ها را به تصویر بکشد، اما شاید در وضعیت فعلی، همین فیلم شصت و هشت دقیقه ای با تمام کاستی هایش بتواند تلنگری بر خفتگان و دلخوش ها به «فرهنگ غنی ایرانی» باشد، به خصوص صحنه های آخر آن که وقوع زلزله ای در تهران را چون فاجعه ای می داند که« خوشا به حال آن هایی که در همان لحظات اول جان خود را از دست بدهند».
«تهران انار ندارد» در وضعیت فعلی، فیلمی جسورانه و قابل تقدیر است.



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید