انجمن کلیمیان تهران
   

مصائب مسيح از نگاهي ديگر

   

هارون يشايايي رياست هيئت مديره انجمن كليميان تهران، در پاسخ به نوشته‏اي پيرامون اين فيلم، كه در روزنامه شرق (مورخ پنج‏شنبه 17 ارديبهشت) درج شده مطلبي نوشته‏اند كه عيناً آن را منتشر مي‏نمائيم.

The passion of the christبه چند دليل به خود حق مي‏دهم درباره فيلم سينمايي مصائب مسيح، حرفي زده باشم.

اول اين كه عمري است سينما مشغله ذهني و كاري من است و سال‏ها است در مقام تهيه كننده در سينماي ايران فعال هستم و داوري چندين جشنواره داخلي و خارجي را همراه دوستان برعهده گرفته‏ام و به قولي «از اهالي سينما هستم».

ديگر اين كه ايراني و يهودي هستم و در حال حاضر رياست هيئت مديره انجمن كليميان را به عهده دارم. مشكل من و عيب كار اين است كه در زمانه ما اگر بخواهي از بديهي‏ترين اصول اعتقادي و اخلاقي يهوديت دفاع كني در مظان اتهام پيروي از افكار صهيونيست‏ها و لابي يهوديان امريكا قرار مي‏گيري و مجبور به سكوت مي‏شوي، همانطور كه اگر بخواهي كوچكترين اعتراضي عليه صهيونيست‏ها عنوان كني، از طرف باندهاي صهيونيستي به دارا بودن تمايلات ضد يهودي متهم و از جامعه طرد مي‏شوي. ولي شايد در مورد من يك نفر چنين برخوردي روا نباشد، چرا كه من از هنگامي كه قلم به دست گرفته‏ام تا امروز به عنوان

يك ايراني وفادار به ميهن خود از يهوديت پاك نبوي دفاع كرده‏ام و در رسوائي صهيونيست‏هاي دنيازده با قلم و در عمل اقدام نموده‏ام.

دليل ديگر اين كه روزنامه شرق در صفحه اول، نمايش فيلم مصائب مسيح را به يك واقعه مهم تبديل كرده است كه توجه علاقمندان به موضوع را بيشتر به خود جلب مي‏كند.

The passion of the christدر مورد اول عقيده من اين است كه «مل گيبسون» در ارائه شخصيت و مقام حضرت مسيح آن طور كه اين پيامبر را مي‏شناسيم و مي‏شناسند موفق نبوده است، و چون نتوانسته به شخصيت عارفانه مظلوم و در عين حال مقتدر آن حضرت با انديشه‏هاي الهي – انساني و عرفاني نزديك شود، خشونت را محور وقايع جاري در فيلم خود قرار داده و آنقدر بر اين اصل تكيه كرده است كه پيام‏هاي ناب انساني مسيح در غوغاي قطع نشدني صداي تازيانه‏ها و سيلاب خون بيرون از جريان فيلم قرار دارد و شكنجه‏هاي جاري در فيلم بر هر شخص ديگري اعمال مي‏شد همين تأثير را مي‏توانست بر تماشاچيان برجاي بگذارد و خلاصه به قول آقاي احمد غلامي، (نويسنده روزنامه شرق) روح مسيحائي، و منشاء وحياني در اين فيلم جاري نيست.

The passion of the christدر تصوير جسميت حضرت مسيح نيز «مل گيبسون» به بي‏راهه رفته و تسليم نمايش «سوپرمن» «هري پاتر» و «ارباب حلقه‏ها» و ديگر قهرماناني از اين دست در سينماي هاليود شده است. تصور كنيد جسم مسيح با آن ظرافت وصف‏ناپذير در نقاشي‏ها و مجسمه‏هاي ميكل‏آنژ و لئوناردو داوينچي و ديگر هنرمندان كجا و پيكر بزرگ و عضلاني و غرقه به خون و تازيانه بازيگر نقش مسيح در فيلم مصائب مسيح كجا ...؟

اما در مورد قضاوت نويسنده اين سطور به عنوان يك يهودي بايد بگويم در اين فيلم آقاي گيبسون روايت تازه‏اي را عنوان مي‏كند كه موجب تأسف است. زيرا تاكنون در روايات گوناگون، بعضي ارباب كنيسه و كهنه معبد در قتل مسيح مقصر قلمداد شده‏اند ولي در فيلم مصائب مسيح توده‏هاي مردم يهودي هستند كه فرياد به صليب بكش سر مي‏دهند و به نظر من اين اتفاق آشكارا نمايانگر تمايلات شديد ضد يهودي است. آقاي گيبسون اصرار دارد توپ اتهام را از طرف بعضي بزرگان يهود در دامان مردم يهودي كه به گواهي تاريخ سخت‏ترين مصيبت‏ها را از طرف حكام رومي متحمل شده‏اند پرتاب كند. جالب است كه حتي «يهوداي خائن» با پشيماني و به دار آويختن خود، رستگار مي‏شود ولي انبوه مردم يهودي همچنان پايكوب مرگ مسيح هستند كه عموماً او را نمي‏شناسند، مردمي با آن فرهنگ ديرپا و ارزشمند كه يكي از اصولي‏ترين احكام خطاب شده به آنها اين است كه «قتل نكن» و «همنوعت را مانند خودت دوست بدار» و سلام آنها صلح است.

در دنياي امروز به نظرم افراطي‏ترين باندهاي صهيونيستي از نوع برداشت آقاي گيبسون خرسند خواهند شد، دار و دسته «شارون» ، «موفاز» و ژنرال‏هاي ارتش اسرائيلي يقين با قهرمان فيلم احساس همزادپنداري مي‏كنند، وقتي كه «حاخام عوبديا يوسف» رسماً به نحوي كشتار يهوديان در جنگ دوم جهاني را توجيه مي‏كند و با هيتلر همداستان مي‏شود و يا روحاني افراطي ديگري حكم اعدام «اسحق رابين» را فقط به اين جرم كه با ياسر عرفات صحبت كرده است صادر و اجرا مي‏كند و مردم منطقه اعم از مسلمان، مسيحي و يهودي و فلسطيني يا اسرائيلي را به جنگي پايان‏ناپذير سوق مي‏دهند، شايد در اوهام بيمارگونه خود خشونت عصر عيسي مسيح را بازسازي كرده است و چه دردناك است اگر چنين باشد.

دست آخر اين كه، آن شواهد تاريخي ثبت شده و انجيل‏هاي معتبر كه مورد استفاده آقاي گيبسون بوده است و آقاي مازيار فكري ارشاد (نويسنده روزنامه شرق) به آن اشاره كرده‏اند كجا است. اگر ممكن است بنده را هم راهنمائي بفرمائيد.

با تقديم احترام هارون يشايايي تهيه كننده فيلم‏هاي سينمائي و رئيس انجمن كليميان

***

گذشته از آن چه آقاي يشايايي در ارتباط با اين فيلم نوشته‏اند مي‏توان گفت:

بازتاب‏هاي فيلم مصائب مسيح (ساخته مل گيبسون) همراه با جنجال‏هاي ناشي از آن آنقدرها هست كه بتوان مدت‏ها درخصوص آن حرف زد و به آراء موافق يا مخالف چهره‏هاي سرشناس سينمايي و فرهنگي پيرامون اين فيلم توجه نمود.

«دنان دولين» تهيه‏كننده فيلم‏هاي سينمائي، كه خود يهودي است مي‏گويد: «اين فيلم پديده‏اي است درباره عشق و گذشت و من به هيچ‏وجه آن را ضد يهود نديده‏ام…»

«ديويد اروسل»، كارگرداني كه خود را شخصي مذهبي مي‏داند مي‏گويد: سوژه‏هاي مختلف و البته جالبي را مي‏توان از زندگي و مرگ مسيح انتخاب نمود، موضوع‏هايي كه ما و جامعه را به سوي بهتر شدن سوق دهد.

از طرفي «نيويورك تايمز» در فوريه 2004، خبري با اين عنوان به چاپ رساند: «گيبسون فيلمي به نام مصائب مسيح ساخته كه خشم بزرگان هاليوود را برانگيخته است تا جايي كه شايد به اعتبار هنري و زندگي او لطمه وارد شود!»

همچنين «جفري كاتزنبرگ» و «ديويد جينن» بزرگترين سازندگان آثار خيالي با عصبانيت از فيلم مصائب مسيح سخن گفته، صراحتاً آن را محكوم مي‏كنند.

يكي از رؤساي استوديوي بزرگ هاليوود معتق است: آن چه يبسون به تصوير كشيده است حقيقت ندارد و شايد يكي از اختلافات او نيز با پدرش و بحراني شدن ارتباط آن دو به همين دليل باشد.

«مارك مديوي» كه يكي از فرزندان، بازماندگان كشتار مسيحيان در سال‏هاي دور است در زمينه فيلم گيبسون چنين مي‏گويد: احساس مذهبي و تعصب او مرا آزار مي‏دهد.



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید