انجمن کلیمیان تهران
   

موسيقي درماني: تلفيقي از علم و هنر

   

مريم حناسابزاده

مهر  1384

 

موسیقی درمانیاغلب ما از شنيدن موسيقي غرق لذت مي‏شويم، بدون آن كه متوجه تغييرات جسمي، ذهني و رواني ناشي از آن باشيم. ولي حقيقت امر اين است كه در سال‏هاي اخير مشخص شده، موسيقي موجب ايجاد تغييرات ذهني و جسمي قابل ملاحظه‏اي در افراد مي‏گردد و بر همين مبنا امروزه در سطح دنيا با مفهوم جديدي در حيطه روش‏هاي روان درماني به نام «موسيقي درماني» مواجه‏ايم كه بر مبناي آن تحقيقات علمي گسترده‏اي بر اثر بخشي درمان با موسيقي بر افراد دچار مشكلات جسمي و ناراحتي‏هاي رواني صورت پذيرفته است.
پيش گفتار :
تأثير موسيقي بر رفتار و حالات انسان از هزاران سال پيش مطرح بوده است و بررسي آثار تاريخي به جا مانده از نقاط گوناگون جهان بر اين واقعيت تأكيد دارد كه موسيقي ريشه در اعماق تاريخ دارد. به عنوان مثال بنا به روايات باستاني عبرانيان داراي موسيقي خاص خود بوده‏اند به طوري كه در تورات نيز از نبل و هينور كه دو آلت موسيقي رسمي بوده‏اند ياد شده است و در چين كهن از موسيقي به عنوان جوهر نظام جهان و عنصر متعادل كننده بين زمين و سماوات نام برده شده است. همچنين مصريان قديم معتقد بودند كه خدا دنيا را با علامت دست خلق كرده كه اين علامات شامل يك فاصله موسيقي با تركيب صوتي است.
به علاوه بازنگري تاريخي نشان مي‏دهد كه هر فرهنگي داراي موسيقي خاص خود بوده و در هر برهه‏اي از زمان با موسيقي خاص خود جهت درمان بيماري‏هاي جسمي و ناراحتي‏هاي رواني سود جسته است.
تأثيرات موسيقي بر بهداشت جسماني و رواني
1- تأثيرات طبي و روان پزشكي
در بررسي‏ها مشخص شده است كه شنيدن موسيقي با تغييرات ضربان قلب، نبض و فشار خون همراه مي‏گردد، به طوري كه ضربان قلب انسان با اصوات موسيقايي هماهنگ گشته در مقابل فركانس، ضرب و شدت صدا واكنش نشان داده، دچار افزايش يا كاهش مي‏گردد. به عنوان مثال شنيدن يك موسيقي آرام منجر به كاهش ضربان قلب شده و از تنش و فشار رواني مي‏كاهد. در اين زمينه يكي از موسيقي درمان‏گران به نام نيوهام معتقد است «موسيقي يك دستگاه، تنظيم ضربان قلب بوده و منجر به تقويت عضلات قلب و انبساط ريه‏ها مي‏گردد.
همچنين موسيقي قادر است فشار خون را تغيير دهد. در اين زمينه همان طوري كه سر و صداي زياد ممكن است باعث افزايش فشار خون تا 10% شود «مكانيسم احتمالي ترشح آدرنالين و نورآدرنالين مي‏باشد» آزمايشات نشان داده‏اند كه فشار خون دياستوليك Diastolic و سيستوليك مي‏تواند در جلسات موسيقي درماني به تدريج كاهش يابند.
يك نكته جالب درخصوص تأثيرات موسيقي بر وضعيت جسماني، ترشح آندرفين در پاسخ به شنيدن موسيقي خصوصاً هنگامي كه اجرا به شكل زنده و توام با شعر و آواز است، مي‏باشد. آندرفين نوعي داروي مخدر در مغز است كه باعث كاهش شدت درد شده و با احساس لذت و نئشگي همراه است. تحقيقات جديد مويد اين نظريه است
كه افزايش ترشح آندرفين با افزايش ميزان سلول‏هاي T و لينفوسيت‏ها Lymphocytes كه سلول‏هاي جنگجوي بدن در مقابل بيماري‏اند مي‏باشد. در چنين وضعيتي قدرت سيستم دفاعي بدن افزايش يافته و مقاومت انسان در برابر بيماري‏ها بيشتر مي‏گردد.
از سوي ديگر موسيقي روي دستگاه تنفسي اثرات مطلوب دارد، تنفس داراي ريتم است، به علاوه تنفس آرام و عميق باعث آرامش و كنترل عواطف فرد مي‏گردد و نيز با سوخت و ساز بهتر بدن مربوط است بنابراين يك موسيقي خوشايند مي‏تواند از طريق لذت‏بخشي و تغييرات تنفسي، تأثيرات مثبت قابل ملاحظه‏اي بر جسم فرد داشته باشد. به علاوه موسيقي منجر به تغييراتي در بدن مي‏گردد كه به هضم غذا كمك مي‏كند.
در اين زمينه پژوهشگران دانشگاه جان هاپكينگ John Hopking از موسيقي درماني به عنوان درمان جانشين در مشكلات سؤهاضمه بهره جسته‏اند.
شنيدن موسيقي در برابر نواختن يك آلت موسيقايي
ماحصل مطالعات و بررسي‏هاي صورت گرفته بر تأثيرات موسيقي بدين نتيجه راهبر شده است كه نواختن موسيقي داراي مزاياي فراتر از شنيدن صرف موسيقي است. در اين زمينه گفته شده است اگر شنيدن موسيقي 10 خاصيت براي فرد در بردارد نواختن آن 110 خاصيت را به همراه مي‏آورد.

برخي از مهارت هايي كه در اثر نواختن آلات موسيقي به وجود مي آيند يا رشد و پرورش مي‏يابند
1- دقت و كنترل (شامل هماهنگ شدن
عضلات بدن)
2- زمان واكنش (سرعت واكنش به
يك محرك )
3- چالاكي دست
4- هدف گيري
5- افزايش قدرت حافظه و يادگيري
6- افزايش توانايي‏هاي ديداري -
فضايي

آواز = موسيقي كلامي
آواز به عنوان يكي از اثرگذارترين عناصر موسيقايي و شنيداري از قديمي‏ترين سازهاي بشري است كه از مهم‏ترين و كاربردي‏ترين ابزارها جهت بيان مفهوم و احساسات به مخاطب است. روانشناسان به آواز به عنوان بيان احساسات ناخودآگاه نگاه مي‏كنند يعني همان مفهومي كه در روان درماني حرف اول را مي‏زند:‌ شخص معمولاً براي اين مراجعه مي‏كند كه در وجود من چيزي هست كه مرا رنج مي‏دهد، من از آن چيزي نمي‏فهمم، نمي‏توانم در موردش كاري كنم و در يك كلام بيمار از ناخودآگاهش شكايت دارد. اما چرا درمان فرآيند پيچيده‏اي است؟ چون در عين حال كه ناخودآگاه، شخص را آزار مي‏دهد فرد معمولا چيزي از آن نمي‏داند و يا نمي‏خواهد بداند. در اين زمينه آواز مي‏تواند با بيان احساسات خاص و ناخودآگاه فرد (هر چند به شكل غيرمستقيم) فرد را از بند اسارت در چنين احساساتي رها سازد.
مرتبط با اين امر موسيقي را «بيان يكپارچه احساسات» تعريف نموده‏اند و گفته شده موسيقي زبان هيجان است و به همين دليل مي‏تواند هيجانات نامطلوب را با رهاسازي آنها تخفيف دهد. يك نكته قابل ملاحظه اين كه در يك سري تحقيقات روشن شد اثر آرام بخشي موسيقي در حد استفاده از داروهاي آرام بخش قابل مقايسه است!‌

موسيقي درماني چيست ؟
موسيقي درماني تركيب علم روان‏شناسي و هنر موسيقي و شامل شيوه حسي از طريق صدا براي مقاصد درماني است كه در مورد مشكلات جسماني (نظير آسم، مشكلات گوارشي، انواع دردهاي خفيف تا متوسط، آلرژي ها، كنترل ضربان قلب و تنفس و ....) و مشكلات روان شناختي (انواع اضطراب‏ها، افسردگي، مشكلات هيجاني و عاطفي و ....) به كار مي‏رود.
با آن كه تلفيق موسيقي و روان‏شناسي از ابتكارات دانشمندان جديد است، ‌چنين ايده‏اي از ديرباز در تمدن‏هاي بشري وجود داشته است. نكته جالب توجه اين كه اولين مدارك مربوط به استفاده از موسيقي در درمان مشكلات روحي به استفاده حضرت داود براي درمان شائول (اولين پادشاه اسرائيل) برمي‏گردد، كه بنا به مستندات تاريخي حضرت داود با استفاده از نواختن چنگ و آواز قادر به كاهش يا درمان غمگيني، نوميدي و افسردگي شائول گرديده است.

سه مورد اساسي در موسيقي درماني حايز اهميت است:‌
1- عنصر كليدي موسيقي درماني كمك به شخص است و مسأله زيبايي شناختي آن مطرح نيست.
2- موسيقي درماني خاص افراد بيمار نبوده و با استفاده از آن مي‏توان روابط بين فردي ، عزت نفس، مهارت هاي ذهني و بسياري از توانايي‏هاي ديگر فرد سالم را نيز بهبود بخشيد.
3- موسيقي به خودي خود جنبه درماني ندارد و وقتي درمان محسوب مي‏گردد كه با استفاده از روش‏هاي خاص، توسط فرد مجرب موسيقي درمان‏گر و براي مقاصد درماني سازمان داده شود.

بحث و نتيجه گيري
در يك جمع بندي كلي مي‏توان گفت موسيقي نوعي محرك احساسي قوي و تجربه چند حسي است و استفاده از آن حق ذاتي ماست. تمامي ما موسيقايي زاييده مي‏شويم و بهره‏گيري از اين ارمغان طبيعت، انتخاب خود ما بوده و براساس اين كه تا چه ميزان به يك كيفيت زندگي بهتر آگاهيم و در پي اكتساب آن هستيم مي‏توانيم موسيقي را به خدمت خود گيريم يا دست رد به سينه‏اش بزنيم.
ما طولاني‏تر از سال‏هاي قبل زندگي مي‏كنيم، ولي آيا از زندگي بهتري نيز برخورداريم؟ امروزه علم راه‏هاي جديد و مؤثري را براي طولاني زيستن به ما ارزاني كرده و ما را قادر به تغييرات بسياري نموده است. امروز مي‏توانيم چشم‏هاي خود را با لنز، گوش‏هاي خود را با سمعك، موهاي خود را با موي مصنوعي و اعضاي بدن خود را با انواع اعمال جراحي تغيير دهيم. اكنون پيوند اعضا از شخصي به شخص ديگر قديمي شده و يا با مسأله‏اي به نام «شبيه‏سازي»‌ مواجهه‏ايم. به زودي با پيشرفت‏هاي رو به افزايش علم، مضحك به نظر نخواهد رسيد كه تجسم كنيم در آينده نزديك در فروشگاه‏هاي بزرگ در كنار عرضه پوشاك و غذا ، چشم، گوش، بيني و .... نيز به فروش برسد و ما براي داشتن يك احساس بهتر به سراغ تهيه آنها برويم! ولي آيا تمام اين پيشرفت‏ها يك احساس واقعي بهتر را در ما به وجود آورده است؟ عاقلانه‏تر بينديشيم : چنين احساسي همين جا در دو قدمي ماست فقط دو قدم كوچك!‌
1- احساسات خود را بشناسيم.
2- توسط روش‏هاي مختلف از جمله گوش سپردن به موسيقي، نواختن آلات موسيقي يا آوازخواني آن را بيان نماييم.
فراموش نكنيم مركز موسيقي وابسته به انجمن كليميان در محل ساختمان سرابندي پذيراي ما در رسيدن به چنين مقصودي است.



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید