ترجمه : دکتر ابراهیم امانت
مقدمه و تلخیص : آرش آبائی
خرداد 78
توجیه مراسم روز شبات (شنبه) از دیدگاه اریک
فروم
"شش روز کار کن و تمام کارهایت را انجام بده. و روز هفتم شبات برای خد.ای خالقت
است، هیچ کاری انجام نده" (فرمان چهارم از مجموعه ده فرمان)
مقدمه:
قوانین و مراسم خاص روز شنبه یکی از سر فصلهای اصلی شرع یهود است که همواره جزء
مهمترین دلمشغولیهای یهودیان و از جمله نشانه ها و سمبل های بارز مذهب یهود بوده
است. با نگاهی به مجموعه ی "ده فرمان" که اساس و پیش زمینه ی اصول یهودیت را تشکیل
می دهد، ملاحظه می شود در حالی که نُه فرمان از این مجموعه، اصولی توحیدی و ا.لهی
هستند که کل جهانیان می توانند به سادگی آنها را مورد پذیرش و اجرا قرار دهند،
چهارمین فرمان تحت عنوان "رعایت قوانین شبات (شنبه)" صرفا توسط یهودیان اجراء می
شود. از سوی دیگر، اعتقاد و ایمان به وجود خد.اوند و نیز پایبندی به صلح و عدالت
اجتماعی، انسان را بطور عقلانی به اجرای نُه فرمان یاد شده سوق می دهد اما باز
چهارمین فرمان که به قوانین شبات اشاره دارد، تنها موردی است که هیچ کدام از دو
جنبه ی فوق (صرف ایمان به خد.ا یا رعایت حقوق اجتماعی) مستقیما به آن مربوط نمی
شوند و این در حالی است که شبات در کنار احکام خاص خوراکیها و احکام زناشویی جزء
اصول اعتقادی یهود است.
خد.اوند در متن تورات بارها بر لزوم رعایت قوانین خاص روز شبات تاکید می نماید. در
ده فرمان (شموت: فصل20 آیات 8 الی 11)، یکبار چنین آمده است که چون خد.اوند کار
آفرینش اولیه جهان را در شش روز به انجام رساند و روز هفتم از این کار فارغ شد،
یهودیان نیز به نشانه ی همانندی با خالق خود، روز هفتم یعنی شنبه را تعطیل مطلق
بدانند. در دومین متن ده فرمان (دواریم : فصل 5 آیات 12 الی 15) خد.اوند دو موضوع
خارج ساختن عبرانیان از مصر و رعایت قوانین شنبه را با هم توام می نماید. به این
مفهوم که قدرت و حکمت بی مانند او در انجام چنین معجزاتی می تواند دلیل محکمی برای
اجرای خواسته های او که در اینجا قوانین شنبه است، باشد.
علمای یهود بنابر آنچه که بطور سینه به سینه از دوران حضرت موسی به آنها انتقال
یافته و نیز از طریق استدلالهای فقهی بر متن تورات، اصول و قوانین روز شنبه را بطور
جزئی اعلام و تدوین نموده اند که تا به امروز لازم الاجرا هستند. هر چند که بسیاری
از احکام شرع یهود براساس گفتار تورات و به عنوان وحی ا.لهی تلقی می شوند و اجرای
آنها حتی بدون دست یافتن به دلایل عقلانی واجب است، ب این حال هرگز جستجو و تحقیق برای یافتن دلیل و فلسفه و یا توجیه آنها به صورتهای گوناگون برای روشن شدن و هدایت
افکار عمومی منع نشده است. قوانین شبات که برای برخی از افراد یهودی اوامر و نواهی
دست و پا گیر و مانع آزادی فردی تلقی شده و در نظر عده ای از غیر یهودیان آداب و
رسومی غیر منطقی بنظر می رسند از جمله احکام یاد شده هستند.
اریک فروم روانکاو و اندیشمند معروف آلمانی – یهودی متولد سال 1900 میلادی است که
در آمریکا زندگی می کند. او تفکرات و اندیشه های مذهبی ندارد و حتی در برخی از
نوشته هایش باور مذهب را زیر سئوال می برد. وی در بخشی از کتاب زبان از یاد رفته به
توجیه علت مراسم شنبه از دیدگاه روانشناسی و اساطیری می پردازد.
هر چند که ممکن است در قسمتهایی از این نوشتار، تناقض هایی با آنچه که در کتب شرعی
یهود ذکر شده است به چشم بخورند، ام این مقاله از آن جهت ارزشمند است که دیدگاه
نوینی را درباره ی یکی از اختصاصی ترین بخشهای مذهب یهود که صرفا بر پایه ایمان
مطلق به کلام تورات و تلمود بنا شده است، عرضه می دارد.
در تورات به قوانین و آداب مربوط به روز شنبه اهمیت زیادی داده شده و در حقیقت
مراسم شبات تنها مراسمی است که جزء ده فرمان ذکر شده است : "روز شبات را یاد کن تا
آن را تقدیس نمایی. شش روز مشغول باش و همه ی کارهای خود را بجا آور. اما روز
هفتمین شبات (تعطیل مقدس) برای خد.ای توست. در آن هیچ کار مکن. تو و پسرت و دخترت و
غلامت کنیزت و بهیمه ات و مهمان تو که درون دروازه های تو باشد. زیرا که در شش روز
خد.اوند آسمان و زمین و دریا و آنچه را که در آنهاست بساخت و در روز هفتم از این
کار فارغ شد. از این سبب خد.اوند روز هفتم را مبارک خوانده آن را تقدیس نمود". در
دومین نسخه ی ده فرمان نیز اجرای مراسم شبات فرمان داده شده است، منتها در اینجا به
استراحت خد.اوند در روز هفتم اشاره نشده بلکه خروج از مصر را علت مقدس بودن روز
شبات ذکر کرده اند : "و به یادآور که تو در مصر غلام بودی و خد.ایت تو را به دست
قوی و بازوی افراشته از آنجا بیرون آورد، بنابراین خد.ایت تو را امر فرموده است که
روز شبات را نگاه داری." برای مردم امروزی لزوم یک روز تعطیل در هفته کاملا قطعی است و فهم آن مشکل نیست چون
از نظر بهداشتی هم یک روز استراحت در هفته برای آرامش جسمی و روانی انسان لازم است.
ولی اگر قدری دقیقتر به مراسم روز شبات آن طور که در تورات ذکر شده و آدابی که
بعدها تدریجا به آن افزوده شده است توجه کنیم سوالاتی مطرح خواهد شد که به این
سادگیها نمی توان به آن جواب داد.
اول باید بفهیم چرا یک قانون ساده ی بهداشتی و اجتماعی این قدر مهم تلقی شده است که
جزء ده فرمان مذهبی و اخلاقی ذکر شود. بعد باید بدانیم چرا در توجیه روز شبات به
استراحت خد.اوند در روز هفتم اشاره شده و اصول این استراحت چه معنایی دارد. آیا
خد.اوند این قدر با انسان شباهت دارد که بعد از شش روز کار به یک استراحت احتیاج
داشته باشد؟ چرا در نسخه ی دوم ده فرمان شبات را نه از نظر استراحت خد.اوند بلکه به
یادبود خروج و آزادی از مصر مورد بحث قرار داده اند؟
وجه اشتراک این دو توجیه چیست؟ و مهمتر از همه چگونه می توان نکات ظریفی را که در
مراسم روز شبات وجود دارد در پرتو تعبیر بهداشتی و اجتماعی تازه ی آن درک کرد؟ از
نظر تورات نه تنها کار به مفهوم عادی آن حرام و ممنوع شده بلکه اعمالی چون تولید هر
نوع آتش حتی اگر به خاطر راحتی و بدون هیچ گونه فعالیت جسمی صورت گرفته باشد و یا
حمل کردن هر شیئی کوچک نیز ممنوع شده است. این اعمال را از نظر مقدار کوشش و فعالیت
جسمی کار نمی توان حساب کرد و در بسیاری از موارد اجتناب از این گونه کارها بیشتر
انسان را ناراحت می کند تا انجام آن و به همین دلیل سئوال می شود که آیا با یک نوع
تشدید و افزایش اغراق آمیز و افراطی از مراسمی که در ابتدا منطقی و قابل قبول بوده
اند سروکار نداریم؟ یا شاید هم در مراسم مورد نظر افراط نشده باشد و صرفا ما معنای
اصلی آن را نفهمیده ایم و باید در توجیه خود تجدید نظر کنیم.
تحلیل دقیق آداب و رسوم شبات نشان می دهد که سرو کار با یک دسته قیدها و محدودیتهای
وسواسی نیست بلکه با طرز فکر ویژه ای در مورد کار و استراحت روبرو هستیم که با
مفهوم تازه و امروزی آن کاملا متفاوت است.
از نظر تورات و بعدا تلمود کار صرفا به یک نوع کوشش جسمی انسان تلقی نمی شود بلکه
می توان آن را به هر نوع ادغام انسان خواه سازنده و خواه منهدم کننده در دنیای مادی
اطلاق کرد. استراحت نیز حالتی است که طی آن بین انسان و طبیعت صلح و آرامش کامل
برقرار باشد. در حال استراحت انسان باید طبیعت را به خود رها کرده و به هیچ وجه
تغییری در آن ایجاد نکند و حتی کوچکترین تغییری که به وسیله ی انسان چه از راه
ساختن یا خراب کردن در پدیده های طبیعی داده شود نقض منطق استراحت تلقی خواهد شد.
پس می توان گفت روز شبات صلح بین انسان و طبیعت به شمار می رود به همین دلیل هر
کاری در این روز ممنوع است. با توجه به این تعبیر کلی از کار و استراحت بهتر می
توانیم منطق روز شبات را بفهمیم. در حقیقت نه تنها کارهای سنگین از قبیل ساختن و
شخم زدن بلکه اعمال بی اهمیت از قبیل کبیریت زدن یا کندن علف نیز با وجودی که به
کوشش جسمی نیاز ندارد از آنجا که سمبولی است از مداخله ی انسان در پدیده های طبیعی
و صلح و آرامش موجود بین انسان و طبیعت را به هم می زند "کار" به شمار می آید.
بنابراین شبات را می توان سمبولی از هماهنگی کامل بین انسان با طبیعت و بین انسان
با انسان تلقی کرد. منظور از کار نکردن عدم مداخله در پدیده های گوناگون طبیعی و
اجتماعی است و انسان هر چند فقط یک روز در هفته، خود را از زنجیرها و قیود طبیعی
زمان و مکان آزاد می کند.
اهمیت اصلی این طرز فکر را وفتی خواهیم فهمید که رابطه ی انسان با طبیعت را از نظر
فلسفه ی تورات بررسی کنیم. آدم قبل از اینکه از بهشت اخراج شود و یا به اصطلاح
نیروی عقل و منطق در او شروع به فعالیت کند با طبیعت هماهنگی کامل داشته است ولی
اولین نافرمانی او از خد.اوند که در حقیقت شروع آزادی وی را اعلام می کند باعث می
شود چشمهای او با شود و بتواند خوب و بد را از یکدیگر تمیز دهد. در این هنگام او
خود و همنوعان خود را می شناسد که به نحوی مشابه ولی در عین حال گوناگون، با
زنجیرهای عشق و محبت به یکدیگر بسته شده اند و ب این همه در دنیای بیکران وجود
تنها به سر می برند. تاریخ زندگی بشر شروع شده است. خد.اوند به خاطر نافرمانی آدم
او را مورد نفرین قرار داده است. این نفرین چیست؟
خد.اوند اعلام کرده است که بین انسان و جانوران، بین انسان و زمین، بین مرد و زن و
بین زن و خصائل طبیعی وجودش دشمنی و جدال خواهد افکند. (سفر برشیت فصل 2)
یعنی به طور خلاصه هماهنگی کاملی که قبل از شناختن حقایق و پیدایش فردگرایی برای
انسان وجود داشته است از این به بعد به کشمکش و تقلا مبدل می شود.
حال در چنین شرایطی باید دید پیامبر تورات چه نظری در مورد هدف انسان در زندگی
ابراز کرده است؟ وی مایل است مجددا هماهنگی موجود در بهشت را بین انسان با همنوعانش
و جانوران و زمین به وجود بیاورد، گو اینکه این هماهنگی فقط به شرایطی که انسان به
رشد و بلوغ کامل روحی رسیده و به انسانی کامل مبدل شود به دست خواهد آمد. اگر انسان
حقایق را بداند و به عدالت رفتار کند، اگر نیروهای عقل و منطق خود را آن قدر توسعه
دهد وی را از وابستگی به سایر انسانها و نیز امیال نامعقول برهاند، آنگاه خواهد
توانست به چنین هماهنگی لذتبخشی دست یابد. توصیف پیامبر یهود از این بلوغ و کمال
روحی با کمک سمبولهای متداول صورت گرفته است. زمین مجددا بارور و پر ثمر خواهد شد،
نیزه ها به گاوآهن مبدل شده و شیر و بره با یکدیگر از یک چشمه خواهند نوشید، دیگر
جنگ و نزاعی وجود نخواهد داشت، زنان بدون درد خواهند زایید (تلمود) و همه ی مردم در
عشق و حقیقت متحد خواهند شد. این هماهنگی جدید که رسیدن به آن هدف جبری تاریخ را
تشکیل می دهد، با وجود و ظهور ماشیح (ناجی جهان در اندیشه یهود) مشخص شده است.
از آنجا که ظهور ماشیح را به زمان "شبات مداوم" نیز تعبیر کرده اند می توان معنای
کامل آداب و رسوم روز شبات را درک کرد. یعنی روز شبات از یک طرف نماینده ی سمبولیک
ظهور ماشیح موعود، و از طرف دیگر به عنوان پیش درآمد چنین ظهوری در نظر گرفته شده
است.
پس می بینیم که استراحت یا کار نکردن مفهوم و معنای کاملا مغایر با مفهوم تازه ی آن
در جوامع امروزی دارد، چون در استراحت مورد نظر تورات، انسان به آزادی کاملی که
مآل برای وی در نظر گرفته شده است می اندیشد و یا اصولا آن را تجربه می کند. روابط
وی با طبیعت و سایر مردم بر اساس هماهنگی و عدم مداخله قرار می گیرد و به مقام و
شان والای خود و به صلح و آزادی دست می یابد. در پرتو این تفسیر می توان بعضی از
سوالاتی را که قبلا مطرح کردیم نیز جواب داد : علت اینکه مراسم روز شبات این قدر
مهم شمرده شده و جزء ده فرمان اصلی ذکر گردیده است که شبات بسیار مهمتر از "یک روز
استراحت" در هفته بوده و اصولا نمودی است از آزادی و نجات بشریت. همین مفهوم ر برای استراحت خد.اوند نیز می توان در نظر گرفت زیرا در این حال استراحت او به خاطر
خستگی نیست بلکه منظور ذکر این حقیقت است که خلقت جهان هر قدر هم کار بزرگی باشد
ایجاد صلح و آرامش در دنیای خلقت از آن مهمتر خواهد بود. استراحت خد.اوند را باید
یک نوع آزادی کامل تلقی کرد. چون صرفا هنگامی که کار خود را به پایان رسانیده و
خلقت را خاتمه داده باشد می توان او را خد.اوندی آزاد و کامل تصور کرد. انسان هم
صرفا هنگامی انسان کامل به شمار خواهد رفت که از کار دست کشیده و با طبیعت و
همنوعانش به حال صلح درآمده باشد. به همین دلیل است که فرمان انجام مراسم شبات یک
بار به خاطر استراحت خد.اوند در روز هفتم و بار دیگر به خاطر آزادی بنی اسرائیل از
مصر صادر شده است. چون در حقیقت هر دو انگیزه ی فوق یکسان بوده و تعبیر مشترک دارند
: استراحت یعنی آزادی!
بحث درباره ی مراسم روز شبات را بدون اشاره ی مختصری به بعضی جنبه های مهم دیگر آن
خاتمه نخواهم داد چون فهم کامل بدون در نظر گرفتن این جنبه ها امکانپذیر نیست.
بابلیهای قدیم نیز روز شنبه یا شبات را که روز هفتم هر هفته بود تعطیل می کردند
(شاپاتو (1)) . ولی معنی شبات در بابل قدیم با معنای آن در تورات بسیار متباین است.
در بابل روز شبات یا شاپاتو روزی برای عزاداری و تنبیه به شمار می رفته و روز غمگین
و افسرده ای بوده است که آن را به سیاره ی زحل (کیوان) منسوب می کرده اند.(2) مردم
بابل کوشش می کردند با عزاداری و خودآزاری سیاره ی زحل را به رحم آورده از بلایای
آن پیشگیری کنند. ولی بتدریج صفات اصلی این روز تغییر یافته و در تورات مراسم
عزاداری به کلی زائل شده است.
به عکس از نظر تورات روز شنبه روز خوبی است که برای رفاه و خیر بشر ایجاد شده و در
آن باید به عبادت، لذت و تفریح، خوردن و نوشیدن، آواز خواندن و مطالعه ی آثار و کتب
مذهبی و آسمانی پرداخت و اینها مراسمی است که دو هزار سال قبل تاکنون مشخص جشنهای
روز شبات یهودیان بوده است. روز شبات از مفهوم بابلی آن که روز تسلیم در برابر
نیروهای شیطانی زحل به شمار می رفته، به مفهوم آن در تورات که روزی برای آزادی و
خوشی است مبدل شده است. این تغییر معنا را فقط به شرطی می توانیم درک کنیم که به
مفهوم اصلی زحل متوجه باشیم. زحل (در اخترگویی و متافیزیک قدیم) سمبول زمان و یا
خد.ای زمان و مرگ شناخته می شده است. تا آنجا که انسان مانند خد.اوند دارای روح،
منطق، عشق و آزادی باشد تحت سلطه ی زمان مرگ نخواهد بود (3) ولی جسم انسان تابع
قوانین طبیعت بوده چاره ای جز مردن ندارد. بابلیها سعی می کردند با کمک خودآزاری و
قربانی، خشم خد.ای زمان را فرونشانده تسکین دهند ولی تورات با بیان مفهوم جدیدی از
روز شبات سعی کرده است راه حل جدیدی برای این مشکل پیشنهاد کند : اگر انسان از
مداخله در طبیعت حتی برای یک روز هم بپرهیزد توانسته است اصولا مفهوم زمان را زائل
کند چون جایی که تغییر، کار و مداخله ای نباشد زمانی هم وجود نخواهد داشت یعنی به
جای اینکه در روز شبات انسان در مقابل خد.ای زمان به زانو درآمده سعی در جلب ترحم
او کند تورات راهی برای پیروزی انسان به زمان نشان می دهد و تاج خد.ایی را از سر
زحل در روزی که به خود او متعلق است برمی دارد.
پی نوشت:
1- SHAPATU
2- واژه انگلیسی SATURDAY در حقیقت SATURN,S DAY یا روز زحل بوده است.
3- "هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق" شعر زیبای حافظ نیز همین مفهوم را بیان
کرده است.
مقالات مرتبط:
معرفی اریک فروم
بررسی یاتی از تورات و
كتاب مقدس دربارة قداست شبات (شنبه) در یهود |