انجمن کلیمیان تهران
   

نامه انجمن كليميان تهران به قوه قضاييه

   

 

 هارون يشايايي

بار ديگر دادخواهي...!

 

اخيراً هر كس دستش به جايي نمي‏رسد...! يا مي‏خواهد دستش به جايي بند شود...! در هر فرصتي با دليل و بي‏دليل انواع و اقسام اتهامات و ناسزاها را نثار يهوديت و به‏ طور كلي اعتقادات ديني يهوديان و مخصوصاً نثار كليميان ايران مي‏كند. دو مثل «ديوار كوتاه» و «سنگ زدن به دربسته»، مي‏تواند نشانگر وضعيت امروز جامعه كليمي ايران باشد.

گفتيم ديوار كوتاه...! براي اينكه ظاهراً ‌در هر موقعيتي و در هر موردي كه سخنران يا برنامه‏ ساز راديو، تلويزيون و يا نويسندگان بعضي جرايد مطلب كسر مي‏آورند و مي‏خواهند خود و ديگران مبارزات ضد امپرياليستي، ضد امريكايي و ضد صهيونيستي مردم منطقه را فراموش كنند و به جاي آن جنگ مذهبي راه بياندازند، به ياد تحريف اعتقادات و تاريخ يهوديان مي‏افتند و به تصور اينكه كسي نيست كه از اين مردم دفاع كند، آسمان و ريسمان را به هم مي‏بافند تا عقده دل خالي كرده باشند...!

و اما سنگ به دربسته ...! مصداق حملاتي است كه اخيراً به جامعه كليميان ايران و به طور مشخص به سازمان مركزي كليميان ايران يعني انجمن كليميان تهران در بعضي كتب و جرايد آغاز شده است. البته نويسندگان سعي مي‏كنند با تغيير زمان، موضوع را متوجه نسل گذشته سازند، ولي هر آدم بي‏غرضي مي‏فهمد كه حضرات...! كل موجوديت جامعه كليمي ايران و سازمان مركزي آن را نشانه گرفته ‏اند و سعي دارند با فريب دادن افراد ساده‏‏ دل در شرايط بسيار حساس كنوني و حادثه‏ آفريني‏هاي رياكارانه، امنيت جامعه كوچك كليميان ايران را به خطر بياندازند و آشوب به پا سازند.

اما اينها چون خود جداي از ملت بزرگوار ايران، هستند و اصالتاً ‌با فرهنگ و تمدن ايراني و اسلامي ارتباط صادقانه ندارند، پژواك ناله ‏هاي خود را باور مي‏كنند و هر روز نغمه‏ اي تازه ساز مي‏كنند. اخيراً نماينده كليميان ايران و هيئت مديره انجمن كليميان در نامه ‏اي سرگشاده به رياست محترم قوه قضائيه و ساير مسئولين جمهوري اسلامي شكوائيه خود را از بعضي عناصر بي‏ تعهد به اطلاع مسئولين محترم رسانده و با يادآوري بعضي موارد، تقاضاي رسيدگي به اقدامات خلاف قانون و حقوق انساني عليه كليميان ايران را نموده و تقاضاي رفع تعرض  كرده ‏اند.            

* * *

نامه سرگشاده

تاريخ:7/11/81 

 شماره : 9942

انجمن كليميان تهران به رئيس قوه قضاييه

حضرت آيت الله آقاي سيد محمود هاشمي شاهرودي    

رئيس محترم قوه قضائيه جمهوري اسلامي ايران

با سلام و احترام

چندي است شيوه برخورد با يهوديت و يهوديان در رسانه‏ هاي عمومي كشور چون بعضي مطبوعات، كتب و رسالات گوناگون، شب‏نامه‏ هاي مجعول، برخي برنامه‏ هاي راديو، تلويزيون، تهديدهاي تلفني، فحش‏نامه ‏هاي ارسالي و گاه حضوري به شكلي درآمده كه موجب اضطراب و نگراني جامعه كليميان ايران شده است. جداي از موضوع مبارزه با صهيونيست‏ها و اقدامات ظالمانه آنها كه جامعه كليميان ايران خود پيشقدم اين مبارزه بوده و در آن سهيم مي‏باشد، هر روز به نحوي مقالات تحريك‏ آميز با استفاده سليقه‏ اي و برداشت‏هاي جعلي و گزينشي از كتب ديني و نوشته‏ هاي انبياي يهود منتشر مي‏شود كه نه فقط با اصول اعتقادي يهوديان و ساير اديان الهي مطابقت ندارد بلكه عنوان نمودن و تاكيد بر آن با شعارها، هدف‏ها و عملكرد نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران نيز در تضاد و معارضه مي‏باشد و جامعه كليمي ايران را با سابقه ديرپا و تاريخي زندگي در ميهن خود و مشاركت مجدانه در به ثمر رساندن انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني (ره) و هشت سال دفاع مقدس، مأيوس و سرخورده مي‏كند. در اين نوشته‏ هاي مغرضانه مبارزه ضدصهيونيستي مسلمانان و مردم شرافتمند جهان رفته رفته به شكل يك جنگ مذهبي بي‏ حاصل تعريف مي‏شود.

نويسندگان و ناشرين اين گونه مطالب، گوئي از مبارزه با طاغوت و امپرياليست‏هاي امريكا و صهيونيست‏ها خسته شده و يا به دلايلي مايلند آن را به فراموشي بسپارند و از اين طريق نيروهاي مبارز و انقلابي و افكار عمومي را به بيراهه و برخوردهاي تعصب‏ آميز افراطي ديني و فرقه‏اي بكشانند.

حضرت آيت‏ الله شاهرودي !

مسئولين جامعه كليميان ايران براي اين كه درج اين‏گونه مطالب از طرف مغرضين، دست‏ آويز تبليغاتي دشمنان ملت ايران قرار نگيرد، به گواهي ملاقات‏هاي متعدد با مسئولان نهادهاي جمهوري اسلامي و ارسال نامه‏ هاي متعدد به جرايدي كه خود را مجاز به نوشتن هر مطلب دروغ و فتنه‏ انگيزي دانسته و هرگز هيچكدام از جوابيه ‏هاي كليميان را در صفحات خود درج نكرده و ابتدائي‏ترين حقوق اين جامعه توحيدي را در پاسخگوئي ناديده گرفته ‏اند، همواره شكيبائي خود را حفظ كرده‏ اند.

ولي دروغگويان و سفسطه‏ بازان همچنان قصه ‏هاي كهنه و ساختگي و سرا پا جعلي چون «ريختن خون در نان فطير»، «زناي با محارم» و هزاران تهمت نارواي ديگر را در نشريات خود نثار يهوديان مي‏كنند و مردم را به انتقام‏جوئي و كشت و كشتار دعوت مي‏نمايند.

همگان مي‏دانند كه اين قصه‏ هاي جعلي عليه يهوديان ساخته و پرداخته تفكر قرون وسطائي در اروپا است و هيچ مبناي حقيقي و منطقي ندارد و ملت بزرگوار ايران پذيراي خشم و نفرت قومي، نژادي و مذهبي نخواهد شد. ترديد نيست كه ما اين مغرضين را از جمله نيروهاي وفادار به انقلاب و جمهوري اسلامي ايران نمي‏دانيم، ولي نگراني جامعه كوچك كليميان ايران هر روز بيشتر مي‏شود كه نكند خداي ناكرده اين واخوردگان زمان بتوانند با تمهيداتي، اعتبار، نجابت و آبروي ملت ايران را خدشه‏دار نمايند و با ايجاد محيط ناامن و رعب‏ انگيز براي كليميان ايران، اهداف شوم دشمنان را عملي سازند. 

حضرت آيت ‏الله شاهرودي !

اين نامه، ترجمان نگراني شديد جامعه كليميان ايران نسبت به تعرضات و تبليغات ضد فرهنگي و ضد يهودي برخي رسانه‏ هاي كشور در سال‏ها و مخصوصاً در چند ماه اخير است كه متأسفانه حد و مرزي نمي‏شناسد و با گذشت زمان، نه تنها از حجم آنها كاسته نشده ‏است، بلكه شدت نيز يافته و جهت حملات رسانه ‏ها و برخي افراد بي‏مسئوليت و ستيزه ‏جو متوجه اساسي‏ترين مقدسات ديني يهوديان شده و حتي حق حيات اين جامعه به جرم «يهودي بودن» زير سؤال رفته است.

اين نوشته، نتيجه لبريز شدن صبر جامعه كليميان ايران در اثر توهين‏ هاي روزمره اينگونه افراد و نهادهاي ستيزه ‏جو و فحاش مي‏باشد، و ضمن دفاع از اصول و مباني حقيقي اعتقادات ديني و فرهنگي يهوديت براي يهوديان، كه طبعاً بخشي از آن مورد پذيرش غيريهوديان نمي‏باشد اما احترام به آنها – طبق تعاليم ديني اسلام، قانون اساسي و تمام اصول شناخته‏ شده بشري – ضروري دانسته شده است، مي‏خواهد روشن سازد كه چرا اخيرا در كشور ما، بعضي افراد و جريان‏ها دفاع از حقوق مردم فلسطين را - كه يكي از اصلي‏ترين مباحث و از اهم سياست‏هاي نظام است - با نفي اعتقادات ديني يهوديان و زير سؤال بردن حقوق شهروندان ايراني كليمي همراه ساخته‏ اند...؟ مگر نه اين است كه گفتار امام راحل چراغ راه مسلمانان و مردم آزاده ايران و جهان است، مگر نه اين كه ايشان به صراحت فرموده ‏اند «ما حساب جامعه يهود را از حساب صهيونيست‏ها جدا مي‏دانيم، آنها جزء اهل مذهب نيستند» (24 ارديبهشت ماه 1358) و مگر نه اين كه تاكيد فرموده‏ اند «ما همه در تحت لواي توحيد مجتمع هستيم. ايران مال همه است و توحيد مذهب همه است و مبداء و معاد ايده همه است و ما اين مشتركات را داريم و ملت واحده هستيم و لازم است در مسائل ايران همه در صحنه باشيم» (1361/8/27).

پس چگونه است كه سيل افتراهات و بي‏حرمتي‏ها به طرف يهوديان جهان به طور كلي و ايرانيان يهودي از طرف بعضي افراد سرازير شده است؟

واقعاً چگونه است افرادي كه نقل ‏قول ‏هاي مجعول را از كتاب‏هاي ناشناخته و بي‏ اعتبار به عنوان برهان قاطع بازگو مي‏كنند، اعتراض روزافزون يهوديان شرافتمند جهان را عليه بيدادگري ارتش اسرائيل در سرزمين‏هاي اشغالي كه هر روز در جهان و از جمله در خود كشور اسرائيل رخ مي‏دهد و رسانه‏ هاي خبري از جمله  رسانه‏هاي ميهنمان آن را منتشر مي‏كنند، ناديده گرفته و سعي مي‏كنند همه چيز را تيره و تار مثل درون خود منعكس نمايند؟

مگر نه اين كه هر شهروندي موظف است خود را به قانون اساسي جمهوري اسلامي و قوانين مورد قبول آن متعهد سازد؟ گفتني است كه مواد 1 و18 اعلاميه جهاني حقوق بشر، مواد 1 ،3 و4  اعلاميه امحاي تمامي اشكال نابردباري و تبعيض مذهبي ، به لزوم رعايت حقوق ملي و مذهبي يهوديان ( صرفنظر از مليت و تابعيت آنها ) تاكيد دارند و اصول 13، 14، 19 ، 20 و 37  قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و ديدگاه‏هاي امام خميني(ره) علاوه بر حقوق جهاني، بر حقوق ايرانيان يهودي نيز مهر تاييد زده‏اند. به پاسخ حضرت امام راحل به يك روزنامه‏نگار خارجي توجه فرمائيد:

- سؤال : ايراني بودن يك موقعيت ملي مستحكمي را به وجود آورده است كه تناقضات چنداني را بين اقليت‏هاي مذهبي از قبيل يهودي‏ها، مسيحي‏ها و يا روحانيون اقليت‏ها در ايران به وجود نياورده است. در حكومت مورد نظر شما روابط بين اين اقليت‏ها چگونه خواهد بود؟

جواب : اسلامي بودن بيش از ايراني بودن بين افراد ملت ايران روابط مستحكم برقرار كرده است. اقليت‏هاي مذهبي نه تنها آزادند بلكه دولت اسلامي موظف است از حقوق آنان دفاع كند و ديگر اين كه هر ايراني حق دارد كه مانند همه افراد از حقوق اجتماعي برخوردار باشد، مسلمان يا مسيحي و يا يهودي و يا مذهب ديگر فرق ندارد.

[مصاحبه امام با روزنامه آلماني57/8/24]

واضح است كه محتوي و اساس اعتقادات يهود از زمان پيامبر اسلام، دچار تغيير اساسي نشده است و با توجه به علم پيامبر اسلام به ماهيت يهود، آن حضرت هرگز حكم به نابودي يا توهين و هتك حرمت يهوديان نفرمودند و كساني كه امروز پس از 1400 سال، تفسير جديدي از آيات قرآني مبني بر وعده الهي بر نابودي يهوديان ارائه مي‏كنند، قاعدتاً نبايد سنخيتي با تعاليم پيامبر اسلام داشته باشند.

روش عملي پيامبر اسلام و ائمه و علماي شيعه در رابطه با يهوديان و مسيحيان كه در وضعيت جنگ با آنها نبودند، نمونه بارز و آشكاري در آزادي برخورداري آنان از حقوق و مزاياي اجتماعي است. پيامبر اسلام علاوه بر عقد پيمان‏هاي معروف با يهوديان مدينه (پيمان عمومي با مردم مدينه و پيمان عدم تجاوز با يهود يثرب)، با ايشان داد و ستد مي‏كرد و از آنان وام مي‏گرفت (بحارالانوار- ج18 – ص15). پيامبر در زراعت زمين‏هاي خيبر با يهوديان شريك شد (احكام اهل‏الذمه- ج1 – ص183).

سيره حضرت علي و ساير ائمه نيز همين بود. اميرمومنان در امور كشاورزي، شريك ذميان مي‏شد و در ساير روابط اقتصادي نيز فرقي ميان ذميان و مسلمانان قائل نمي‏شد (حقوق اقليتها – ص198). امير مومنان به عاملان خراج توصيه مي‏كرد مبادا مسلمان يا يهودي يا نصاري را براي درهمي خراج مورد ضرب و شتم قرار دهند (بحارالانوار- ج41 – ص128). امام باقر و امام صادق توصيه مي‏كردند: اگر با يهودي همنشين شدي، با او به نيكي معاشرت كن (بحارالانوار- ج4 – ص159).

از پيامبر نقل شده كه فرمود: «كسي كه فردي از ذميان را بيازارد از من و پيروان من نيست».

نيز از رسول اسلام روايت شده ‏است كه فرمود: « احفظوني في ذمتي » - « خاطر مرا در پيمانهايم با اهل ذمه حفظ نماييد » (الاحكام السلطانيه، ماوردي،ص 138).

اما وقتي كه كتب آسماني و تعليمات شرعي پيروان پيامبر اولوالعزم الهي به تمسخر و توهين آلوده شود، چگونه مي‏توان رعايت حرمت مقدسات ديني و پيروان توحيد را انتظار داشت؟‌

وقتي كه تاريخ مسلم يك دين توحيدي، ناديده گرفته مي‏شود، وقتي كه اسناد غيرقابل انكار بزرگترين جنايت تاريخ معاصر به وسيله نازي‏هاي هيتلري در روانه ساختن ميليون‏ها نفر به اردوگاه‏هاي مرگ، تماماً انكار شده و  پوچ انگاشته مي‏شود، چگونه مي‏توان احترام به حقوق اقليت‏هاي ديني صاحب كتاب را يادآور شد؟‌

هنگامي كه تورات، كتاب مقدس يهود و مسيحيت، با بدترين الفاظ،‌ بازيچه قلم و زبان خشك‏انديشان به ظاهر متدين قرار مي‏گيرد، آيا مي‏‏توان سخنان امام علي (ع) را به ياد نياورد كه فرمودند:

« من در ميان پيروان تورات به توراتشان... قضاوت مي‏كنم» ؟

از سوي ديگر، نسبت دادن تمام صفات و خصايص خاص، منفي، به يك قوم و جامعه، هيچگونه تفاوتي با نژادپرستي يا نژادستيزي ندارد. نمي‏توان از يك سو، هرگونه آپارتايد و نژادپرستي را محكوم و تقبيح كرد و از سوي ديگر، تمام اعضاي يك جامعه ديني- مثل يهود- را واجد خصوصيات قبيح و در عين حال ذاتي و غيرقابل تغيير دانست. در يك كلام، يهودستيزي، ترجمان ديگر نژادپرستي است، در حالي كه به فرموده خداوند در قرآن افراد به ايمان و عملشان قضاوت مي‏شوند:

« ليسوا سواء من اهل الكتب امه قائمه يتلون ايت الله اناء الليل و هم يسجدون. يومنون بالله واليوم الآخر و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر ويسرعون في الخيرات و اولئك من الصالحين»

« همه اهل كتاب، يكسان نيستند. گروهي از آنان درست كردارند كه آيات الهي را در دل شب مي‏خوانند و سر به سجده مي‏ نهند. به خدا و روز قيامت ايمان دارند و به كار پسنديده فرمان مي‏دهند و از كار ناپسند بازمي‏دارند و در كارهاي نيك شتاب مي‏كنند و آنان از شايستگانند» (آل‏عمران – آيات113و 114)

«... لكل جعلنا منكم شرعه و منهاجا ولو شاءالله لجعلكم امه واحده ولكن ليبلوكم في ما آتيكم فاستبقوا الخيرات الي الله مرجعكم جميعا فينبئكم بما كنتم فيه  تختلفون »

« براي هر يك از شما امت‏ها شريعت و راه روشني قرار داده‏ايم و اگر خدا مي‏خواست شما را يك امت قرار مي‏داد، ولي خواست تا شما را در آنچه به شما داده‏است بيازمايد. پس در كارهاي نيك بر يكديگر سبقت گيريد . بازگشت همه شما به سوي خداست. آنگاه درباره آنچه در آن اختلاف مي‏كرديد، آگاهتان خواهد كرد» (مائده– 48)

حضرت آيت‏ الله هاشمي شاهرودي !

جامعه يهودي ايران، ضمن اعلام مجدد وفاداري به ارزش‏هاي نظام جمهوري اسلامي ايران و سعي در انجام وظايف شهروندي خود و آمادگي خدمت به كشور، با پاس داشت ارزش‏هاي ملي ايران و مذهبي يهود، با در نظر داشتن اقدامات مثبت و چشمگير انجام شده در زمينه استقرار و نهادينه شدن حقوق اساسي شهروندان ايراني، و در كنار نگاه واقع‏بينانه به مشكلات متعدد سياسي- اجتماعي موجود در عرصه ‏هاي ملي و بين ‏المللي پيش روي ميهن عزيز، مصرانه خواهان رفع تعرضات تبليغاتي مغرضانه عليه جامعه يهودي و پيگيري مطالب مندرج در اين نامه و اقدام سريع و جدي نسبت به رفع توهين و هجمه فرهنگي عليه مقدسات ديني خود بوده و بر اين باور است كه چشم‏پوشي يا تعلل در برابر مسئولان، تهيه ‏كنندگان و نويسندگان چنين مطالبي – حداقل در موارد مشخصي كه ذكرشان در نامه پيوست آمده است – امنيت اجتماعي شهروندان كليمي را شديداً و بيش از پيش به خطرخواهد انداخت.

جامعه كليميان ايران تمام حقوق قانوني خود را براي دفاع از حق شهروندي و زيستن در ميهن عزيز خود ايران محفوظ مي‏دارد. ما يهودي هستيم و مي‏خواهيم يهودي باقي بمانيم ولي اين يهودي بودن با عشق به ايران و ايرانيان عجين شده است.

ما مي‏خواهيم هجوم تبليغاتي عليه دين يهود و يهوديان ايران متوقف گردد، افتخار ما اين است كه تسليم توطئه‏ هاي صهيونيستي براي كوچيدن به امريكا و اسرائيل نشده‏ايم و مسلماً بي‏خردان كم ‏مايه نخواهند توانست ما را از ميهنمان نفي بلد كنند و به گوشت دم توپ ارتش اسرائيل تبديل نمايند.

به پيوست، مواردي از هجوم بي‏سابقه بعضي مطبوعات و نوشته ‏ها كه مصداق توهين به يهوديان و اعتقادات آنها و موجب تحريك و تهديد شهروندان ايراني كليمي هستند، تقديم مي‏گردد.

 با احترام

 هيئت مديره انجمن كليميان تهران:                         

يهودا آصاف - پرويز اهوبيم - جهانگير جواهري - كاوه دانيالي - فيض‏اله ساكت‏خو - آقاجان شادي - پرويز شب‏بوئي - فريدون طوبي -  اسحق كهن ‏صدق-  حميده مسجدي - اسكندر ميكائيل .

 

رئيس انجمن كليميان تهران: هارون يشايايي

نماينده ايرانيان كليمي در مجلس شوراي اسلامي:  موريس معتمد

* * *

پيوست: برخي نمونه ‏هاي تبليغات سوء عليه يهوديان

 1- روزنامه جمهوري اسلامي در خبري كذب در ستون «جهت اطلاع» مورخ 14/2/81 اظهار داشت كه يهوديان، خون انسان را در غذاي شب عيد خود مي‏ريزند و آن را يك عادت قديمي يهوديان دانست.

2- روزنامه نوروز مورخ 16/4/81 در ستون «پرسش و پاسخ‏هاي اينترنتي» برپايي رستاخيز را منوط به نابودي يهوديان به دست مسلمانان اعلام كرد.

3- روزنامه جام جم مورخ 5/9/81، به دروغ چنين نوشت كه «متون يهودي از ملت‏هاي غيريهود، با عنوان «گوييم» ياد مي‏كند كه در زبان عبري معاني گوناگوني چون ]....[ دارد» ( از ذكر نام آنها خودداري شده است). 

لازم به ذكر است كه تنها معناي اين لغت كه در تمام فرهنگ‏هاي لغت عبري مندرج است و متن تورات نيز طبق آن معنا ترجمه مي‏شود، «امت‏ها » و «قوم‏ها» مي‏باشد و مابقي عبارات، باورهاي بي‏پايه و اساس نويسنده مقاله است.

4- هفته نامه يالثارات الحسين،‌ ارگان انصار حزب ‏الله، در شماره 204 مورخ 81/9/6، در گفتگو با حجت ‏الاسلام والمسلمين سيدابوالفتح دعوتي، اين عبارت تحريك ‏آميز را تيتر نمود: «برطبق وعده الهي، فلسطين جهنم قوم يهود خواهد شد». وي ضمن بيان انواع توهين‏ها به ملت يهود، اظهار مي‏دارد كه: «وعده هلاكت نهايي يهود در سوره اسرا، فرداي معراج پيامبر داده شده است». همين هفته‏ نامه در شماره 212 مورخ 81/11/2 در تشريح دوباره موضوع، اعلام نموده ‏است:
«. . . صهيونيست‏ها، براي اينكه برادران يهودي خود را از عواقب كارهاي خود در امان بدارند و اقليت‏هاي يهودي بتوانند در ساير ممالك، آزادانه آمد و رفت كنند و فعاليت كنند، حساب خودشان را از يهوديان جدا كردند و نام صهيونيست را براي خود انتخاب كردند، كه اين يك حيله و ترفند مي‏باشد...» و با اين اظهار نظر، همه يهوديان را جزء صهيونيست‏ها محسوب كرده و حتي كلام حضرت امام (ره) را درباره تفكيك صهيونيسم و يهوديت، نفي مي‏نمايد.

5- روزنامه كيهان در سرمقاله مورخ 7/9/81 خود اعلام مي‏دارد: «آنان ] يهوديان صهيونيست [ را در هر كجا كه يافتيد، بكشيد و از آنجا كه شما را رانده ‏اند، اخراجشان كنيد» كه موجب تشويش افكار خوانندگان خود مي‏‏شود.

از اينكه ملاك تفاوت ميان يهودي و صهيونيست چيست و مسلمانان چگونه بدون تحقيق و مراجعه به دادگاه عادل، بايد، طبق حكم خدا، امنيت يهوديان را در هر نقطه جهان و در هر شغل و منصبي كه هستنند به خطر اندازند، هيچ ذكري به ميان نمي‏آيد. روشن است كه زدن برچسب صهيونيست، امري است آسان و دستمايه ‏اي براي تسويه حساب‏هاي شخصي و اعمال جنايت عليه پيروان دين حضرت موسي كه بعضي افراد موذيانه آن را تشويق مي‏كنند.

همين روزنامه در مقاله‏اي با عنوان «سنت‏هاي الهي و قداست‏هاي ديني» (مورخ 81/9/19) اظهار اميدواري مي‏كند كه خداوند به زودي قوم يهود را «به سختي مجازات» خواهد نمود.

6- هفته‏نامه حريم چندين ماه است كه در سلسله پاورقي‏هاي هفتگي خود تحت عنوان «با يهود و تورات آشنا شويم»، از صدر تا ذيل مقدسات و مندرجات كتب مقدس يهود را جعل نموده و انواع توهين‏ها و عبارات ناروا را به كلام خدا در اين متون نسبت مي‏دهد و به تمسخر جمله به جمله آيات آن‏ مي‏پردازد. اين نشريه در شماره اخير خود (شماره 67 مورخ 1381/10/30) در پاورقي مذكور با تيتر «بني‏اسرائيل؛ قوم جنايت و كشتار» ، با گستاخي تمام اعلام كرده‏است كه: «. . . مكتب بني‏ اسرائيل بيش از آنكه مكتب ديني و اعتقادي باشد، مكتب جنايت، خشونت، كشتار، غارت و سوزاندن است. مكتبي است كه صلح، آشتي، تعهد، احترام به حقوق ديگران و ... در آن يافت نمي‏شود...». اين مقاله، در پايان دوباره به نقل قصه كذب «ريختن خون انسان در غذاي شب عيد يهوديان» پرداخته‏ است.

7- در بولتني كه اخيرا توسط بسيج دانشجويي دانشگاه شيراز با عنوان « تلمود، سند نژادپرستي يهود» تهيه، تكثير و در مدارس مختلف شهر شيراز توزيع گشته است، بدترين عبارات و صفات از قول يهود بنابر برداشت و سليقه شخصي نويسنده به خداوند و پيامبران نسبت داده شده است.

مواردي از توهين‏هاي مذكور در اين بولتن نسبت به پيامبران يهود عبارتند از:

«با زنان نامحرم زنا مي‏كنند» - «با دختران خود زنا مي‏كند» - « مردم را فريب مي‏دهند و آنها را مي‏كشند و زنان آنها را به همسري درمي‏آورند» - «قلبهايشان به جانب بت متمايل مي‏شود» - «براي پرستش بت‏ها ، خانه مي‏سازند» - « ستمكار هستند و به كشتار كودكان و افتادگان و گاوان و گوسفندان فرمان مي‏دهند»، كه تمام موارد فوق، درك شخصي نويسنده است.

همچنين در اين بولتن به دروغ از قول تلمود به مسلمانان توهين شده است (در حالي كه تلمود قبل از اسلام تدوين شد). نيز، اتهام بي‏ اساس و غيرقابل قبول خوردن خون انسان‏ها در اعياد مذهبي به يهوديان نسبت داده شده است.

8- در بروشوري كه تحت عنوان «تلمود؛ تعليم ديانت و آداب يهود » با آرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سطح وسيع توزيع گشته ‏است، همانند بند 7 ، با شكلي ديگر انواع تهمت‏ ها و نقل‏ قول‏هاي كذب و تحريك آميز به تلمود و آيين يهود نسبت داده ‏شده ‏است. به عنوان مثال گفته ‏شده ‏است كه از ميان صفحات تلمود، «بوي خون، بوي رذالت و زوال عقل به مشام مي‏رسد»، و يا « دين يهود پايه ‏گذار ظلم و فساد در جهان است». يادآوري اين نكته ضروري است كه تلمود بر خلاف آنچه كه گفته ‏شده ‏است ، كتاب آسماني يهوديان نيست، بلكه مجموعه‏اي عظيم از مباحثات فقهي، كلامي و گفتگوهاي آزاد علماي دين يهود طي حداقل 400 سال است كه در مواردي متعدد، آراي گروهي از علما توسط گروهي ديگر، نفي شده ‏است.

9- در نمايشگاه «زيتون سرخ» كه به مناسبت روز قدس از 81/9/8 به مدت يك هفته در محل سفارت سابق امريكا برپا شد، تمام تاريخ يهود و بيت ‏المقدس جعل و تحريف شد، هويت يهودي از آن كاملا زدوده شد و تمام نسبت‏ هاي ناروا به قوم يهود نسبت داده شد. تمام علائم مقدس يهود مانند ستاره حضرت داوود و شمعدان هفت شاخه (كه سمبل قداست معبد بيت ‏المقدس است) مورد استهزا و توهين قرار گرفته‏ اند. 

10- در سريال معروف مريم مقدس كه فيلم سينمايي آن نيز اكران گسترده يافت، ‌روحانيون يهودي افرادي خبيث و بي‏ انصاف نموده شدند و از كليه سمبل‏ هاي مقدس يهود در جهت كريه جلوه دادن اين شريعت سوءاستفاده شد. در سريال ديگري با نام «چشمان آبي زهرا» كه تابستان 81 از شبكه سوم سيما پخش شد، پزشكان و مردم يهودي، همگي جنايتكاراني تلقي مي‏شوند كه چشمان يك دختر فلسطيني را از حدقه درمي‏آورند و در تمام صحنه ‏هاي وقيح اين سريال،‌ علامت‏ها و نشانه‏ هاي يهودي، مرتب به نمايش گذارده مي‏شوند تا ارتباط ميان اين مقدسات و آن جنايت‏ها كاملا در اذهان عمومي نهادينه گردد. در حالي كه به روايات گوناگون، پزشك يهودي هميشه مورد اعتماد مسلمانان و اولياي دين اسلام بوده است.

11-  چاپ مجدد كتاب «پروتكل‏هاي سران صهيون»: در حالي كه اكثر انديشمندان و محققان جهان، اين متن را جعلي و دست ساخته پليس روسيه تزاري جهت سركوب يهوديان مي‏دانند و نيز باور كردن مندرجات آن، بسيار ساده ‏لوحانه مي‏نمايد، در سال‏هاي اخير چندين بار اين كتاب در تيراژهاي بالا به چاپ رسيده است و اخيرا نام آن به «پروتكل‏هاي رهبران يهود براي تسخير جهان»‌ تغيير يافته است كه ماهيت ضديهودي آن كاملا آشكار مي‏گردد.



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید