مدیر مجتمع مدارس اتفاق تهران - مدرسه اختصاصی كلیمیان
همان گونه كه رفتار فرد در دوران كودكی و در خانواده یكی از مهمترین عوامل شكلگیری
شخصیت وی محسوب میشود. تلویزیون نیز به عنوان یكی از وسیل ارتباط جمعی در كنار
خانواده در رشد فكری و شخصیتی كودكان تأثیرگذار است. این رسانه مؤثر كه مخاطبان خاص خود را دارد میتواند با توجه به محتویاتش اثرات
مطلوب و نامطلوبی بر مخاطبین بگذارد.
كودكان به عنوان یكی از مخاطبان خاص این رسانه به شمار میروند و تأثیرگذاری این
رسانه به دلیل سمعی و بصری بودن در مقیسه با سیر رسانههی ارتباط جمعی بیشتر
است. تلویزیون علاوه بر پر كردن اوقات فراغت و سرگرمی میتواند بر رفتار و رشد فكری
كودكان تأثیر گذاشته و به نوعی علاقه و گیریی را در غالب برنامهها در كودكان
یجاد كند.
تلویزیون در سال (1937 .م ) در خانوادهها پا به عرصه وجود گذاشت و در طول سالهی
متمادی به سرعت گسترش و توسعه یافته است. تلویزیون با یده سینمی خانگی و رادیوی
تصویری به سرعت و سهولت به عنوان پدیدهی از دنیی ارتباطات الكترونیك همه
عملكردهی این رسانه ارتباطی را در خود جمع كرده است و امروزه نیز تجربههی
گوناگون و مهمی ر برای كودكان و رشد آنان فراهم میكند. به طوری كه كودكان مرتباً برای سرگرمی و كسب اطلاعات به آن روی میآورند. این رسانه میتواند در زندگی مدرن امروزی بسیار سودمند یا زیانبخش باشد در واقع ما
با رسانهی سروكار داریم كه بسیاری از مردم اكثر اوقات خود را صرف تماشی آن
میكنند. آن را دوست دارند و به آن اعتماد میكنند. این رسانه
به دلیل قابلیتهی تكنولوژیك میتواند برنامههیی با محتوی شاد زندگی ارائه دهد
و جذابیت و مفهومش را با استفاده از انواع تكنیكهی تولید تشدید كند. این رسانه نه
تنها میتواند آگاه كند، بیاموزد، ترغیب كند و احساس را برانگیزد بلكه میتواند
آسیب برساند و گمراه كند، كارتونها و برنامههی پر بیننده اغلب حاوی خشونت زبانی
و بدنی است و برخی آگهیهی تجاری مصرفگریی نابجا و بیهودهی را تشویق میكند. این رسانه تجاربی را به بینندگان ارائه میدهد تا لذت ببرند و این كار را مؤثرتر و
بهتر از سیر رسانههی ارتباطی (رادیو، روزنامه، كتاب، مجله، كامپیوتر، فیلم و
...) انجام میدهد.
تأثیرگذاری بالقوه تلویزیون در مقیسه با رسانههی دیگر برجستهتر است و معمولا از
آن بیش از سیر رسانهها استفاده میشود. چنین ویژگیهیی تلویزیون ر برای همه
بخصوص كودكان، رسانهی مهم میسازد و از این جهت میتوان كودكان را مخاطبان خاص
تلویزیون قلمداد نمود.
كودكان در برابر تلویزیون موقعیتی پذیرا دارند و تلویزیون را همچون فردی میپندارند
كه هر لحظه میتواند داستانی ر برای آنان نقل كند و آنان را سرگرم نمید و والدین
آنان نیز به دلیل گرفتاریهی گوناگون آنان را در دیدن برنامهها همراهی نمیكنند.
تمامی كودكان بین 5-2 ساله به سوی تلویزیون جلب میشوند و به آن علاقه دارند. كودك
تا سن دو سالگی قادر به دنبال كردن یك داستان و درك رابطه تصاویر با یكدیگر نیست و
ضمن تماشی تلویزیون توجه كودكان به موجوداتی جلب میشود كه قادر به شناخت آنها
هستند از قبیل حیوانات و كودكان دیگر.
بین 3-2 سالگی علاقه به حیوانات و كودكان دیگر ادامه دارد، ولی بیشتر حركت، كودكان
را مجذوب خود میكند. چون در حركت عناصری است كه تخیل آنان را قوام میبخشد. آنان
میتوانند داستانهی مصور را كه ساده باشند بفهمند و به خاطر بسپارند آنها برخی
تصاویر را نیز با موجودات واقعی یكسان میپندارند.
در سن 5 سالگی با دیدن دقیق برنامههی تلویزیون شخصیت كودك آهسته به سوی ینده سوق
داده میشود.
واكنشهی كودكان در سنین
3-2 سالگی بیشتر حركتی و بین 6-4 سالگی بیانی هستند. كودكانی كه غالباً تلویزیون
تماشا میكنند در مقیسه با كودكان دیگر كه كمتر اوقات خود را به دیدن تلویزیون
میگذرانند از نظر تحصیلی موفقیت كمتری دارند و با هوشترین آنان كسانی هستند كه به
اندازه و با روش درست جذب تلویزیون میشوند.
در زمینه تأثیر برنامههی تلویزیونی بر رفتار كودكان بید گفت محیطی كه وسیله
ارتباطی در آن به كار برده میشود میتواند روی اثرات پیام تأثیر گذارد. عواملی مثل
سروصدا، صدی زنگ منزل، صحبت اطرافیان در محیط میتواند در تأثیرگذاری پیام بر
مخاطب تأثیرگذار باشد.
به عنوان مثال: یك فیلم خشونت آمیز میتواند در كودكان تأثیر متفاوتی داشته باشد.
كودكی كه در یك محیط نامناسب خانوادگی پرورش یافته است؛ بیشتر در معرض اعمال
خشونتآمیز برگرفته از تلویزیون قرار میگیرد تا كودكی كه در یك خانواده به دور از
غوغا و هیاهو و تخلف رشد یافته و تربیت شده است.
نكته قابل توجه این است كه كودك آن گاه تحت تأثیر برنامههی رسانههی جمعی از
قبیل تلویزیون قرار میگیرد كه زمینه زندگی خود را متناسب با خواستههی ابتدیی و
طبیعی خود نیافته باشد و برای مقابله با سرگشتگی و ناامیدی حاصل شده میكوشد تا به
جهانی تخیلی روی آورد. البته كودكان چون از دنیی اطراف خود و مسائل اطرافشان
اطلاعات و آگاهی كامل نداشته و درك آنان دقیق نمیباشد بنابرین از برنامهها و
رخدادهی اطراف خود ادراك غلطی دارند و ممكن است به صورت غلط نیز رفتارهیی را
انجام دهند كه در تلویزیون دیدهاند چون آگاهی آنان از جهان هستی دقیق و درست
نمیباشد.
والدین و معلمان میتوانند در ضمن تماشی برنامههی تلویزیون با جلب توجه كودكان
به محتویی خاص و یا انحراف از توجه آنان به برنامهی خاص در تأثیر پیامهی
تلویزیونی بر كودكان مؤثر باشند. آنان میتوانند درك و فراگیری كودكان را از محتوی
برنامهها درحین تماشا افزیش دهند. بدین معنی كه در لحظهی كه برنامه با سكوت
همراه است محتوی برنامه را توضیح دهند.
والدین و معلمان میتوانند در ضمن تماشی برنامهها، پیامهی آن ر برای كودكان
ارزیابی كنند. والدینی كه رفتار تهاجمی را در یك برنامه تشویق میكنند كودك را در
استفاده بعدی از این گونه رفتار تشویق میكنند و والدینی كه از فرد مهاجم در یك
برنامه انتقاد میكنند و رفتار او را نفی میكنند كودكان خود را از انجام چنین
رفتاری باز میدارند.
بنابرین بید توجه داشت چون برنامههی تلویزیون بر رشد فكری كودك و رفتار او
تأثیر دارد كودكان را بید به دیدن برنامههیی تشویق نمود كه در این زمینه تأثیر
نامطلوبی بر آنان نداشته باشد و برنامههی تلویزیون بید طوری تهیه و تدارك دیده
شود كه موجبات هرچه شكوفاتر شدن استعدادهی كودكان و رشد فكر آنان را فراهم آورد.
چون كودكان بیش از هر رده سنی دیگر تأثیرپذیری بیشتری از برنامههی تلویزیونی
دارند بید محتوی برنامهها مفید و آموزنده باشد و نكته مهمی كه والدین بید به آن
توجه داشته باشند این است كه آنان نبید كودكان را در حین تماشی برنامههی
تلویزیونی تنها بگذارند چرا كه ممكن است نقاط ضعفی در برنامهها وجود داشته باشد كه
كودكان به دلیل نداشتن آگاهی كافی از محیط اطرافشان از آن برداشت منفی داشته باشند
و صدمات روحی جبرانناپذیری بر آنان وارد نمید.
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید