دکتر سیامک
مرهصدق
تیر
86
نژادپرستی در طول تاریخ پرفراز و نشیب جوامع بشری به صور گوناگونی رخ نموده است. از
زمانی که یونانیهای باستان اقوام غیریونانی را فرومایگانی دانستند که شایسته آزادی
نیستند، تا روزگاری که سوداگران برده کشتیها را از سیاهان افرایقایی انباشته تا
آمریکا را بر گوشت و خون آنان بنا کنند و تا امروز که صاحبان زر و زور و تزویر
میکوشند که از انسانها، این شریفترین مخلوقات حق، بردههای مدرن بسازند،
نژادپرستی همیشه یکی از معضلات جامعه جهانی بوده است. این دیو ضد انسانی گاه به شکل
بردهداری آمریکایی تجسم یافته و گاه به شکل ناسیونال – سوسیالیزم هیتلری و روزگاری
به شکل سوسیالیزم استالینی چه بسیار جانهای پاکی که در مبارزه با این پدیده منحوس
فدا شده و چه فراوانتر آرزوهایی که به دست اهریمن نژادپرستی به گور رفتهاند. اما
چه باک زیرا که خداوند انسان را آزاد آفریده و همه مخلوقات او در خلقت برابرند و
هیچ خونآشامی نمیتواند آزادگی انسان را از او سلب کند.
در این جستار تلاش بر این است که گوشهای از رفتار نژادپرستانه یکی از مدعیان آزادی
خلق را بازگو کنیم و لازم به ذکر است که اگر چه در این مقال رویکرد ما بیشتر به
جنبههای یهودیستیزانه جنایات استالین است، اما در میان سی میلیون قربانی جنایات
وی از همه اقوام و مذاهب قربانی دیده میشود و اکنون پس از فروپاشی حکومت شوروی هم
هر روز برگ تازهای از جنایات او افشا میشود.
یوسف ویسارنوویچ جوگاشویلی در نهمین دهه از قرن نوزدهم میلادی در خانواده مسیحی به
دنیا آمد. برای کشیش شدن به مدرسه مذهبی رفت. اما مدرسه مذهبی را تمام نکرده رها
کرد، از ان روی که جلادی مثل او را با الهیات سر سازگاری نبود، در سال 1905 پس از
اولین ملاقات با لنین در حلقه یاران نزدیک او جای گرفت و پس از پیروزی انقلاب اکتبر
از سران حکومت کمونیستی شوروی شد، وی پس از بیماری لنین با دسایس فراوان خود را به
رأس هرم قدرت نزدیک کرد و پس از مرگ لنین رهبری شوروی را در دست گرفت، وی در مارس
1953 درگذشت.
میزان مذهبستیزی استالین به حدی بود که برای انجام فرایض مذهبی و عبادات همه ادیان
به عنوان مقابله با «بقایای تفکرات بورژوازی» محدودیتهای زیادی ایجاد کرد. و حتی
مجوز برگزاری جلسات شورای اسقفی را لغو کرد و فقط در اوج جنگ جهانی دوم بود که برای
استفاده از اعتقادات مذهبی مردم به شورای اسقفی اجازه تشکیل جلسه داد.
با این همه استالین در اتخاذ ظاهر انساندوستانه و ضد نژادپرستانه ید طولایی داشت.
نامهای از او در دوازدهم ژانویه 1931 میلادی در روزنامه پراودا به چاپ رسیده است
که میگوید: نژادپرستی و آنتی سمیتیزم خطرناکترین شکل توحش سیاسی است که حاصل آن
توحش و حکومت جنگلی است و فرآیندی بر ضد طبقه کارگر محسوب میشود. حال آن که او یا
نمونه بارز نژادپرستی و آنتی سمیتیزم (هیتلر) دست دوستی داد و با امضای قرارداد عدم
تجاوز با رژیم نازی در سال 1939 شرایط مناسب را برای حمله ارتش هیتلری به لهستا
فراهم میکند و یهودیان لهستان را که در آن زمان بیشترین تعداد یهودیان جهان را در
خود جای داده بود به کام هولوکاست میفرستد. وی برای تکمیل حرکات ضد هیتلری و اثبات
انساندوستی خود به ارتش شوروی دستور میدهد که به سوی پناهندگان لهستانی که با
اشغال کشورشان قصد ورود به خاک شوروی را داشتند آتش بگشاید.
استالین پس از رسیدن به قدرت به سرکوب تمام دگراندیشان حتی همرزمان سابق خود پرداخت
و بسیاری از یهودیان در جریان تصفیههای وحشتناک دهه چهل میلادی به دستور استالین
اعدام شدند و یا به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند. استالین برای محو فرهنگ
یهود از سرزمین شوروی طرح ایجاد یک مرکز استقرار یهودیان در Birobidzahn را ارایه
کرد. طی یک تهاجم بیرحمانه سعی کرد که فرهنگ استالینی را جانشین ارزشهای و الای
یهودیت کند. اما در این طرح شکست خورد و جمعیت یهودیان این «گتوی استالین» هیچگاه
به بیش از سی درصد کل جمعیت محل نرسید، استالین پس از این شکست بسیاری از رهبران
یهودی شوروی را بازداشت کرد و مدارس ییدیش را بست.
پس از حمله آلمان نازی به شوروی استالین برای استفاده از اعتقادات ملی و مذهبی مردم
به شورای اسقفی و دیگر نهادهای مذهبی آزادیهای نسبی میدهد، و با تشکیل «کمیته
بهودیان ضد فاشیست» از یهودیان شوروی برای مقابله با هجوم آلمان نازی مدد میطلبد،
اما پس از پایان جنگ جهانی دوم با ناجوانمردی تمام تشکلهای یهودی را منحل میکند و
رئیس کمیته یهودیان ضدفاشیست نیز به شیوه مرسوم آن ایام در یک تصادف کاملاً مشکوک
به قتل میرسد. سایر اعضای این کمیته نیز به بهانه همیشگی تمایلات بورژوازی و
ملیگرایانه در سال 1948 بازداشت میشوند.
در شب دوازدهم آگوست 1952 نیز سیزده تن از اندیشمندان و سفرای یهودی که از
نمایندگان برجسته ادبیات ییدیش بودند به دستور استالین اعدام شدند و آن شب در تاریخ
به نام شب شاعران مقتول معروف شد. استالین با پروندهسازیهای معاون خونآشام خود
«بریا» پزشکان معالج خود را دستگیر کرد و روزنامه رسمی حکومت پراودا، آنان را به
مسموم کردن استالین محکوم کرد. اما از بازیهای عجیب روزگار این که چند ماه بعد
وقتی استالین به دنبال حمله مغزی به حالت کُما رفت هیچکدام از این پزشکان که
اکثراً یهودی بودند و در تبعید به سر میبردند در دسترس نبودند. بسیاری از مورخین
بر این عقیدهاند که «پرونده پزشکان یهودی» کلاً ساخته و پرداخته بریا بود تا
بتواند دور از چشم آنان نقشه قتل استالین را پیاده کند.
منابع :
1- تاریخ روسیه شوروی، ای اچ کار، نجف دریابندری.
2- اسرار مرگ استالین : دکتر حمید عنایت
3- David Cesarani – The Jews and the left
4- Willian Kovey – Anti Semitism in Russia
5- J Bareut – Staline last crime L V.P. Nakomov
6- Joseph Stalin Work Vol (12 , 13)
7- استالین شکستها و پیروزیها : دو ویکوگونوف
8- استالین مخوف : عنایتالله رفیع
|