فرهاد افرامیان
اسفند 1386
دی ماه سال جاری برخی از رسانههای خارجی، خبری را مبنی بر خروج
دستهجمعی چند تن از یهودیان ایرانی درصدر اخبار خود قرار دادند و از قول آنان
زندگی یهودیان در ایران را مشقتبار و توأم با رنج و خفت توصیف کردند.
بعد از این مانور خبری، نمایندهی جامعهی کلیمیان در مجلس شورای اسلامی و همچنین
انجمن کلیمیان ایران با انتشار جوابیه و مصاحبههای متعدد، به تکذیب ادعاهای آنان
پرداخته و متعاقب آن سازمانهای متعدد ایرانیان یهودی مقیم اروپا و آمریکا نیز در
اعتراض به این عمل، واکنشهای چشمگیری را نشان دادند.
از نگاه نگارنده، با توجه به وجود اسناد بیشمار و شواهد متعدد تاریخی مبنی بر
آزادی، امنیت و آسایش کامل ایرانیان یهودی و همزیستی مسالمتآمیز آنان با دیگر
هموطنان خود در کشورشان، نیازی به تکرار آن چه که سالیان سال در اثبات و تأیید این
موضوع گفته و نوشته شده است، نیستپ؛ چرا که در خانه اگر کس است یک حرف بس است ...
هر که کوچکترین آگاهی در مورد این سرزمین و اقوام و اقلیتهای متنوعی که در آن
زندگی میکنند داشته باشد، بیگمان به نقش این تنوع زبانی، قومی، دینی و مذهبی، در
حفظ کیان ایران و گذران امور آن در حوزههای متعدد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و
فرهنگی واقف است. تنها نیمنگاهی به کارنامهی درخشان ایرانیان یهودی در دفاع مقدس
یعنی تنها جنگی که در دویست سال گذشته، ایرانیان درگیر آن شدند و ذرهای از خاک خود
را از دست ندادند و فهرست دهها شهید، جانباز و آزادهی یهودی شاهد صادقی براین
مدعاست. این حس تعلق به ایران با گوشت و خون تمامی یهودیان این سرزمین، همچون سایر
اقلیتها، درآمیخته و در هیچ بازاری و با هیچ قیمتی قابل معامله نیست.
مهر تو در وجودم و عشق تو در دلم
با شیر اندرون شد و با جان به در کنم
آن چه در مورد خبر مشکوک اخیر، مبنی بر مهاجرت سازمانیافته ایرانیان یهودی قابل
تأمل میباشد، بزرگنمایی است که طی آن 27 ایرانی یهودی که بیش از یک سوم آنان زائر
و حدود یک سوم دیگر جهانگرد بودهاند، طی طرحی از پیش تعیین شده، از پروازهای مختلف
جمعآوری شده و با حضور نمایندگان شبکههای مختلف خبری در یک زمان خاص، در فرودگاه
تلآویو با پخش همزمان مصاحبهی آقای مایکل جن کنویچ سخنگوی یک آژانس مهاجربر
وابسته به مسیحیان صهیونیست به عنوان مهاجران به اسرائیل معرفی میشوند. تکرار
مکررات است اگر بخواهیم به بیان دسیسههای دشمنانِ آرامش و آسایش کلیمیان،
بپردازیم. چرا که هیچگاه سازمان و یا نهادی در ایران بر آن نبوده و نیست که امکان
انتخاب محل زندگی کلیمیان در ایران را از آنها سلب نماید، که حال سازمانهایی این
چنین بخواهند با پیش آوردن این وقایع از آنان احقاق حق نمایند.
آن چه از منظر صاحب این قلم قابل توجه میباشد، مشکلاتی است که این به اصطلاح
دوستداران یهود همواره بر بدن این جامعهی نحیف بار میکنند.
اگر بخواهیم جامعهی کلیمیان را جامعهای تحت ستم وفشار بدانیم، قطعاً عامل اصلی
این ظلم، همان گروهِ دایههای مهربانتر از مادر هستند که هر از چند گاهی با دوستی
خاله خرسهی خود، ضربات سهمناکی بر آرامش و آسایش اعضای این جامعه وارد میسازند و
همواره در پی ایجاد اختلال در روابط اعضای این جامعه با جوامع همسایه و میزباناند.
واقعاً بردباری کلیمیان ایران قابل تحسین است که چگونه تا امروز در مقابل چنین
توطئههایی که از «دوست!» میرسد، خاموش بودهاند. گمان نگارنده آن است که اگر
تاکنون به هر علت، یا هر مصلحتاندیشی، در مقابل چنین دسیسههایی سکوت اختیار شده و
یا با صدور بیانیه و محکوم ساختن لفظی، از انجام مسئولیتی بزرگ طفره رفتهایم، دیگر
درنگ جایز نیست. هر چند تمام آن موضعگیریها به حق و در جای خود لازم بودهاند،
اما وقایعی از این دست نشان میدهد که قطعاً کافی نبودهاند و عملکردی عمیقتر را
میطلبد. اینچنین به نظر میرسد که پرهیز محافظهکارانه بسیاری از اعضای جامعهی
کلیمیان از اظهارنظر و دخالت در امور سیاسی که به ملاحظهی خطرات، آسیبها و آفات
سیاستبازیها و به نگرانی از بازیچهی این و آن واقع شدن صورت میگیرد، هزینههای
بسیار بیشتری را به این جامعه تحمیل میکند.
سکوت جوامع کلیمی در برابر نمایشهای مضحک و احمقانهی محافل صهیونیستی، هر چند با
تعابیری همچون سکوت عاقل در برابر سفیهی قابل توجیه است، اما در جایی که
توطئههای دشمنان دوستنما به اعتبار یهودیان موحد آسیب جدی میرساند، دیگر منطقی
نیست.
جوامع یهودی در سرتاسر جهان جزء اجتماعات اقلیت به شمار میروند و رقم زدن چنین
سناریوهایی حکایت از طرح نقشههایی ضد بشری برای این اقلیتها دارد.
فرض میکنیم ادعای شرایط زندگی سخت برای اقلیتها صحت دارد، در آن صورت کدام عقل
سلیم میپذیرد که مثلاً برای نجات (در واقع پس از نجات!) چهل نفر از آنان با جنجال،
موقعیت و شرایط زندگی چندین ده هزار نفر از آنان را بحرانی نمایند؟ آیا این
کاسههای داغتر از آش، هدفی جز نقض حقوق بشر مبتنی بر آزادی افراد در انتخاب محل
زندگی خود را دنبال میکنند؟
قطعاً چنین تحرکاتی به منظور خدشهدار کردن اعتبار جوامع یهودی در سرتاسر جهان و
سلب اعتماد متقابل آن اجتماعات و جوامع اکثریت محیط زندگی آنان صورت میگیرد. پس بر
هر یهودی مؤمن و آگاه است که با تکیه بر اتحاد و اعتماد ملی به تمامی جهانیان ثابت
کند که جامعه کلیمی ایران ملعبه دست کسی نیست.
|