واژهی انتخاب بیش از یک کلمه است و توصیف آن چیزی بیشتر از«گزینش» را میطلبد.
انتخاب میکنیم که دوست بداریم و انتخاب میشویم که دوست داشته شویم. پس برای دوست
داشتن و دوست داشته شدن لازم است وقت بگذاریم، انرژی مصرف کنیم، مقداری هزینه کنیم
و ... تا به نتیجهی مطلوبی برسیم.
ولی چه انتخاب کنی چه انتخاب نکنی، گاهی تو انتخاب میشوی. بی آنکه انتظارش را
داشته باشی، نگفته قرعه به نام تو میافتد تا زندگی کسی، کسانی، شاید چندین هزار
نفر را تو رقم بزنی. این انتخاب شدن شاید زندگی خودِ تو را نجات دهد، اصلا زندگیت
را زیر و رو کند. میتواند به نفع تو تمام شود و از تو آدمی نو بسازد، به شرط آن که
خودت هم بخواهی، همت کنی و فقط خودت را به سرنوشت نسپاری. اگر انتخاب شدن در تقدیر
تو بوده، این تنها کافی نیست و نمیتواند پایان کار باشد. تازه شروع میشود، دنیایی
دیگر با روزهایی متفاوت و تجربههایی جدید در انتظار توست. اگر باور کنی که تو
شایستهی این انتخاب بودهای، آیندهای زیبا و متفاوت را تو میتوانی رقم بزنی.
بگذار تغییر از تو شروع شود. به میدان بیا، با صلابت اما فروتن. به خودت و همگان
نشان بده که تو میتوانی از پس آن بربیایی. منتخب فقط در جایگاه یک صاحب منصب مثل
سفیر و وزیر یا ریاست جمعی را به عهده گرفتن نیست تا معنی و مفهومی حقیقی پیدا کند.
چه بسا روزانه در معرض انتخابهای ریز و درشتی قرار میگیریم که هر کدام از آنها
میتواند در سرنوشت خود و کسانی که با ما در ارتباطند، تاثیر به سزایی داشته باشد.
انتخاب یک واژهی شیک و لوکس نیست تا به وسیلهی آن به دیگری پُز بدهیم و آن را
دستمایهای برای به شهرت رسیدن و فخر فروشی کنیم. انتخاب کلیدی است برای پر کردن آن
چند جای خالی زندگیمان، پر کردن نیمه خالی لیوان روی میز که همیشه یادآور
نداشتهها و نرسیدنهایمان بود. رسیدن به جایی که آرزوی دیروز ما و رویای امروز
خیلیهاست. با انتخاب شدن فقط تو بالا نمیروی، میتوانی بالا هم ببری. کسی یا
کسانی که خود نتوانستند به تنهایی کاری بکنند، از دستشان برنیامد یا نگذاشتند که
بشود، تو با تدبیر و کمی درایت میتوانی آنها را برسانی، به جایی که دیگر حسرت
نداشتن و نرسیدن برایشان یک عادت روزانه نباشد.
برخی مسائل هستند که تو در انتخابشان نقشی نداشتی یعنی دست تو نبوده اما خواه
ناخواه با آن رو به رو هستی. انتظارش را نکشیدهایم ولی اتفاق افتاده و جزئی از
زندگیمان شده. چه کسی پدر و مادرش را خود انتخاب میکند؟ فرزندی که سالهای زیادی
منتظرش بودهایم، حالا با مشکل جسمی یا روحی به دنیا آمده و حال تنها پناهش ما
هستیم؛ میتوانیم نادیدهاش بگیریم و او را رها کنیم به امان خدا؟ همسایهای که گاه
و بیگاه با مزاحمتهایش، دردسرهای فراوانی برایمان درست کرده و زندگی را برایمان
تلخ کرده، انتخابش که دست ما نبوده. ولی چه بخواهیم چه نخواهیم با این مشکل مواجه
شدهایم. در کشوری چشم باز کردیم و کودکیمان در گوشهای از این کرهی خاکی گذشت که
در انتخابش نظری از ما نخواستند؛ حال میشود تماشاچی حوادث تلخ و شیرینش باشیم و
سهم خود را از این تکه زمین هیچ بدانیم؟ اگر رسالت پدر و مادر شدن به عهدهی ما
گذاشته شده، درست است فقط شاهد بزرگ شدن فرزندمان باشیم و رشد جسمیاش را کافی
بدانیم و نقشی در چگونه بزرگ شدنش نداشته باشیم؟ اگر کسی را به عنوان شریک زندگی
خود برگزیدیم، فقط درج نام و مشخصاتمان در صفحهای از شناسنامه که اختصاص به همسر
دارد، کافی است تا عنوان همسر را کسب کنیم و وظیفهای جز گفتن یک «بله» به او
نداریم؟ اگر تو نه به اختیار خود، انتخاب شدی که با چند نفر در یک کوچه یا محلهای
همسایه شوی، وظیفهای بیش از گفتن یک سلام و صبح بخیر به او نداری؟
پس تکلیف واژههایی از قبیل همدلی و مهربانی چه میشود؟ پس کجا میخواهیم آنها را
خرج کنیم؟ به نظر میرسد جای این قبیل مفاهیم فراتر از لغت نامههاست که اگر چنین
نبود انسانیت نیز تا به حال مرده بود.
با هر انتخابی میشود یک گام به آزادی نزدیکتر شد، نه این که محکوم شویم به ماندن
و در جا زدن. گیریم که انتخابمان اشتباه بوده یا به غلط انتخاب شدهایم؛ دست روی
دست بگذاریم، با امید به اینکه این موج پر تلاطم که نامش زندگی است بالاخره ما را
به ساحل امنی پرتاب می-کند، مشکلی حل میشود؟ اگر ساحلش ناامن تر از دریای طوفان
زده بود چه؟ اگر در ابتدا انتخابمان غلط بود ادامهی مسیر را که میشود درست انتخاب
کنیم. در طول مسیر هزاران هزار مشکل و مسئله سر راهمان قرار میگیرند که با
تصمیمگیریهای درست و به جا میتوانیم جبران اشتباه انتخاب نادرستمان را بکنیم.
انتخاب به معنی پذیرفتن و به عهده گرفتن همهی جوانب یک موضوع، چه خوب و چه بد، چه
دلنشین و چه ناخوشایند است. اگر به انتخاب از این دید نگاه کنیم و خود را مسؤول
بدانیم بیشک بهتر میتوانیم تصمیم بگیریم و حتما موفقتر در مسیر قدم برمیداریم.
انتخاب درست خود کم از رسیدن به قلهای که از دیر باز آن را نشانه گرفته بودی نیست
و چه بسا تو را به هدفت نزدیکتر میکند و یک انتخاب اشتباه تو را چنان به قعر چاهی
میکشاند که دست و پا زدن در آن نتیجهای جز فرو رفتن و غرق شدن بیش از پیش ندارد.
برای انتخاب کردن جرأت کنیم، انتخابهایمان را ارج بگذاریم و برای رویارویی با
پیامدهایشان جسارت داشته باشیم.
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید