|
|
مرجان یشیایی
جامعه یهودی ایران را میتوان از قدیمی ترین جوامع یهودی جهان به حساب آورد. قدمت آن به حدود 2500 سال پیش و زمانی میرسد كه كوروش یهودیان را بعد از سقوط معبد اول بدست نبوكدنصر از اسارت بابل نجات داد و بعنوان شهروند عادی به ایران آورد و یهودیان در نقاط مختلف سرزمین ایران ساكن شدند. نخستین كانون های سكنی یهودیان هفت قرن پیش از میلاد برمیگردد. استقرار یهودیان در اصفهان و شمال ری و بخش هی غربی ایران را بایستی به دوران كوروش بزرگ یا داریوش اول نسبت داد، بدین ترتیب كه آن عده از اسرای یهودی كه به جنوب كلده كوچانیده شده بودند پس از آزادی بدست هخامنشیان از طریق بصره كنونی مهاجرت كرده و در نقاط مختلف ایران پیش رفتند. (1) نام كوروش بارها بعنوان ناجی قوم یهود در كتب مقدس یهودی ذكر شده است. (2) از آن زمان یهودیان در ایران زندگی میكنند و اگرچه در طول تاریخ در بعضی ادوار مورد هجوم و تجاوز قرار گرفته اند ولی این تضییقات هرگز در حد نسل كشی و ریشه كنی این دین از ایران نبوده است. به رغم اینكه منابع تاریخی فراوانی مبنی بر اعمال محدودیت بر یهودیان در ایران بخصوص در عصر صفویه موجود است در خاطره تاریخی یهودیان ایرانی پدیده ی مانند كشتار یهودیان در قرون وسطی در اروپا و كشتار یهودیان در زمان جنگ جهانی دوم در آلمان نازی وجود ندارد. یهودیان به لحاظ اجرای بعضی فرامین و سنتهای مذهبی به دو دسته سفارادی و اشكنازی تقسیم میشوند. گروه سفارادی های اسلاف یهودیانی هستند كه از دوران قدیم تا قرن پانزدهم در اسپانیا می زیسته اند و پس از اخراجشان از اسپانیا در قرون وسطی در كشورهای مختلف و عمدتا در قلمرو كشورهای اسلامی از جمله ایران مستقر شدند. گروه اشكنازها یهودیانی هستند كه عمدتا در قلمرو كشورهای اروپایی مخصوصا آلمان و لهستان زندگی میكردند واژه اشكناز به مردم حوالی كوه آرارات و ارمنستان اطلاق میشود. (3) از آنجایی كه محققین این منابع آكادمیك غالبا غربی هستند از بررسی یك بخش دیگر یهودیان غفلت شده است. كه بطور معمول به یهودیان سفارادی تعلق خاطر دارند، یهودیان میزرائی هستند كه بازماندگان نسل بردگان بابل تلقی میشوند. از این گروه تنها اجتماع نسبتا دست نخورده یهودیان ایرانی هستند كه سنتها و برداشتهایی كم و بیش متفاوت از یهودیان سفارادی و اشكنازی دارند. جامعه یهودیان ایرانی امروزه به 20000 تا 25000 نفر میرسد. (4) مطابق اعلام نظرسنجی جمعیت ملی یهود National Jewish Population Survey (NJPS) در یالات متحده، 95% یهودیانی كه در دیاسپورا (كشورهایی كه بجز كشور اسرائیل) زندگی میكنند در 14 كشور مجتمع هستند و 38 كشور نیز داری جمعیت یهودی كمتر از 5000 نفر است. (5) از این نظر جامعه یهودیان ایران جزو جوامع نسبتا بزرگ یهودیان دیاسپورا محسوب میشود و تنها اجتماع یهودیان در كشورهای اسلامی است كه با حفظ هویت یهودی خود دارای كنیساها، مقابر، مدارس و سازمان های خدماتی مربوط به خود است و همچنین دارای نهادهایی است كه بوسیله یهودیان ایرانی اداره میشود و خدمات همگانی خیریه به عموم هموطنان میدهد از جمله بیمارستان مجهز 120 تخت خوابی در جنوب شهر تهران. بررسی جامعه ایرانیان یهودی به دو لحاظ واجد اهمیت است: - اول: در اكثر كشورهای عربی در عصر حاضر با وقوع انقلابات و یا تحولات اجتماعی جوامع یهودی در كشورهایی مانند عراق، سوریه و افغانستان دفع یا ریشه كن شده اند و یا به تعداد قلیلی بدون تشكیلات خاص باقی مانده اند. ایران تنها كشوری است كه با وجود انقلاب اسلامی كه تمام ابعاد زندگی ایرانی را زیر و رو كرد، جامعه یهودی و بقیه اقلیت هی دینی در آن به رسمیت شناخته شدند و علیرقم وجود برخی محدودیت ها، در انجام احوال شخصیه خود آزادی عمل كامل دارند. (7) ساز و كار ارتباط شهروندان ایرانی – یهودی با هموطنان مسلمان خود و همزیستی مسالمت آمیز آنان در كشوری كه امروزه از دید جهانیان دولت بنیادگری اسلامی دارد قابل توجه است. به جرات میتوان گفت كه جامعه یهودیان ایرانی تنها مورد قابل اتكا و بررسی در مورد تعامل بین جهان اسلام و یهودیت است و نمایندگان ایرانیان یهودی كه در كنفرانس های جهانی یهود شركت می كنند همواره سعی در انتقال تجربیات بروز خود در مورد زندگی در یك كشور اسلامی دارند. - دوم: یهودیان ایرانی بعلت زندگی در كشوری مذهبی و سنتی، بافت سنتی جامعه خود را كم و بیش حفظ كرده اند. اگرچه در مواردی كه بعدا اشاره خواهد شد حفظ این نگرش سنتی همیشه مثبت نبوده است. یكی از متغیرهای پیشرفت فرهنگی در جوامع امروزی پلورالیسم دینی یا نگرش های مختلف به اصول، اعتقادات و فریض دینی است. یهودیت به لحاظ فلسفی بنیان گذار نگرش های متفاوت از دین و نسبت عقل و وحی و فلسفه و دین میباشد. (8) ولی از این نوع تنوع فكری در جامعه یهودی ایرانی خبری نیست. در بین اكثر ایرانیان یهودی هلاخا یا همان دستورات شرعی دین یهود یا مطابق سنت (مینحاق) یا براساس سلیق فردی جریان دارد و یهودیت حاخامی (فقهی) تسلط كامل دارد. در صورتی كه براساس آمار (NJPS) در یالات متحه از اجتماع 5 میلیون و 500 هزار نفری یهودیان، 41% خود را رفرمیست، 38% كنسرواتیو، 7% ارتدكس، 5% تنها یهودی، 1% تجدیدنظر كنندگان خوانده اند كه از نظر دیدگاه های فلسفی و انجام فرایض مذهبی واجد تفاوت هایی هستند. از آنجا كه جوامع بزرگ یهودی در جهان غرب مثل فرانسه یا امریكا بشدت در حال تحول و رها كردن میثاق های سنتی خود هستند، جامعه ایرانی را میتوان از معدود جوامع یهودی دانست كه هنوز الگوهای سنتی بخصوص در زمینه خانواده در آن قوی و ریشه دار هستند. بطور كلی ویژگی مهم جامعه یهودی ایران دور ماندن از تحولات فكری و اجتماعی صورت گرفته در جامعه ایرانی و نیز جوامع یهودی دیگر كشورهای دنیا است و در ضمن تلاش برای حفظ هویت محافظه كارانه آن است بطوری كه هنوز هم گرایش غالب در روابط اجتماعی و فردی، گریش سنتی و كنسرواتیو (نه به معنی دیدگاه هی فلسفی مذهبی بلكه در معنی اجتماعی آن) است. حتی در مهاجرت به امریكا و اسرائیل، ایرانیان یهودی بار سنگین سنت های قدیمی را با خود جابجا می كنند، پیش از آنكه بقای این روابط را حاصل تاثیرات خارج از جامعه یهودی بدانیم. در واقع نفوذ باورها و سنت های گذشته و میل افراد داخل جامعه به حفظ این وضع، مهم ترین علت كند بودن تحولات اجتماع و فرهنگی است. تحول فكری بعلت پیامدهای نامعلوم و تاثیرات ناشناخته ای كه بر بافت سنتی جامعه دارد، معمولا سركوب شده و به از بین بردن یهودیت و خانواده های یهودی متهم میشود و حاصل كه افزیش فشار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر زنان در جوامع كچك سنتی مثل جامعه یهودی ایران است. مقاله حاضر نگاهی است كوتاه به وضعیت زنان یهودی ایرانی كه در مراحل مختلف زندگی بررسی میشود. شاید نتوان اختلافی ورای تبعیض های جاری و معمول كشور ایران بین جنسیت دختر و پسر تا زمان ازدواج ذكر كرد. نگرش یهودی ایرانی مانند هموطنان مسلمان خود نگرشی مردسالارانه است كه داشتن فرزند پسر را تشخصی برای خانواده و پشتوانه محكمی برای دوام و سربلندی آن میداند. ولی در زمان ازدواج است كه سنت های یهودی قوی تر میشوند و مرد یا زن بودن فرد بشدت معنی دار میشود. در آشنایی و روابط دختران و پسران جوان یهودی ایرانی در سالهای اخیر نه تنها تحولی دیده نمی شود، بلكه بر اثر موج مهاجرت پس از انقلاب اسلامی و طبعا كوچك شدن جامعه یهودی، شاهد نوعی بازگشت به سنت ها بوده یم كه شدیدا آزادی روابط دختر و پسر (حتی در حد معاشرت) را زیر سوال میبرد. ازدواج پس از رفت و آمد مختصر و توافق سران خانواده ها برای جهیزیه (كه بسیار سنگین تر از عرف جامعه ایرانی است) و مهریه و اكثرا در شریط نامعلوم از نظر شناخت طرفین انجام میگیرد. با توجه به اینكه رهبری مذهبی یهودی در ایران كاملا محافظه كارانه عمل میكند و همان طور كه قبلا اشاره شد از تنوع فكری و عقیدتی جوامع یهودی غربی در ایران خبری نیست. این محدودیت ها گاه بعنوان روش و فریضه دینی از تریبون كنیساها تبلیغ میشود، حركت اجتماعی كه میل به ایجاد تحولی در جامعه است خود را در برابر باورهایی می بیند كه قرن ها بدون تغییر از نسلی به نسل دیگر منتقل و در نتیجه كند میشود و صراحت و قاطعیت خود را به اجبار به كنار میگذارد و بدلیل اینكه نمیتواند الگوی به روز مذهبی در جامعه پیدا كند با انگ بی دینی و سست كردن پایه های خانواده یهودی روبه رو میشود. بسیاری از دختران و پسرانی كه میل به یجاد رابطه دوستی با جنس مخالف خود هستند، با سخت گیری های بی مورد سنت گریانه كه آبرو و شخصیت و ینده اجتماعی آنان را نشانه رفته است، مواجه میشوند. لذا برخی از آنان سعی می كنند این روابط را خارج از جامعه یهودی پیدا كنند و یا با ازدواج زود هنگام در سنین پایین جلوی بدگویی های افراد مختلف را بگیر. بنابر اعلام دفترخانه خاص ثبت ازدواج های اقلیت كلیمی در تهران، تعداد متوسط ازدواج یهودیان در تهران 40 مورد و 70 مورد در ایران در سال میباشد. از سال 1380 تا پایان 1383 بطور متوسط حدود 75% دختران یهودی كه ازدواج كرده اند، سنی كمتر از 23 سال داشته اند و بیش از 74% مردان یهودی قبل از رسیدن به سن 31 سالگی ازدواج كرده اند. (9) اگر نگاهی به سالنامه آماری كشور (نتایج نفوس و مسكن تا پیان سال 1375 یعنی حدود 9 سال پیش) بی اندازیم و سیر صعودی سن ازدواج در جامعه شهری ایرانی برای دختران را از 19 سالگی در آبان 1345 تا 22 سالگی در آبان 1375 بررسی كنیم، (10) به این نتیجه میرسیم كه سن متوسط ازدواج در جامعه یهودی ایران كمتر از سن ازدواج در جامعه اكثریت ایرانی یا حداقل برابر با آن است. در حالی كه بنابر آمار اعلام شده (NJPS) بعلت بالا رفتن سن ازدواج یهودیان در كشورهای اروپی غربی و امریكا، جوامع یهودی به تدریج در حال پیر شدن هستند. (11) ازدواج زود هنگام علاوه بر تحمیل بار اقتصادی بر زوج جوان، فرصتهای ادامه تحصیل و پییشرفت های فردی را به خطر می اندازد. با توجه به اینكه ساز و كارهای سنتی كارایی سابق را از دست داده است و نقش ریش سفیدی و شیوخیت كه بازیگر شماره 1 معضلات اجتماعی جامعه یهودی ایران بوده است، بعلت تاثیرات اجتناب ناپذیر روند مدرنیزاسیون در جامعه ایرانی وبی ثباتی مدیریت مذهبی جامعه كه در اثر مهاجرت كارایی سابق خود را از دست داده است، پایین بودن سن ازدواج و بی تجربگی در مدیریت روابط خانوادگی باعث بروز مشكلاتی میشود كه نهایتا احساس افسردگی و سرخوردگی از انتخاب عجولانه و تحت فشار را برای تمام عمر و طول زندگی مشترك در ذهن هر دو طرف باقی میگذارد. درصد بالایی از ازدواجها از طریق كاملا سنتی و معرفی خانواده و مراسم خواستگاری صورت میگیرد كه تنوع روابط اجتماعی را محدود كرده، امكان انتخاب فرد را كاهش میدهد و احتمالا طرفین را به قبول و ادامه یك زندگی مشترك ناخواسته مجبور میسازد. طبق اصل سیزدهم قانون جمهوری اسلامی ایران، اقلیت های دینی در احوال شخصیه خود (ازدواج – طلاق – وصیت – ارث) ملزم به تبعیت از قوانین دینی خود هستند. در خیلی از موارد اظهار نظرهای مذهبی یهودیت در ایران سختگیرانه تر از قوانین جاری مملكت است و این تبعیض حتی ورای قوانینی عمل میكند كه تا حدودی حقوق زنان را در جامعه اكثریت پیش بینی كرده است. بعنوان مثال در قانون كشوری در صورت قبول طرفین در هنگام ازدواج زن در شریط محدود و تعریف شده ی می تواند حق طلاق داشته باشد كه به آن شروط ضمن عقد میگویند. طبق شریعت دین یهود، شروط ضمن عقد مردود است و حق درخواست طلاق برای زنان در صورت فرار یا مهجوریت یا عدم حضور شوهر اصلا موضوعیت ندارد. تنها گروه هایی رفرمیست یهودی تحولی در این حقوق انجام داده اند كه مورد تایید و رهبری مذهبی یهودی جهانی نیست، ولی تحولات رفرمیست ها در قوانین مذهبی كه مهمترین جنبه آن اعاده حقوق زنان است به آستانه درب جامعه یهودی ایران هم نرسیده است. طبق مقررات جاری ایران زن در هر موقع می تواند مهریه خود را تقاضا كند، اگرچه كه مراحل پیچیده به اجرا گذاشتن مهریه و دریافت آنرا بسیار مشكل میكند. در شرع یهود مهریه مبلغی است كه تنها به شكل داوطلبانه پس از جاری شدن طلاق از طرف مرد به زن داده میشود. احتیاج به توضیح نیست كه كمتر مردی داوطلب این امر میشود. مگر در صورت اجرای مراسم بسیار دست و پا گیركه معمولا منجر به گذشت زن از طلب مهریه خود میگردد. در دوران ازدواج و زندگی مشترك، سلطه بی چون و چرای مرد در حوزه اقتصادی و مدیریتی خانواده و تربیت فرزندان كه متاثر از محیط سنتی و مردسالارانه جامعه ایرانی نیز هست و بموجب قوانین جاری مملكتی و بعضی اصول اعتقادی دین ما هم مورد حمایت اجتماعی قرار میگیرد، زن یهودی ایرانی را با هر سطح تحصیلات و اشتغال به شكل شریك دست دوم و تابع مطلق مرد خانواده درآورده است و نقش زنان در محدوده خانه تنها اداره آن و بزرگ كردن فرزندان زیر نظر مرد خانه است. اظهار نظر و هر نوع اعمال سلیقه و نقشی در سیاست های اقتصادی خانواده از جمله هزینه های جاری چه جزئی و چه كلی، مناطق ممنوعه ی بشمار میروند كه ورود زن خانه به آنها تنها با اشكال و زحمت زیاد انجام میگیرد و تازه پس از آن هم نقش زن باز هم غیر عادلانه است. متاسفانه بعلت اینكه زنان یهودی ایرانی حاضر به بازگو كردن مسائل خود در بیرون از منزل نیستند، هیچ آمار روشنی از خشونت های خانگی و فیزیكی یا روحی و روانی وجود ندارد. تعداد زنان یهودی كه در سالهای اخیر بعلت ضرب و شتم شدید و وارد آوردن صدمات جسمی از طرف شوهران خود به مقامات قضایی مراجعه كرده اند شاید از تعداد انگشتان یك دست فراتر نرود. تنها مسئولانی كه در تماس مستقیم با زنان خصوصا زنان ازدواج كرده هستند مانند مدیران مهدهای كودك یهودی یا مددكاران اجتماعی و مراكز مشاوره خانواده سازمان بانوان كلیمی ایران، از روی نشانه هی ناپیدا و نامحسوس از جمله صدمات فیزیكی و یا افسردگی و ناراحتی های روحی پیشرفته مادران و كودكان می توانند پی به این خشونت ها ببرند. مراحل بسیار مشكل طلاق باعث تثبیت سلطه مردانه و ترویج اعمال خشونت های خانگی شده است. طلاق در جامعه یهودی ایران امری بسیار ناپسند است و بر اثر این ذهنیت امكان ازدواج مجدد طرفین جدا شده در مردان بسیار پایین و در زنان تقریبا محال است. زنانی كه بهر علت با شریط بسیار دشوار امكان جدایی از همسر خود را پیدا میكنند، میدانند در هر سن و سالی كه باشند امید چندانی به تشكیل مجدد زندگی خانوادگی وجود ندارد. مگر جدایی از پدر و مادر و ترك زادگاه خود و قبول روند پیچیده مهاجرت و یا ازدواج با مرد غیر یهودی كه معمولا با عدم موفقیت همراه است. مطابق اعلام دفترخانه ثبت ازدواج و طلاق كلیمیان در تهران حتی یك نفر از زنانی كه در سال های اخیر از شوهران خود جدا شده اند با وجود اینكه فرزندی نداشته اند، در ایران ازدواج نكرده اند. كشور ایران در حال گذار از نظام فكری سنتی به دوران آشنایی و قبول شریط و مقتضیات عصر مدرنیته است. تحول فكری به معنی فاصله گرفتن از تفكر سنتی و نزدیك شدن تدریجی به سمت باورهیی است كه نگاه مدرنیسم و ینده دارد. اگرچه این راه از مسیری پر پیچ و خم و طولانی میگذرد و روشنفكران ایرانی سعی در حفظ فرهنگ بومی خود دارند، روند این تحولات اجتناب ناپذیر است. جامعه یهودی ایرانی به عنوان نمونه جوامع كوچك كشورهی شرقی اگر چه به شكل دیرهنگام و محدود از این تحولات مصون نمانده است. طرح این مسائل به معنی نگاه مطلقاً بدبینانه به روابط اجتماعی نیست ولی تأثیر شدیدی كه این روابط به خصوص در حوزه جوانان از جو سنتی می پذیرد برداشتن هر قدمی ر برای امروزی كردن آنها بسیار مشكل كرده است. در واقع فعالیت هی ما در نهادهی زنان یهودی ایران نه در جهت تحول و دگرگونی اساسی در كیفیت این روابط بلكه به منظور تعدیل آن ها در همان چاچوب سنتی است. آخرین اقدامی كه به طور ریشه ی وضعیت زنان را مورد توجه قرار داده، اصلاح قانون ارث بود كه به طور هماهنگ و همزمان در جوامع یهودی همه كشورهی جهان صورت گرفت. طبق قانون ارث قبلی دخترانی كه ازدواج می كنند سهم خود را از ماترك اولیا خود به صورت جهیزیه دریافت داشته بوده اند و دختر حقی بر مابقی ارث نداشت، در قانون جدید هر دختر برابر نصف هر پسر از ماترك اولیا خود سهمالارث می برد و در صورتی كه ازدواج كرده باشد مبلغ جهیزیه از سهم دختر كسر می شود و بقیه پرداخت می گردد.12 تعداد دختران یهودی كه در مقاطع دانشگاهی تحصیل می كنند قابل توجه است.13 ولی اشتغال زن به خصوص بعد از ازدواج در هر رده تحصیلات با توجه به نگرش سنتی در جامعه یهودی یران، امری است كه ندرتاً دیده می شود. یجاد دگرگونی در این مجموعه كاری طولانی مدت است كه نیاز به تغییر فاكتورهی اجتماعی متعدد دارد. از جمله مهمترین كارهیی كه بید صورت بگیرد، یجاد باورها و اعتقاد به لزوم تحول در جوامع سنتی است. ابتدا بید مدیران جامعه، نهادهی وابسته و به خصوص نسل جوان یهودی ایران به این نقطه نظر برسند كه روابط اجتماعی كه به شكل دست نخورده از چندین نسل قبل به آنها رسیده است، در دنیی امروزی تغییر كند و مطابق با مقتضیات عصر ارتباطات روابط اجتماعی هم اكنون تطبیق وضعیت موجود خود را با شریط جدید داشته باشند. در مرحله بعد نسل جوان بید باور داشته باشد كه قدرت تأثیر گذاری روی این روابط را دارد. امروزه با وجود این كه تشكیات متدد جوانان یهودی در ایران فعال هستند و پیشینه نسبتاً طولانی دارند به عنوان مثال سازمان دانشجویان یهود ایران بیش از چهل سال پیش تأسیس شده است و تا امروز هم یكی از سازمان هی فعال دانشجویی است، كار بنیادین در امور اجتماعی از حوزه فعالیت این سازمان ها كنار گذاشته شده و یا به خاطر تداخل پیدا نكردن با سنت ها دور زده می شود و ترتیب دادن برنامه هی تفریحی و حداكثر، برگزاری سخنرانی هی مختلف اولویت اول را اشغال كرده است. مشكل دیگر جامعه سنتی از نوع جامعه یهودی یران، محدودیت هی ارتباط این جامعه با سیر یهودیان جهان و دور ماندن از تحولات به وقوع پیوسته به خصوص در جوامع یهودیان غربی است. اگر چه جامعه یهودی ایران در طول حیات 2500 ساله خود همواره در مقابل تغییرات بنیادی به سختی مقاومت كرده است، ولی وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 و 8 سال جنگ تحمیلی این ارتباطات را به حد صفر رسانده بود ت این كه با شروع فعالیت هی بین المللی سازمان هی غیر دولتی ایرانی و حضور در كنفرانس هزاره سوم سازمان ملل باز دیگر این ارتباطات آغاز شد. وجود رابطه با جوامع یهودیانی كه نگرش هی امروزی را به تدریج جیگزین رویكردهی سنتی می كنند برای گذار از شریط كنونی و شروع یك تحول به یك نیاز فوری مبدل شده است. تبادل آراء، عقید، تجربیات و آشنیی نزدیك با آن چه در جهان امروز یهودیت می گذرد یكی از مهمترین انگیزه هی هیئت هی نمیندگی ایران برای شركت در كنفرانس هی جهانی است كه با شركت نمیندگان یهودی سیر كشورها در سطح بین المللی تشكیل می شود. ادامه ارتباط ایرانیان كلیمی با سیر هموطنان خود و همچنین با یهودیان جهان موجب شناسیی بیشتر فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی به هموطنان و سیر مردم جهان خواد شد. تحلیل مختصری بود از جامعه یهودیان ایرانی و وضعیت حقوق زنان در آن. برای مطالعه بیشتر نظر علاقمندان را به مطالعه شماره هی مختلف نشریه افق بینا (ارگان انجمن كلیمیان تهران) جلب می كنم. منابع و مآخذ: 1- یهودیان اصفهان، تحقیق و تنظیم: اكبر شیرانی، افق بینا (ارگان انجمن كلیمیان تهران)، شماره 20 ، سال پنجم، فروردین 1382. 2- كتاب پادشاهان از مجموعه كتب مقدس یهودیان (تَنَخْ). 3- كسلر، آرتور، قبیله سیزدهم، انتشارات آلفا، 1361، ترجمه: جمشید ستاری، صفحه 182. 4- این آمار تقریبی با توجه به تعداد دانش آموزان، دانشجویان، ازدواج و فوت شدگان از منابع انجمن كلیمیان تهران استخراج شده است. 5- كنفرانس جهانی ناحوم گلدمن، سوئد، آگوست 2003. National jewish population survey 1- http://www.jewishvertuallibrary. org/jsource/us-ISRAEL/ ujcpop.html 2- http://judaism.about.com. Lilbrary/2-americanyewry/bi-njps 2000 .htm 3- http://www.ujc.org/content-display.html? Article 83910 6- افق بینا، سال هفتم، شماره 26، مرداد ماه 84، بخشی از گزارش فعالیت هی انجام شده هیئت مدیره انجمن كلیمیان تهران برای طرح در مجمع عمومی انجمن. 7- اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی یران. 8- سید محمد خاتمی، رئیس جمهور در جمع كلیمیان تهران، افق بینا، سال پنجم، شماره 26. 9- دفترخانه اسناد رسمی شماره 446 ویژه ثبت ازدواج هی اقلیت كلیمی در تهران. 10- www.SCI.org.IR 11- http.www.answers.com/topic/jewish-american 12- مصوبه سال 1978 مجمع فقهی یهود (ریشون لتصیون) 13- به عنوان مثال بنابر اعلام مركز آزمون دانشگاه آزاد اسلامی از مجموع 236 نفر پذیرفته شدگان كلیمی این دانشگاه در سال 1383، 102 نفر دختر بوده اند. |
|