نشریه متانا فروردین 1385
نمی‌دانم چند بار در برنامه¬های تلویزیون دویدن یک
حیوان قدرتمند به دنبال یک حیوان ضعیف‌تر برای شکارش را دیده‌اید. اما هر بار که
باز هم یک صحنه طولانی اسلوموشن را تماشا می‌کنیم که در آن یک پلنگ یا گربه وحشی به
دنبال یک آهو یا خرگوش می‌دود، مثل وقتی که در حال تماشای یک فیلم هیجان انگیز
هستیم دچار دلهره و اضطراب می¬شویم. راستی راز این دلهره در کجا نهفته است؟
این که می‌خواهیم هر چه زودتر آن حیوان ضعیف از شر قوی¬تر خلاص شود و با تمام نیرو
فرار کند. حال اگر به این خواسته خود نرسیم و پاره پاره شدن حیوان ضعیف را زیر
چنگال تیز و وحشتناک حیوان قوی¬تر ببینیم، ممکن است ابتدا آه از نهادمان بلند شود
اما پس از مدت کوتاهی یک حس شادابی از تماشای ریزه‌کاری¬هاي بدن این شکار لذیذ پیدا
می¬کنیم.
در این مقوله در ارتباط با راز و رمزهای پیچیده¬ای از دنیای حیوانات سخن گفته خواهد
شد که با جهان روابط انسانی بی‌ارتباط نیستند. در این مجموعه کنجکاوی برانگیز،
درباره نوع روابط اجتماعی جانواران با هم صحبت می¬شود. مثل حرکت دسته‌جمعی ماهی‌ها،
صدای پرنده¬ها یا اصوات میمون¬ها که در حکم نوعی علامت دادن و حرف زدن با هم در
شرایط متفاوت است، بوی بد کفتارها در هنگام خطر یکدیگر را برای فرار آگاه می¬کنند،
صدا و حرکت پرهای طاووس¬ها که در هر شرایط ظرایف متفاوت و ویژه¬ای داشته، معانی
متفاوتی را در زمان خطر، القا می¬کنند، آواز قورباغه¬ها، صدای گوزن¬های نر برای به
رخ کشیدن قدرت خود بر دیگری، صدای وال‌ها برای کشیدن طعمه خود به محل مناسب برای
شکار یا جست‌وخیز کردن آهوها از فاصله دور و در زاویه دید دشمن تا به این ترتیب به
دشمنان علامت دهند که از این فاصله نمی توان آنها را شکار کرد و در واقع حکم نوعی
کرکری خواندن و ریشخند را دارد ...
خاطر نشان کردن این رمز و رازهای عجیب و غریب در زندگی جانواران اگر برای ما
جذابیتی نداشته باشد، دست کم این اثر را خواهد داشت که اگر مثل صدای جیرجیر
جیرجیرکی یا قورقور قورباغه¬ای در شب خواب از سر ما پراند آنها را با سنگی، خشمگین
نمی‌رانیم، چرا که می‌دانیم اگر آنها با تغییر صدای خود یکدیگر را از وجود خطر آگاه
نکنند، ممکن است چند ثانیه بعد به وسیله یک جانور شکارچی تکه پاره شوند!!!
