شيمعون دانيالي
نشریه متانا بهمن
1385
رسول ملاقليپور پس از تجربه ناموفق در فيلمهاي
قارچ سمي و مزرعه پدري كه اتفاقاً فيلمهاي پرخرجي نيز بود اين بار به سراغ فيلمي
از جنس احساسات رفته با همان مزمون هميشگي كه در فيلمهاي او سراغ داريم يعني
موضوعي در ارتباط با دفاع مقدس. اين بار قصه مادري را روايت ميكند كه در طول جنگ
تحميلي، شيميايي شده و پس از ازدواج ميخواهد به خواسته هر زني كه همانا مادرشدن
است، برسد اما او و همسرش متوجه ميشوند كه مادر از جنگ يادگاري را با خود همراه
دارد و اين يادگاري ممكن است تأثير منفي در سلامت كودك بگذارد و پس از گفتگو و
رايزني تصميم ميگيرند كه فرزند خود را سقط كنند و ...
ملاقليپور اين بار احساسات بينندگانش را هدف گرفته و انصافاً هم موفق بود.
و اي كاش اين فيلم را در جشنواره فيلم فجر ملاقات ميكرديم كه البته به گفته
بعضيها، كارگردان اجازة حضور اين فيلم را در جشنواره نداده است يا شايد هم فيلم
آماده نشده بود.
در هر حال در صورت حضور اين فيلم در جشنواره حداقل سيمرغي را كه براي آن ميشد
درنظر گرفت سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن براي گلشيفته فراهاني بود كه
واقعاً در اين فيلم سنگ تمام گذاشت البته نبايد فراموش كرد كه در جشنواره فيلم فجر
رقيب سرسختي به نام هديه تهراني به خاطر بازي در فيلم چهارشنبه سوري داشت.
البته از بازي حسين ياري كه اين بار در نقشي كاملاً منفي به عنوان همسري بيرحم در
فيلم ظاهر شده بود نيز نميتوان به سادگي گذشت و البته جمشيد هاشمپور كه چند سالي
است در نقشهاي متفاوت ظاهر ميشود. اين بار نيز در نقش يك مسيحي كه با مشكلات
زيادي دست و پنجه نرم ميكرد، ظاهر شد.
به هر حال با اينكه ملاقليپور پس از فيلم مزرعه پدري به خاطر ناملايمتهايي كه با
فيلم او شد، اعلام كرد كه ديگر فيلمي نخواهد ساخت اما باز به سراغ اين پرده جادويي
رفت و اين بار فيلمي متفاوت با قبل را به سينماي ايران هديه كرد. ملاقليپور تنها
دليل ساخت اين فيلم را اداي دين خود نسبت به مادر خود و تمام مادران اعلام كرد.
به اميد ساخت فيلمهاي ديگري از اين كارگردان پرسابقه ايران زمين
|