نشریه متانا شماره
33 شهریور 92
بهادر میکائیل
برف روی کاجها
با اولین فیلم یک فیلم ساز مرد اتفاق مهمی برای سینمای زنانهی ایران رخ داده
است، پیمان معادی در «برف روی کاجها» سراغ قصهای رفته که درد سالیان سال زنان این
جامعه است، درد قضاوت شدن و محکوم شدن. شاید برف روی کاجها در نگاه اول خیلی باشد
درباره نشیب و فرازهای یک خانواده و نشان دادن روابط میان فردی انسانها، اما اولین
اثر معادی در مقام کارگردان با روایتی کاملاً زنانه روی پرسشهای بی پاسخ و چیزهایی
که سالهاست رنج است دست گذاشته است.
پیمان معادی بیآنکه زن باشد و یا ادعای حمایت از زنان را داشته باشد، از دریچه
نگاه زنان فیلمش را ساخته و جزئیاتش را به تصویر کشیده است. او قصد در، سیاه نشان
دادن هیچ کس ندارد و اصراری هم ندارد که پیش از تیتراژ پایان به پرسشهایی که مطرح
میکند، پاسخ بدهد. معادی برای چالش کشیدن دغدغهی ذهنیاش هم از تکنیک بهره برده
است و هم از انتخابهای هوشمندانه او با استفاده از سیاه و سفید کردن فضا، انتخاب
فصلی که قصه در آن اتفاق میافتد، انتخاب موسیقی و حتی با انتخاب مهناز افشار که
شاید کمتر کسی تصور میکرد از پس چنین نقشی بربیاید برف روی کاجها را صاحب امضای
شخصیاش کرده است. او با استفاده نکردن از بازیگرانی که بیشتر در نقشی مشابه بازی
کردهاند. ذهنیتی جدید از بازیگرانش به مخاطب داده و با گرفتن بازی کاملاً متفاوت
او را با نقش «رویا» برف روی کاجها تثبیت کرده است.
پیمان معادی علاوه بر اینکه با قصهی اصلی، برشی از زندگی یک زن را به تصویر
میکشد. چند سوال مهم را بدون فریاد و بیآن که پاسخشان را بدهد مطرح میکند؟
1- آیا یک مرد انتظار دارد خیانت یک سالهاش بخشیده شود میتواند رابطهای ساده و
سالم را بر همسری که خودش طلاقش داده، ببخشد؟
2- آیا مردی که تنها توجیهش برای خیانت این است که عاشق شده و فکر نمیکرده است
برایش پیش بیاید و معتقد است تا برای کسی پیش نیاید موقعیت او را نمیفهمد و درکش
نمیکند، حاضر است برای بخشیده شدن درک شود؟
3- آیا یک زن ترجیح میدهد از خیانت همسرش آگاه شود و در حد توان برای حفظ زندگیاش
بکوشد یا ترجیح دهد در بیخبری بماند؟
4- به امید فیلمهای دیگر از این فیلم ساز جوان و خلاق .
|