هیاهو، آشنا
ظهر
سوختن، شاید ناروا
غروب
دلگیر، در پی درد آشنا
شب
پایان، انتها
گذشت یک روز اما ای دلا!
بهر این بیهودگیست سیر زمان ؟
روز دیکر گر بیاید بی امان
به از این باش تا بیابی ره به کام:
تا ببینند این و آن
زندگی نیست گذر به هر گونه زمان
زندگی شیرین و گاهی دلرباست
چون بینی روز دیگر از قرار
تو بگردان چرخ گردون را چنان
کز پس آن روز یابی عشق و جان
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید