انجمن کلیمیان تهران
   

سلامت معنوی

   


نشریه پرواز خرداد  1389

سلامت معنویامروزه توجه به سلامت روان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار شده است و تحولات جهان بیرونی به گونه ای رقم خورده که بسیاری اعتقاد دارند حتی برخی از رنج  و دردهایی که در سطح سیستم جسمانی و جوارح آدمیان ظاهر می شوند متأثر از نابسامانی هایی است که در فضای روحی و آشفتگی روانی رخ می نماید.
زندگیِ بسیار پرهیاهوی صنعتی، تلاش فراوان بدنی برای تأمین معیشت و کاستن از مشکلات اقتصادی و به دست آوردن امکانات لازم جهت احساس آرامش،سبب گردیده آدمی به ترس های فراوان و نیز به نگرانی های بسیاری دچار شوند و با همه ی تنوعاتِ سرگیجه آور زیستنِ مدرن چندان از لذت زندگی بهره مند نگردد.
درد تنهایی،خستگی روحی،هـراس از مـرگ،گسترش جنگ های سرد و خطر ساخت سلاح های اتمی،تخریب طبیعت و هجوم بیماری های خانمان سوز و گسترش اعتیاد به همراه بحران عشق و فرو ریختن نظام خانوادگی، برخی از عواملی هستند که سلامت روان و آرامش روح آدمیان را تهدید جدی می کند و اقبال به داروهای تسکین بخش عصبی و یا فرار از خویشتن و خودکشی،راه حل های دردآوری است که متأسفانه بسیاری در سطح جهانی به آن روی می آورند و به صورتی خاموش به زندگی خویش پایان می بخشند.
آیا نفس گسترش تکنولوژی و زندگی صنعتی است که آدمیان را به چنین گرفتاری هایی مبتلا ساخته؟ و یا مشکل در نوع نگرش انسان های مدرن نسبت به زندگی است؟
به اجمال باید عرض شود که صنعت، تحولات علـمی و دسـتاوردهـای فنی،بهداشتی،فرهنگی و...از فرآورده های افتخارآمیز عقلانی است و اگر قرار است به قابلیت بشر امتیاز بالایی داد،باید به همین اختراعات و اکتشافات و پژوهش های مهم علمی و تجربی او توجه کرد.از این رو،تنها صنعتی شدن صرف نیست که بخشی از صحنه ی زندگی را تیره و دردناک ساخته،بلکه این نگرش انسان هایی است که تصور می کردند با تصرف وتغییر عالم،بدون پرورش دل وجان و شکوفایی درون قادر خواهند بود روی زمین خدایی کرده و با ارضای همه ی تمایلات خود و به دست آوردن قدرت اهورایی،سعادت را به کف آورند.اما با فرو ریختن ارزش های اخلاقی و بسته شدن راه آسمان و بیگانگی از خداوند نه تنها راه به جایی ختم نشد بلکه انسان احساس سرگشتگی و تنهایی بیشتری نیز نمود و به قول مولانا:
« دید از زاریش کو زار دل است
تن خوش است و او گرفتار دل است
عاشقی پیداست از زاری دل
نیست بیماری چو بیماری دل»
این رابطه ی شگفت انگیز به تدریج برای ما انسان ها روشن تر می شود که با چشم درون،زندگی بیرونی و مادی ما شکل و سامان می یابد.به این معنی که درون آدمی وقتی از تیرگی و درماندگی رنج می برند،امکان لذت بردن از امکانات بیرونی بسیار دشوار می گردد.
جان که درمانده می شود جهان نیز در چشم آدمی سرد و عبوس می نماید وتلاش انسان را برای دستیابی به سعادت بسیار دشوار می سازد.از همین رو است که به نظر می رسد مشکلات اساسی امروز انسان مدرن،بی خبری عمیق از این حقیقت است که جهان وقتی دلپذیر و گوارا است که جان نیز از سلامت و صلابت برخوردار شود و فرو گذاردن سهم جان،جهان را نیز در برابر دیدگان آدمی،دردآور و آشفته خواهد کرد و تا جان از روشنی و سلامت بهره مند نگردد زیستن در این دنیای پرهیاهو و حوادث شگفت انگیز آن بسیار سخت و همراه با اضطراب و دلشوره های فراوان خواهد بود.در پایان با این شعر زیبای حضرت مولانا مطلب خود را به اتمام می رسانم.
« عقل سر،تیز است لیکن پای سست
زآنکه دل ویران شدست و تن درست
عقلشان در نقل دنیا پیچ پیچ
فکرشان در ترک دنیا هیچ هیچ»



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید