نشریه پرواز شماره 54 آذر 98
سرگرمی و هنر
اگر
پاپ کُرن قبلی (شمارهی 53) رو مطالعه کرده باشین، از پادکست به عنوان یک
شیوهی نوین برای کسب اطلاعات گفتیم و شیوههای پادکست گوش کردن. قرار شد
هر سری چند تا پادکست خوب رو هم معرفی کنم.
یکی از بهترین پادکستهای فارسی که من توی این مدت گوش کردم و از هر قسمتش
بسیار لذت بردم،
استرینگ کست (String Cast) هست. یک پادکست علمی که مباحث بعضا بسیار پیچیده
رو به شکلی بسیار ساده، قابل فهم و در عین حال حرفهای تعریف میکنه.
در حقیقت تمام قسمتهای این پادکست رو دوست دارم و خیلیهاش رو چند بار هم
گوش دادم. ولی بین اونها قسمت 19 «هوش مصنوعی» از همهشون تکاندهنده تر
بود.
پادکست دومی هم که برای این شماره معرفی میکنم
بی پلاس (B Plus) هست. بی پلاس هم تولید همون تیمی هست که پادکست کانال بی
(که شمارهی قبل معرفیاش کردیم) رو تهیه میکنند. با این تفاوت که این
پادکست در هر قسمتش خلاصهای از یک کتاب غیر داستانی رو برای شنونده تعریف
میکنه.
بعضی از کتابهای معرفی شده در این پادکست واقعا بینظیر هستن. برای مثال
کتاب سوم (همه دروغ میگویند) یا کتاب هفدهم به اسم Freakonomics (که معادل
فارسی نداره) از اون مواردیه که نگاهمون رو به برخی مسائلِ خیلی مهم عمیق
تر میکنه. حتما این دو قسمت پادکست رو گوش کنین.
***
فصل
دوم از سریال Big Little Lies بعد از اون فصل اول فوقالعاده، سریالی بود
که خیلیهامون منتظرش بودیم، و خوشبختانه این فصل هم مثل فصل اول خیلی عالی
از آب در اومده.
داستان روایت زندگی افراد بعد از حادثه ی پایان فصل اول و تأثیرش روی زندگی
کسانی که درگیرش شدن رو روایت میکنه و به قدری خوب این کار رو انجام میده
که با تک تک شخصیتها و داستانشون ارتباط برقرار میکنین. بازیهای خوب
(فارغ از معروف یا تازهکار بودن بازیگرها)، مکانهای زیبا و پرداخت شخصیتی
بسیار عمیق و قوی از نقاط قوت فصل دوم این سریال هست.
فناوری
کلمهی
«سواد» مفهومی هست که طی سالیان گذشته بسیار دچار تغییر شده. روزی خوندن و
نوشتن کافی بود برای اینکه یه نفر «با سواد» محسوب بشه. مدتی بعد مفهوم
سواد به مدارک تحصیلی و بعد دانشگاهی پیوند خورد، مدتی بعدتر به توانایی
کار با کامپیوترها، و در نسل حاضر ما با مفهوم جدیدی روبرو شدیم به نام
«سواد رسانهای» .
سواد رسانهای مفهومی گسترده داره که توضیحش اینجا نمیگنجه. اما چیزی که
میخوام ازش صحبت کنم رو شاید بشه اسمش رو «خطرات ناشی از بیسوادی رسانه
ای» گذاشت.
احتمالا شما هم تا به حال اخبار، فیلمها یا عکسهایی رو دیدین و شنیدین
که در نگاه اول خیلی توجهتون رو جلب کردن و سریع باورشون کردین، اما بعدش
متوجه شدین که یا با توصیفی که براشون شده همخوانی نداشتن، یا اینکه اصلا
واقعی نبودن. درمورد شیوههای واقعیتسنجی چنین مواردی در شمارههای قبلی
مفصل صحبت کردیم.
اما چیزی که امروز وضعیت رو بسیار پیچیدهتر میکنه، پیشرفت فناوری و ابداع
شیوههایی هست برای تغییر چهرهی افراد در فیلمها. یعنی همون بلایی که
قبلا با نرمافزارهایی مثل فتوشاپ بر سر عکسها میاومد و عکسهای جعلی
تولید میشد، امروز به کمک فناوری جدیدی به اسم »جعل عمیق« یا DeepFake بر
سر فیلمها میاد.
فناوری جعل عمیق یکی از وحشتناکترین دستاوردهای بشر در نسل حاضر هست و در
حالی که همین الان هم مرز بین واقعیت و مجازی خیلی کمرنگ شده، هر روز هم
داره بیشتر پیشرفت میکنه.
فکرش رو بکنید، ممکنه به شما فیلمی نشون داده بشه که رابرت دنیرو با همون
چهره، همون صدا و همون خال روی صورت، این بار بر خلاف همیشه داره از ترامپ
حمایت میکنه! ویدئویی که اینقدر واقعیه که شما در نگاه اول حتی ذرهای به
جعلی بودنش فکر نمیکنید. چیزی شبیه به همون ماسکهای فیلم مأموریت غیر
ممکن، اما حتی از اون هم پیشرفتهتر، و البته واقعیتر! خیلی دور نیست روزی
که افراد عادی هم خیلی ساده به چنین فناوری هایی دسترسی داشته باشن.
اینجاست که نقش سواد رسانهای بیشتر از قبل پر رنگ میشه. یک ویدئوی جعلی
میتونه سرنوشت و مسیر خیلی چیزها رو در زندگی ما و حتی زندگی بشر تغییر
بده. پس لازمه خیلی خیلی بیشتر حواسمون باشه، چرا که دیگه حتی به ویدئوهایی
که میبینیم هم خیلی کمتر از قبل میتونیم اعتماد کنیم.
|