نشریه پرواز شماره 54 آذر 98
قند
نخور، مرض قند میگیری.
مصرف نون و برنجتو کم کن، دیابت میگیری.
اگه مصرف کالری روزانهات رو کم نکنی، دیابت میگیری.
فرد دیابتی نباید پروتئین زیاد بخوره، نون سفید نباید بخوره.
مصرف قند هیچ تأثیر مستقیمی در بروز دیابت نداره.
جملهی آخری را چند روز قبل سر کلاس پیشگیری از دیابت شنیدم، برای خودم هم
مایهی تعجب بود و راستش طبق رسم ذهن شکاکم به این فکر کردم که شاید استاد
دارد حرف اشتباهی میزند.
اما وقتی برای کنفرانس دیابت آماده میشدم سری زدم به مطالب انجمن دیابت
آمریکا که هر سال (و در حال حاضر با فواصل زمانی کوتاهتر) در حال به روز
کردن اطلاعاتش راجع به دیابت و بیماریهای مرتبط بوده و تقریبا همهی
اطلاعات قبلی ام راجع به ایجاد و کنترل دیابت متحول شد!
بقیهی جملاتی که اول مطلب نوشتم تقریبا همگی از رده ی مقبولیت خارج
شدهاند و در حال حاضر طبق نظر 1ADA عامل اصلی ایجاد دیابت دریافت کالری
بالاست که به واسطهی ورزش و فعالیت بدنی استفاده نشده باشد و مهمترین
عامل تولید کالری هم چربیها هستند نه کربوهیدراتها.
وقتی از فاز هیجان زدگی اطلاعات جدیدی که به دست آوردم خارج شدم به این فکر
کردم که خود من به خاطر سابقه ی خانوادگی مثبت دیابت سالهاست شدیدا مصرف
مواد قندی را برای خودم محدود کردم شاید برای شخص من که تمایل زیادی به
شیرینیجات ندارم اتفاق غمانگیزی نباشد ولی وقتی به افرادی نگاه میکنم که
عاشق شیرینی هستند متوجه میشوم چه اتفاق بزرگی افتاده است.
اما اینها چه ربطی به سرعت تولید علم دارد؟
یادم است موقعی که تازه وارد دانشکدهی پزشکی شده بودم که مدت خیلی طولانی
هم از آن نمیگذرد اساتید اسم کتابی را میآوردند به اسم هاریسون2 و آن را
کتاب مقدس پزشکی مینامیدند. اما چند وقتیست که اکثر اساتید معتقدند
هاریسون فقط یک کتاب مرجع برای فهمیدن اصول ابتدایی بوده و دیگر ارزش
چندانی برای پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری ها ندارد.
در واقع کتابهای مرجع پزشکی مثل هاریسون هر ۳ تا ۵ سال یک بار بر اساس
اطلاعاتی که طی آن مدت جمعآوری شده و نتایج پژوهشهایی که در آن فاصله
منتشر شده بازنویسی میشوند. شاید برای بسیاری از علوم که مستقیما با انسان
یا سایر موجودات زنده سر و کار ندارند ۳ سال، حتی ۵ سال و بیشتر از اینها
هم به عنوان زمان جدید شناخته شود و از منابعی که حتی طی ۱۰ سال اخیر تولید
شدهاند به راحتی به عنوان اطلاعات جدید استفاده شود اما همین کتاب هاریسون
که اواخر سال ۲۰۱۸ یعنی کمتر از یک سال قبل (در زمان نوشته شدن این مطلب)
از انتشارش میگذرد ارزش بسیاری از مطالبش به نصف و حتی به صفر رسیده،
تولید مطالب علمی جدید به حدی زیاد و سریع بوده که در همین فاصلهی یک ساله
خیلی از مطالب موجود در این کتاب رد و یا تکمیل شدهاند.
سوالی که پیش میآید این است که وقتی به این سرعت علم پزشکی در حال تغییر
باشد چهطور میشود بیماریها را تشخیص داد و درمان کرد؟ جواب این سوال
بسیار ساده و همچنین دشوار است.
بسیاری از بیماریها اصول تشخیصی و درمانی مشخصی دارند واین اصول با سرعت
بسیار کمتری تغییر میکنند مگر اینکه موضوع خیلی جدی و خطرناکی در کار باشد
(مثل یکی از داروهای فشار خون که مواد اولیهی آن که توسط یک شرکت
چینی-هندی تولید میشد و به محض مشخص شدن سرطانزا بودن داروی مرتبط با این
شرکت، کلیهی داروها از بازار دارویی حذف شد) در واقع تا زمانی که به طور
مشخص متوجه ایراددار بودن یک روش تشخیصی یا درمانی که مدتها مورد استفاده
بوده نشویم، ترجیح بر استفاده از آن روش است اما در عین حال نکتهای که
اساتید علم پزشکی شدیدا به آن توصیه میکنند استفاده از اینترنت و دیتاهای
الکترونیکی است البته نه به صورت عامی که افراد اقدام به سرچ کردن راجع به
بیماریشان در گوگل میکنند بلکه با استفاده از ابزارهای مراجع معتبر علمی
مثل AHA، ADA، uptodate، medscape و امثال اینها. این ابزارها به راحتی
روی گوشی موبایل یا تبلت نصب میشوند و با کمترین سرعتهای اینترنت و حتی
به صورت آفلاین میشود از آنها استفاده کرد، تفاوت این برنامهها با
کتابها این است که بسته به حجم و ارزش اطلاعاتی که راجع به یک موضوع جمع
میشود، مطالب را به روزرسانی میکنند و بنابراین شما همیشه به اطلاعات
جدید دسترسی دارید البته اغلب این ابزارها تخصصی بوده و استفاده از آنها
مستلزم داشتن یک سری اطلاعات پایه است و در واقع نیاز به پزشک دارد اما
خیلی از آنها هم برای افراد غیر پزشک و غیر کادر پزشکی تولید شده و
استفادهی ساده و بدون نیاز به علوم پایه دارند.
جواب دیگر این سوأل موردی است که حتی در همین برنامههای همیشه به روز به
آن اشاره شده «شواهد مبتنی بر نظر متخصص»
در ابتدا لازم است سطوح شواهد پزشکی را توضیح دهم که اساس استفاده و لزوم
استفاده از این شواهد را نشان میدهند، شواهد علم پزشکی به ۴ دستهی کلی
تقسیم میشوند:
A: این شواهد به خوبی توسط پژوهشهای معتبر بررسی شده و لازمالاجرا هستند.
B: این شواهد توصیه میشوند و اگرچه به اندازهی دستهی قبلی قوی نیستند
ولی با بررسیهای متعدد به اثبات رسیدهاند.
C: این دسته از شواهد به اندازهی کافی یا به خوبی بررسی نشده و نظرات
متفاوتی راجع به آنها وجود دارد.
D: این سطح از شواهد ارتباطی با مطالعات و پژوهشها ندارند و در واقع نظرات
و تجربیات متخصصین هستند.
چیزی که از سطوح بالا مشخص است این است که احتمالا آخرین سطح کم ارزشترین
سطح از نظر شواهد پزشکی است اما نکته اینجاست که هر پزشک با وجود تجربیات
شخصی در زمینهای که بیشتر کار کرده انگار که در آن زمینه پژوهش انجام داده
و اگرچه به اندازهی مطالعاتی که به خوبی کنترل و بررسی میشوند دقیق نیست
ولی در بسیاری از موارد مانع سردرگمی بیمار میشود و اجازه نمیدهد بیمار
به خاطر تعدد و تکثر و تجدید سریع منابع علمی درمانش ناقص انجام شود یا در
درمانش تأخیری رخ دهد.
متأسفانه یا خوشبختانه اطلاعات در عصر حاضر به سرعت در حال تغییر و تحول
هستند و هیچکس از این تغییر و تحولات مصون و مستثنی نیست حتی خود
تولیدکنندگان این اطلاعات و شاید نتوان گفت بهترین راه سوار شدن بر موج
اطلاعات یا استفاده از اطلاعات قدیمی تا زمان کامل زیر سوأل رفتن آنهاست.
شاید استفاده از این اطلاعات مانند همان قرص قرمز فیلم ماتریکس در عصر حاضر
باشد.
1- American Diabetes Association
2- Harrison principles of medicine
|