نشریه پرواز شماره 54 آذر 98
من
يك پرستارم...
با يك چهرهى كاملاً معمولى كه گاهى اوقات خيلىها باور نميكنند كه من
واقعاً يك پرستارم...
اما من فقط پرستار هستم، نه پسر كسى، نه برادر، نه عمو و نه برادرزادهى
كسى...
من حتى نوهى هيچكس نيستم، دوست كسى نيستم، همسر كسى نيستم، و هيچ نقش
ديگرى در جامعهى كوچك خودم ندارم، چون من يك پرستارم...
تمام زندگى من در بيمارستانها خلاصه ميشود... حتى وقتى دانشجو هستم هم
تمام مدت کارشناسی را نیمی در دانشگاه و نیمی را در بيمارستان سپری
میکنم...
از ترم اول، از روز اول، از اتاق پراتيك1 ياد ميگيرم كه مهمترين چيز
مسئوليتپذيرى است...
كه جان بیمار و مددجو، ارجح است به تمام دغدغههاى من...
به مادر مريضم، به شكست عشقىام، به سردردهای گاه و بیگاهم...
بیمار ارجح است به خوابيدنم، به بيدارىام و مسئول زندگى بيمار و تمام
خانواده اش هستم...
من يك پرستارم، در ازاى هفتاد درصد كارى كه انجام ميدهم، پولى دريافت
نميكنم... بغل كردنها و آرام کردن کودکان بیقرار شما در نيمه شب،
دستمزدى است كه به خودم ميدهم...
من پرستارم، وقتى ساعت ٤ صبح سر من داد ميزنيد كه حتماً بايد بیمارتان را
پذیرش کنم، فكر كنيد من هم مثل شما در يك شب ديگر، ميتوانستم توى رختخواب
گرمم باشم، در خوابی عميق...
و تقصير من نيست كه بچهتان سكه خورده، تب كرده یا دل درد دارد و
استفراغ مي كند...
من پرستار هستم... من اينجا هستم كه كمكتان كنم، مسئوليت دارم كه از
بچهتان مراقبت كنم اما دشمن قسمخوردهى شما نيستم...
من پرستار هستم... از مراسم، عروسىها، مهمانىها، از غم ها و شادىهاى
عزيزانم گذشتهام، از استراحت روز جمعه و تعطیلم، عيدهايم و همهى روزهايى
كه شما برايش برنامهريزى كرده ايد گذشتهام كه از شما در مقابل بيمارى
مراقبت كنم...
فراموش نكنيد كه من در ازاى همه ى اين ها، پولى دريافت نميكنم... پس سرِ
من فرياد نزنيد كه اينجا چه مي كنم، من در حال انجام كارى هستم كه شما
توانایی انجامش را ندارید...
من در حال مراقبت از شما هستم، که خيلى از ساعت هايش به رايگان است.
به اين فكر كنيد كه ماههاست حقِ قانونى من را به من ندادهاند، به اين فكر
كنيد كه مرخصى ندارم، تعطيلات نوروزى ندارم، روز تولد دوست و پدر و مادر و
برادرم را در حال شيفت دادن هستم...
من يك پرستارم، در خطر سندرم مرگ هستم به خاطر اينكه بيشتر از ٤ روز در
هفته، بيشتر از ١٢ ساعت كار ميكنم و شبها نميخوابم...
من يك پرستار هستم، لطفا آرام باشيد و درك كنيد كه من يك انسانم و از من به
اندازهى يك انسان توقع داشته باشيد...
1- محل یادگیری اصول و مهارتهای پرستاری
|