نگرش سوم
آبان 88
در
حالی که شهر باستانی «تولدو» در اسپانیا، به خاطر گرمای شدید هوا در حال آتش گرفتن
است، گروهی از رهبران یهودی در کنار قبرستانی قدیمی که به تازگی کشف شده، جمع
شدهاند و در حال جمعآوری استخوانهای نرم و شکنندهی به جای مانده از دوران
باستان هستند. همراه با دعاهایی که برای طلب بخشش از جهت ایجاد مزاحمت برای ارواح
بیش از یکصد یهودی که قرنها است در این مکان آرمیدهاند خوانده میشود، آنان این
استخوانها را در زمینی آرام و قدری سرخ به خاک میسپارند. این مراسم آرام، نتیجهی
ماهها مذاکره بین گروههای یهودی و مقامات اسپانیایی دربارهی بقایای یکصد و سه
یهودی اسپانیایی است که قبور آنها سال گذشته در جریان احداث ساختمان یک مدرسه در
منطقهی جنوبی شهر یافت شد.
این عمل نبش قبر، محکومیتهای فراوانی را از سوی نمایندگان یهودی در سرتاسر جهان در
پی داشته و به نقطهی مهمی در درخواستها برای احترام به قبور یهودیان در سرتاسر
اسپانیا، که بقایای یک جامعهی کامیاب که تولدو را به عنوان پایتخت خود پیش از
مهاجرت اجباری از اسپانیای رومان کاتولیک در 1492 انتخاب کردهبود، تبدیل شدهاست.
همچنین این تنش، موجب کمرنگ شدن تلاشهای جامعهی مدرن علیه حقوق این مردمان
پراکنده شده که یک معبد دائمی را نیز یکی از ضروریات مذهبی خود میپندارد، شدهاست.
«دیوید استولرو»، یکی از بنیانگزاران «مرکز مطالعات زاخور» در بارسلونا که به
پاسداشت سنن و آداب مذهبی یهودی مشغول است، میگوید: «تولدو یک مرکز تاریخی یهودیت
است.» وی میافزاید: «دولت وظیفه دارد قانون را حفظ کند. این مسئله، عواقب بد
بینالمللی را در پی خواهد داشت. این موضوع فقط بر یهودیان اسپانیا تاثیرگذار نیست،
بلکه احساسات تمامی مردمان را تحریک میکند.»
این جریان، از ماه سپتامبر و زمانی آغاز شد که کارگران ساختمانی در حال ایجاد
فنداسیونی جدید برای دبیرستان «آزارکوییل» بودند و دهها قبر را کشف کردند که
اعتقاد داشتند باید بخشی از قبور یهودیان قرن سیزدهم باشند. این قبور در سرتاسر
زمین احداث آن مدرسه، گسترده بودند. استولرو همچنین در این رابطه گفتهاست که
بهتازگی استخوانهایی را نیز در زمینهای ساختمانی اطراف این محل دیدهاست.
دولت منطقهای «کاستیلا لا مانچا» که منطقهای خشک است و تولدو به عنوان پایتخت
توریستی آن شناخته میشود، دستور توقف خاکبرداریها را صادر کرد و ضمن انتقال
بقایای اجساد به یک موزه، عنوان نمود که تکلیف این موضوع باید در گفت و گوهایی با
فدراسیون جوامع یهودی اسپانیا که 40 هزار یهودی را نمایندگی میکند، مشخص شود.
نمایندگان یهودی نیز پیشنهاد کرده بودند که سطح فنداسیون ساختمان به بالای قبور
ارتقاء یابد، ولی مسئولان ساختمانسازی ضمن رد این پیشنهاد، انجام آن را بسیار سخت
و پرهزینه توصیف کردهبودند.
«ماریا سولداد هررو» که دفتر فرهنگی حکومت محلی را اداره میکند، گفت که مقامات
باید تعادلی بین نیازهای تاریخی و نیازهای دانشآموزان ایجاد کنند. وی افزود:
«هیچکس بهتر از ما در تولدو، اهمیت آداب و سنن یهودیان اسپانیا را نمیداند، ولی
ما هم نمیتوانیم هزار دانشآموز را در خیابانها رها کنیم.»
در حالی که گفت و گوها در جریان بودند، فشارهای اقتصادی نیز گسترش یافتند و در ماه
فوریه مقامات دستور دادند عملیات ساختمانی مجددا آغاز شوند. در نیمهی ماه ژوئن،
فنداسیون جدیدی بنا گردید که اسکلتبندی ساختمان دوطبقهی مدرسه، بر روی آن و بر
فراز قبور قرار گرفت. همزمان، دامنهی اعتراضات به نیویورک، اسراییل و کانادا
گسترش یافت. ربای «دیوید نیدرمان»، رییس سازمانهای یهودی متحد «ویلیامزبورگ»، برای
اعتراض به نبش قبور به اسپانیا سفر کرد و گفت این اعمال میتواند به دومین مهاجرت
ناخواستهی یهودیان از اسپانیا منجر شود. هزاران تن از یهودیان ارتدکس سیاهپوش نیز
در ماه می برای عزاداری بهجهت تخریب این قبور در هتل بروکلین گرد آمدند.
در نهایت و در هجدهم ماه ژوئن، دو طرف توافق کردند که بقایای این اجساد را در
نزدیکی آن قبور و به دور از عملیات ساختمانی بهخاک بسپارند. «دالیا لوینسون»، دبیر
کل فدراسیون جوامع یهودی اسپانیا، این قرارداد را مورد تایید قرار داد و با رد
هرگونه چالشی که نسبت به این قرارداد توسط گروههای تندرو ایجاد شدهاست، گفت: «ما
هرچه که در توانمان بود، انجام دادیم، ما نباید با خیلی مهم جلوه دادن این مسئله و
جنجال آفرینی، سبب شویم اگر در عملیات ساختمانی دیگری آنها قبوری را یافتند، حتی
به ما اطلاع ندهند.» هرچند، بر اساس گفتههای رهبران مذهبی، نمونهی تولدو میتواند
این عمل را به یک بدعت مهم و نگرانکننده تبدیل کند. ربای «موشه بنداهان»، رهبر
دینی ارشد یهودیان اسپانیا که خود نیز به ایجاد این قرارداد یاری رساندهبود، در
این زمینه گفت: «ما انتظار نداریم این واقعه در جای دیگری هم اتفاق بیفتد. از این
پس نباید هیچگونه خاکبرداری در منطقهای که بقایای اجساد وجود دارند، صورت
بگیرد.» تولدو شهری است که دو کنیسا از سه کنیسای مربوط به قرون وسطی در آن وجود
دارد، هر چند که هماینک تقریبا هیچ فرد یهودی در این منطقه باقی نمانده است. این
شهر همچنین نخستین شهر اروپایی نیست که با چنین حوادثی روبهرو میشود. حافظان
آداب و سنن یهودی تا کنون این گودبرداریها را از «پراگ» تا «ویلنیوس» مورد اعتراض
قرار دادهاند. بقایای بیش از یکصد و پنجاه یهودی نیز که قبور آنان دو سال پیش در
جریان گودبرداری در «تارگا» وابسته به منطقهی «کاتالونیا» شکافته شدهبود، مجددا
در بارسلونا به خاک سپردهشد. از طرف دیگر در ماه می، مسئولان کاتالونیا اعلام
کردند که قبور یهودیان در «مونت جوییک» در بارسلونا، یک منطقهی حفاظت شدهی فرهنگی
خواهد بود. لوینسون میگوید که فدراسیون ممکن است به دنبال قراردادهایی با
حکومتهای هفده منطقهی اسپانیا باشد تا قبور یهودیان را مورد حفاظت قرار دهد.
براساس قوانین اسپانیا، وقتی بقایای قدیمی انسانی در منطقهای یافت شود، باید جهت
مطالعات نگهداری گردند. یهودیان محافظ آداب و سنن گفتهاند که اسپانیا همچنین باید
صدها قبر بینام و نشان را مورد شناسایی قرار دهد.
برای استولرو، این مسئله سوالی را برمیانگیزد که چگونه اسپانیا خود را با گذشتهی
تاریکش پیوند میدهد. او میگوید: «باید بیشتر مسائل مهاجرت اجباری و راندهشدن
یهودیان از اسپانیا را بازتاب دهیم و از تاریخ برای اعمال امروزهی خود درس بگیریم.
آداب و سنن یهودی نباید فقط یک بخش از موزههای تاریخی شناخته شوند، بلکه باید
وسیلهای برای آموزش انعطافپذیری و پذیرش چند فرهنگی باشند.»
|