دشت ها آلوده ست
در لَجنزار گُل لاله نخواهد رویید
در هوای عفن ؛ آواز پرستو به چه کارت آید ؟
فکر نان باید کرد
و هوایی که در آن ......نفسی تازه کنیم
گُل گندم خوب است
گل خوبی زیباست
ای دریغا که همه مزرعهی دلها را
علف هرزهی کین پوشانده ست
هیچکس فکر نکرد
که در آبادی ویران شده ؛ دیگر نان نیست
و همه مردم شهر بانگ برداشته اند
که چرا سیمان نیست ؟
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست ....!؟
و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست .....!
به نظر دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، انسانها موجوداتی با آرزوهای نامحدودند. آنان
برخلاف جانوران دیگر با برآورده شدن نیازهای زیستیشان سیری نمیپذیرند.
خودكشي به عنوان يك رفتار، مرگي است كه به دست خود شخص انجام ميگيرد. به گفته
اشنايدمن «خودكشي عمل آگاهانه آسيب رساندن به خود است كه ميتوان آن را يك ناراحتي
چند بعدي در انسان نيازمندي دانست كه براي مسئله تعيين شده او، اين عمل بهترين
راهحل تصور ميشود.»
ژان باچلر در کتاب خودکشی خود مینویسد که «انسان با خودکشی کردن سعی میکند از
روبرو شدن با شرایط غیرقابل تحمل زندگی فرار کند.» به عبارت دیگر وی خودکشی را تنها
راه خروج از شرایط نامساعد و دشوار زندگی میداند.
آلبر كامو نویسنده و فیلسوف فرانسوی معتقد است كه تنها یك مسئله فلسفی واقعاً جدی
وجود دارد و آن خودكشی است. شاید او نیز مثل شوپنهاور فكر میكرد كه در خودكشی نبرد
میان اراده و غریزه در نهاییترین شكل خود، متجلی میشود.
برمبناي تعريف مركز مطالعات انیستيتو ملي بهداشت رواني آمريكا، خودكشي تلاشي
آگاهانه به منظور خاتمه دادن به زندگي شخص توسط خودش ميباشد، كه ممكن است اين تلاش
به اقدام تبديل گردد يا فقط به شكل احساسي در فرد بماند. اين تعريف سه شكل مختلف
اين پديده را مطرح ميكند:
1) خودكشي به اتمام رسيده : به معني عملي موفق كه منجر به مرگ شود.
2) اقدام به خودكشي : به عملي ناقص گفته ميشود كه به مرگ منتهي نشده است.
3) افكار و تمايلات خودكشي : فكر يا تمايل به خودكشي است كه در ذهن فرد وجود دارد
ولي به مرحله عمل در نيامده است.
آمارهاي سازمان جهاني بهداشت، نشان ميدهد كه ساليانه حدود چهارصد هزار نفر به دليل
خودكشي موفق، جان خود را از دست ميدهند. خودكشي در رديف دهمين علت مرگ و مير براي
تمام سنين در بيشتر كشورهاي جهان است.
خودکشی از آسیبهای مهم فردی و اجتماعی است که به طور متوسط در میان معتادان و
بیماران روانی بیشتر است. فرد بر این باور است که در زندگی به اهداف و امیال خود
نرسیده است و دیگر زندگی مفهوم خود را از دست داده است و مرگ بهتر از آن قلمداد
میشود. این افراد اغلب تصور میکنند که با مشکلی بزرگ و غیرقابل تحمل روبهرو هستند
که تنها چاره باقی مانده مرگ است.
در زندگي شهرنشيني كنوني، جمعیت بسیار زیاد در شهرها و عدم تجانس افراد با هم و
احساس غربت، تنهایي و كمشدن تعداد افراد خانوادهها و كاهش يافتن محبت خانوادگي،
افزایش استقلال فردی، همچشميها و پيداشدن آرزوهاي دور و دراز زندگي مادي،
خواستنها و نتوانستنها، فرار از خانواده و پناه بردن به اجتماع ناآشنا، سرگشتگي
در ميان ارزشهاي متضاد زندگي شهري جديد، ناتوانی در مبارزه با دشواريها و شكستها
و نوميديها، محروميت در عشق توام با فقر مادي و سرانجام ضعف يا رنجوري شخصيت آن
چنان ناراحتيهایي ايجاد ميكند كه فرد خود را در نابودي و پوچی جستجو ميكند و دست
به خودكشي ميزند.
عوامل مؤثر بر شیوع خودکشی را میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد :
جنس : در تمام سنین مردها سه برابر زنها خودکشی موفق داشتهاند، در حالی که زنها
چهار برابر مردها اقدام به خودکشی (ناموفق) میکنند.
سن : خودکشی و بیشتر از آن ژست و فکر خودکشی در نوجوانان افسرده دیده میشود.
(خودکشی سومین عامل مرگ و میر نوجوانان است .)
مذهب : میان یهودیان و کاتولیکها، خودکشی نسبت به پروتستانها کمتر است و میان
مسلمانان به خصوص طبقات مذهبی که از ایمان بیشتری برخوردار هستند، تصور میشود از
تمام ادیان دیگر کمتر است.
وضعیت تأهل : خودکشی میان افراد مجرد دو برابر بیشتر از افراد متأهل و در بین
مطلقهها و بیوهها چهار تا ده بار بیشتر از کسانی است که با همسر خود زندگی
میکنند.
نژاد : در آمریکا تعداد خودکشی سفیدپوستان از سیاه پوستان بیشتر است.
شرایط اقلیمی : اثر بادهای خنک مثل «فون» در درههای کوه آلپ و حتی در شمال ایران،
به ویژه در گرگان، باعث حالت تهییج و تشویش بالایی میشود . خطرات خودکشی در هوای
خشک قارهای، یا در بهار هنگام افزایش فشار جوی افزایش مییابد.
محیط زندگی : زندگی در شهرهای بزرگ خطر اقدام به خودکشی را افزایش میدهد.
رابطه خودکشی با سن- جنس :
طی تحقیقاتی که در کشورهای مختلف صورت گرفته، نتایج به دست آمده حاکی از آن است که
مردها بیش از زنان خودکشی میکنند و اغلب آنان در گروه سنی 65-45 ساله قرار دارند.
براساس گزارش مرکز آمار ایران طی سالهای 1382-1375، در گروه سنی 24-18 ساله در
زنان و گروه سنی 34-25 ساله در مردان بالاترین تعداد اقدام به خودکشی دیده شده است.
زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی میکنند، ولی نرخ خودکشی (منجر به مرگ) در
مردان بیشتر است. رقم بالا در خودکشی مردان به تفکیک استان در استان تهران و در
زنان مربوط به لرستان بوده است (سالنامه آماری کشور 1382). در ايران نوجوانان و
جوانان از يک طرف و زنان از طرف ديگر دو قشری هستند که بيشتر از سايرين دست به
خودکشی میزنند.
در میان جوانان بهطور کلی خودکشی کمتر با برنامهریزی قبلی بوده و سریعا متعاقب
ناکامیها و مشکلات زندگی حادث میشود. در این گروه خودکشی اقدامی است که با یک ژست
اجتماعی- روانی توام است. در حالی که در میان بزرگسالان، خودکشی با طرح و هدفهای
مشخص قبلی صورت میگیرد.
شیوع خودکشی در بین نوجوانان رو به افزایش است. بیشتر نوجوانانی که اقدام به خودکشی
میکنند از لحاظ اجتماعی منزوی هستند. این امر خصوصا در بین پسران صادق است. همچنین
بیشتر این نوجوانان والدینی دارند که طلاق گرفته یا جدا شدهاند و تعداد زیادی از
آنها دارای والدین الکلیک هستند.
از علل و عوامل خطر در تمایل فرد به خود انتحاری آگاه باشید :
_ عوامل خطر ( روان پزشکی ) :
- اختلالات روانی به ویژه اختلالات خلقی (افسردگیها و اختلالات دو قطبی)
- سوء مصرف مواد
- اختلالات اضطرابی
- اسکیزوفرنیا
- برخی اختلالات شخصیت
_ عوامل خطر ( روانی ) :
- ناتوانی در حل مسائل بین فردی
- ضعف در مهارتهای سازگاری
- تکانههای پرخاشگری
- سابقه سوءرفتار روانی، جسمی یا جنسی
- سابقه اقدام به خودکشی فرد
- سابقه خانوادگی خودکشی
_ عوامل خطر( محیطی- اجتماعی):
- از دست دادن فردی نزدیک یا یک رابطه عاطفی
- بیکاری، مشکلات اقتصادی، فقر
- مشکلات در محل کار یا تحصیل
- خودکشی در اطرافیان یا دوستان
- نبود حمایت های اجتماعی
- تنهایی و انزوا
- نبود دسترسی به مشاوره و درمان
- تاثیر رسانهها (سرایت خودکشی)
***
افراد افسرده غالبا عزت نفس ضعیفی داشته و احساس میکنند آینده بیشتر از گذشته
امیدوار کننده نیست. چنین ناامیدی پیشبینی کننده خوبی برای خودکشی نهایی به شمار
میآید و بعضی اوقات افراد افسرده تهدید به خودکشی میکنند. چنین تهدیدهایی باید
همیشه جدی تلقی شوند زیرا اگر چه ممکن است این تهدیدها توسط شخص عملی نشوند اما
بهترین پیشبینیکنندهی اقدام به خودکشی است. اقدامات قبلی فرد نیز
پیشبینیکنندههای گویایی هستند. بسیاری از خودکشیها حتی وقتی که فرد افسرده در
آغاز بهبود یافتن از افسردگی است و یا به دنبال بهبود و ترخیص از بیمارستان روی
میدهند. به عنوان مثال ارنست همینگوی مدت کوتاهی پس از بهبود از افسردگی و ترخیص
از بیمارستان با گلوله خود را کشت.
خلق افسرده، لذت نبردن از زندگی یا فعالیتهای لذتبخش، عدم تمرکز و حواسپرتی،
ناتوانی در تفکر و تصمیمگیری، بیانگیزگی، احساس گناه، اختلال در خواب و اشتها،
خستگی و ضعف شدید، دردهای پراکنده جسمی بدون علت جسمی، ناامیدی و بدبینی نسبت به
آینده، اندیشیدن پیرامون بیارزش بودن زندگی و مرگ اندیشی از علائم و نشانههای
افسردگی هستند.
به عوامل هشدار دهنده خودکشی توجه کنید :
- ناامیدی شدید
- صحبت مداوم درباره مرگ و نیستی
- افت شدید کارکرد شغلی و تحصیلی
- تغییرات در خواب و اشتها
- انزوا و کنارهگیری از دوستان و فعالیتهای اجتماعی
- بیانگیزه بودن و بیتفاوتی
- عبارتهای هشداردهنده (به زودی از شر من راحت میشوید، کار من تمام است.... )
- شادمانی و سرخوشی ناگهانی در فرد شدیدا افسرده
- ادای قرضها و بذل و بخشش ناگهانی اموال
- عوامل پیشگویی کننده :
بر اساس نتايج بررسيهاي مختلف ميتوان به برخي از عوامل پيشگويي كننده خودكشي
اشاره كرد:
بين خصوصيات همراه با خطر بالاي خودكشي ميتوان از سن بالاي 45 سال، جنس مذكر،
الكليسم، خشونت و تحريكپذيري، از دست دادن سلامت جسمي، افسردگي و بستري شدن قبلي
در بيمارستان رواني نام برد. همچنين اقدام و مبادرت قبلي به خودكشي، به عنوان يك
ملاك قوي براي احتمال بروز مجدد خودكشي به شمار ميرود. آشكارترين هشدار در خودكشي
ابراز تمايل مستقيم است. بررسيها نشان ميدهند كه تقريباً بيش از دو سوم كساني كه
خودكشي ميكنند قبلاً قصد خود را با ديگران در ميان گذاشته و آنها را به انجام آن
تهديد مينمايند. بنابراين يكي از راههاي موفق پيشگيري از خودكشي ، توجه به ابراز
آن از طريق فرد، كمك به حل مشكل و راهنمايي او جهت مراجعه به روان شناس يا
روانپزشك است.
عوامل محافظتی در برابر خودکشی :
دسترسی به درمان و مراقبتهای روانی (رواندرمانی فردی، مداخله خانوادگی، گروه
درمانی، درمان دارویی و ...)
- ارتباطهای خوب و حمایتهای اجتماعی
- ارتباطات خانوادگی قوی
- مهارتهای سازگاری و حل مسئله قوی
مهارتهاي حل مسأله به فرد اين امكان را ميدهد كه با بررسي راهحلهاي مختلفي كه
در پيشرو دارد، يكي از آنها را مؤثرتر تشخيص داده و در جهت حل مشكل به كار بندد.
بهياد داشته باشيم كه خودكشي ميتواند يك راهحل باشد، اما بدترين و آخرين راه حل
مشكل است. هميشه براي حل همه مشكلها راهحلهاي بسيار ساده، ارزان و آبرومندانه
وجود دارد كه بايد به آنها فكر كنيم و یا با كمك مشاور آنها را پيدا كنيم.
آگاه باشید که،
این درد و رنج نیست که شما را نگاه داشته،
بلکه این شما هستید که آن را در قبضه ی خود گرفتهاید.....
و زمانی که در رها کردن آن ماهر شدید،
تازه متوجه آن چیزی میشوید که مدتها به دنبال خود میکشیدید و هیچ کس جز خودتان
مسئول آن نبوده.....
حقیقت این است که هستی میخواهد،
زندگی شما چون جشنی شکوهمند باشد.....
زندگی رسم خوشایندی است
مردی شاخهای را که یک پیله پروانه در آن انتظار تولد را میکشید، پیدا کرد و با
خود به خانه برد، یک روز سوراخ کوچکی در پیله پروانه ظاهر گشت، او نشست و ساعتهای
متمادی به تلاش غریزی بدن پروانه، گرداگرد آن روزنه کوچک را تماشا کرد.
به نظر می رسید که تولد پروانه خارج از تواناییش است و با کوشش و تقلای فراوان تنها
توانست قسمتی از بدن خود را از آن سوراخ کوچک بیرون بکشد.
پس از مدتی اینگونه تصور میشد که آن پروانه هیچ حرکتی نمیکند و دیگر نمیتواند
ادامه دهد و انگار هرگونه حرکتی متوقف شده است.
بنابراین مرد تصمیم گرفت کاری کند تا شاید به پروانه کمکی کرده باشد. او یک قیچی
برداشت و با دقت بسیار شروع به بریدن بقایای پیله کرد. بعد از این کار پروانه به
راحتی از سوراخ پیلهای که توسط مرد بزرگتر شده بود بیرون آمد.
اما چیزهایی عجیب بود..... پروانه بدنی متورم اما کوچک با دو بال چروکیده و ناتوان
داشت؛ مرد همچنان منتظر ماند و با نگرانی پروانه را تماشا می کرد او انتظار داشت
بالهای پروانه بزرگ و پهن شود تا بتواند این بدن را در پرواز تحمل کند، اما هرگز
چنین اتفاقی نیفتاد.
زیرا در حقیقت پروانه مابقی عمر خود را با بالهای چروکیده و تن ورم کرده به خزیدن
در اطراف گذراند و از آنجا که از تجدید قوا برای دوره زندگیش ناتوان بود هرگز قادر
به پرواز نبود. آنچه این مرد با مهربانی و شتاب خود انجام داد سبب این اتفاق بود.
سوراخ کوچکی که در پیله وجود داشت حکمت خداوند متعال بود و تنیدن پیله و تلاش
پروانه برای خلاصی از آن روشی است که طبیعت برای جاری ساختن مایع موجود در بدن
پروانه به بالهایش در نظر گرفته است تا بدینوسیله پروانه بتواند زمانی که از پیله
خلاصی یافت، به پرواز در آید.
و جالبتر اینکه خدا محدودیت را برای پیله و تلاش برای خروج را برای پروانه به
وجود آورده است... بدین صورت که در زمان خروج از پیله مایع خاصی از بدنش به
شریانهای ظریف بالهایش ترشح میشود و او را قادر به پرواز میکند...
بعضی اوقات تلاش و کوشش و تحمل مقداری سختی در مقابله با مشکلات زندگی دقیقا همان
چیزی است که ما به آن نیاز داریم. اگر خداوند این قدرت را به ما میداد که به راحتی
و بدون هیچ مانعی به اهداف خود برسیم و بدون هیچ ستیز و تقلایی آرزوهایمان را تحقق
بخشیم شاید چنین توانایی و ارادهای که اکنون داریم، نداشتیم. اوست که بهترینها را
برای ما میخواهد... پس هیچ یک از کارهایش بیحکمت نیست...
اگر عبور از جریان زندگی بدون مواجه شدن با موانع مختلف صورت میگرفت، ما بیتحرک و
ضعیف میماندیم و پرواز را که همانا دستیابی به اهداف متعالی انسانیت است هرگز
تجربه نمی کردیم...
بدانیم «فاصله هر مشکل تا راهحل، فاصله زانوان ما تا زمین است، پس هر کس در برابر
خدا زانو بزند، در برابر هر مشکلی میایستد.»
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید