|
|
سیما مقتدر اشاره - از جمله مواردي كه يهوديت و اسلام در آن اتفاق نظر دارند، ذبح حيوانات حلال گوشت با رعايت اصول شرعي است. پيروان اين مذاهب بر اين اعتقادند كه حلال بودن بسياري از خوراكيها، گذشته از رعايت مـواردي كه ذكر آنها در اين مقوله نمي گنجد، منوط به استفاده از حيواني حلال گوشت كه ذبح آن به طريق شرعي و معين شده ميباشد. اما متاسفانه هستند افرادي كه در انديشه حمايت از حيوانات، اصول مذهبي را به علت گذشت زمان و پيشرفت علم و تكنولوژي به صورتي ديگر توجيه و تفسير ميكنند. بدين ترتيب در بسياري از جوامع خارجي قبل از ذبح حيوانات آنها را بيهوش ميكنند . متن حاضر سخني كوتاه در اين مقوله است. *** كشور آلمان با وجود داشتن سابقه اي نسبتا تيره در برخورد با يهوديان، در حال حاضر حدود چهل هزار يهودي را در خود جاي داده است. از جمله اصولي كه هر يهودي ملزم به رعايت آن ميباشد، استفاده از خوراكيهايي است كه در تهيه آنها كليه اصول شرعي منـدرج در تورات رعايت شده باشد. زيرا آمـده است : «من خد.اي شما هستم، پس خود را تقديس نماييد و مقدس باشيد، همان طور كه من مقدس هستم» (سفر لاويان 44-11). يكي از نخستين راهها براي رسيدن به تقدس جسم و روح، رعايت دستورات حلال و حرام غذايي يعني رعايت «كِشروت» است. طبق توضيح زوهر (كتاب تفاسير عرفاني تورات) غذاهاي ممنوع باعث ناپاك شدن جسم و در نتيجه تيرگي روح فرد ميگردد. در حال حاضر در سه شهر بزرگ آلمان يعني برلن، فرانكفورت و مونيخ امكان ذبح شرعي وجود دارد. بقيه نياز گوشتي «كاشر» كشور آلمان توسط فرانسه تامين ميشود. تا اين حد كه ميتوان كشتارگاه متعلق به يهوديان در پاريس، در آنتورپن (شهري در بلژيك) و شهر مرزي «استراسبورگ» را از جمله عرضهكنندگان اصلي فرآوردههاي گوشت كاشر در آلمان شمرد. به گزارش هفته نامه «يوديشه آلگماينه زايتونگ» در اواسط سال گذشته ميلادي به دادسراي مونيخ شكايتي ارسال شد. شاكي كه خود از كارشناسان دام و طيور و اهلهامبورگ ميباشد با خواندن اطلاعيهاي در مورد عرضه فرآوردههاي كاشر در يكي از مفازههاي مونيخ شكايت خود را تنظيم نموده بود. او به علت اينكه در اين مغازه «گوشت كاشر» و «فرآوردههاي ذبح شده شرعي» عرضه ميشوند خواستار جريمه مقاماتي شده بودكه اجازه فروش چنين فرآوردههايي را صادر كردهاند. شاكي به شغل وكالت هم اشتغال دارد و بر اين اعتقاد است كه عرضه گوشت به صورت مذكور خلاف قوانين مصوبه حمايت از حيوانات است. اما دادسراي مونيخ شكايت نامبرده را رد نمود. چراكه از نظر رياست دادسرا ذبح به طريقه شرعي به هيچ وجه به عنوان شكنجه و آزار حيوانات محسوب نمي شود و اگر هم اين مسئله آزار به حيوانات شمرده ميشد باز هم مستوجب جريمه نمي شود. زيرا ارتكاب به آن، امري است خلاف نظم كه رسيدگي به آن از عهده اداره مذكور خارج است. علت مخالفت حمايت كنندگان حيوانات تا حدي مشخص است. پس از موافقت ديوان عدالت اداري فدرال آلمان در سال 1995 با انجام ذبح شرعي براي سكنه مسلمان اين كشور ، يهوديان، ديگر تنها گروه اقليتي نيستند كه مجاز به انجام ذبح شرعي در اين كشور ميباشند. اما بر اساس موازين قانون حمايت از حيوانات در آلمان ، ذبح شرعي اساسا" ممنوع است. البته فقط افرادي كه به علل مذهبي مجاز به استفاده از گوشت ذبح شده غيرشرعي نميباشند از اين قانون مستثني ميباشند و از قوانين خاص ديگري پيروي مينمايند كه به ايالاتي مثل باواريا و هسن در شمال آلمان ابلاغ شده است. اما حمايت كنندگان از حيوانات مرتبا به شكلهاي مختلف مخالفت خود را با ذبح شرعي آشكار ميسازند. تعدادي از طرفداران گروه حمايت از حيوانات با ارسال نامههاي متعدد به شهرداري و يا مراجعه مستقيم به اين مركز مخالفت خود را با فروش گوشت تهيه شده به طريقه ذبح شرعي يا به عبارتي كاشر اعلام نمودند. اين گروه معتقدند ذبح چهارپايان و پرندگان بدون بيهوش نمودن آنها خلاف موازين حمايت از حيوانات است. متاسفانه در كنار مطرح نمودن حمايت از حيوانات به نوعي مخالفت با مذهب و نژادپرستي در مواردي به وضوح آشكار ميشود. حاميان حيوانات كه گروهي از آنها در سوئيس و گروهي تحت نام حزب سبزها در آلمان فعاليت دارند، معقتدند ذبح به طريقه شرعي نوعي كشتار جمعي حيوانات و بر خلاف انسانيت است و قابل مقايسه با فجايع دوره نازي ميباشد. به اعتقاد آنها از نظر فيزيكي فدائيان اين فجايع هر دو ذي حيات هستند. اما شايد اگر اين افراد به دور از هر گونه تعصبي كمي مطالعه در چگونگي ذبح به طريقه شرعي داشته باشند خود به جمع اولين مصرف كنندگان اين نوع ذبح بپيوندند. • نگاهي گذرا به چگونگي تهيه فرآوردههاي گوشتي كاشر در برلن-آلمان در 80 كيلومتري شهر برلن به شدت باران ميبارد. چهار قفس چوبي كه روي آنها با پوشش تيره رنگي گرفته شده مقابل "ابراهام داوس” قرار دارند. در حاليكه بالا تنه او به آرامي به سمت جلو و عقب در حركت است دعايي زير لب زمزمه ميكند، دعائي كه در آن از خالق مخلوقات و پادشاه عالم به جهت مقرر نمودن موازين خاص مذهبي براي ذبح حيوانات حلال گوشت بايد تشكر نمود. اوراهام داوس 41 ساله يمنيالاصل ميباشد و قريب پانزده سال است كه شوحط (ذابح) ميباشد.پس از خاتمه قرائت دعاي مذكور با تمركز حواس كامل يكي از قفسها را باز ميكند. كارد مخصوص را كه در اين مورد 12 سانيتمتر است در دست چپ خود ميگيرد و يكي از انگشتان دست راست خود آنرا كاملا" وارسي ميكند.زيرا آمده است: «كارد مخصوص بايد از سه جانب يعني لبه تيز كارد و دو طرف آن روي انگشت و روي ناخن آزمايش شود» (حولين، 17 ب). سراسر كارد شحيطا بايد تيز و كاملا" صاف و بدون كوچكترين دندانه يا ناهمواري باشد. پس از آن گوسفندي با رعايت كليه اصول خاص ذبح حلال ميشود. سپس با اطمينان كامل از سلامت حيوان ذبح شده مهر آبي رنگ مخصوص با عبارت "كاشر - انجمن كليميان برلن" بر روي گوشت نقش ميبندد. بر اساس دستوارت كتاب مقدس بيهوش كردن حيوان قبل از ذبح ممنوع است. در تورات صريحا" آمده است كه حيوان هنگام ذبح بايد زنده و كاملا" هوشيار باشد و صحت وجود اين مشخصات بايد براي شوحط (ذابح) قبل از شحيطا (ذبح شرعي) محرز گردد. تلمود هم با دقت فراوان و با ذكر تمام جزئيات شرح ميدهد كه حيوان حلال گوشت را چگونه ميتوان ذبح كرد تا از گوشت آن براي مصرف غذا استفاده شود و يكي از فوايد ذكر اين جزئيات آن است كه حيوان هنگام مردن احساس درد نكند و رنج نكشد. بر اين اساس آمده است كه سه طبقه از اشخاص مجاز نيستند حيواني را ذبح كنند و ايشان عبارتند از: 1-كر و لال، 2- ابله و ديوانه و 3- طفل خردسال (ميشنا حولين، 1:1) و به همين جهت همانطور كه قبلا" ذكر شد كاردي كه عمل ذبح با آن انجام ميگيرد بايد كاملا" تيز و صاف بدون هيچ گونه برآمدگي يا فرورفتگي باشد. كليميان ساكن آلمان براي ذبح شرعي داراي اجازه نامه ويژه اي ميباشند. در قانون حمايت از حيوانات آمده است: « در جهت تامين فرآورده گوشتي پيروان مذاهبي كه براي آنها ذبح به صورت شرعي مقرر شده است و يا مجاز به استفاده از ذبح به طريقه غير شرعي نيستند اجازه نامههاي جداگانه اي صادر ميشود». يكي از راوهاي سوئيس و متخصص در امور شحيطا در قسمتي از كتاب خود كه در سال 1996 توسط شوراي مركزي يهوديان آلمان تحت عنوان "شحيطا در پرتو سال 2000" منتشر شد در پاسخ به اين سئوال كه آيا ذبح شعي بي رحمانه است، مينويسد : «ذبح در شريعت يهود به هيچ وجه همراه با بي رحمي نيست چرا كه علاوه بر اينكه در تورات اصولا" هر گونه حركت خشن و بي رحمانه مطرود است، اعمالي كه سبب رنج كشيدن حيوان يا پرنده حين ذبح شود مصرف آن را حرام ميكند (حولين، 9 الف). صرفنظر از اين موضوع از آنجايي كه بلندي كارد ذابح بايد 2 برابر قطر گردن حيوان باشد، معمولا تنها در يك حركت برشي و بدون كوچكترين مكث حيوان ذبح ميشود به ترتيبي كه حيوان اصلا" متوجه نمي شود چه اتفاقي رخ داده است. علاوه بر آن هر ذابح براي ذبح حيوانات مختلف از كارد مخصوص به آن گروه استفاده ميكنند. اوراهام داوس در تائيد مطالب اين راو سوئيسي ميگويد: «بلندي كارد براي ذبح طيور و دام متفاوت ميباشد، به نحوي كه كارد بايد براي ذبح پرنده، گوسفند، گاو و يا گوساله، هر يك داراي اندازه مشخصي باشد. كاردهاي ذبح به علت اينكه خارج از استاندارد عمومي براي مصارف معمولي ميباشند و اصولا" توسط دست و به صورت غير مكانيكي تهيه ميشوند اغلب بسيار گران هستند. «داوس در ادامه اضافه ميكند پس از هر ذبح، كارد كاملا" تميز ميشود به نحوي كه هيچ گونه اصطكاك و مانعي حين ذبح حيوان بعدي روي كارد به جاي نمانده باشد». اما فرآوردههاي گوشتي با وجود رعايت كليه اصول و موارد ذكر شده هنوز آماده طبخ نميباشند و بايد قبل از آن مراحل ديگري ديگر مثل جدا كردن رگ و پيه از گوشت، شستن آن از خون و غيره صورت گيرد. پي نوشت 1- كاشر به معني مجاز و قابل استفاده طبق شريعت يهود ميباشد و طرفا به ذبحي اطلاق ميشود كه استفاده از آن شرعا" مجاز نيست . |
|