|
|
اردیبهشت 79
هميشه مرواريدي كوچك از ذوق دارد كه همراه با استعداد دستانش بكارد تا هميشه و هميشه هنر برداشت كند. خانم عزيزي در شهريورماه 1340 در شهرستان ملاير از توابع استان همدان به دنيا آمد. متاسفانه در هنگام تولد به علت صدمهاي مغزي كه بر او وارد شد يكي از رگهاي عصب مغزي او دچار انسداد گرديد. همين عامل باعث بروز اختلالات جسماني در وي شد و ناتوانائيهايي را موجب گرديد. با اين وجود وي همانند ديگر كودكان وارد مدرسه شد و دوران تحصيل خود را با موفقيت پشت سر نهاد و با رتبة بالايي موفق به اخذ ديپلم در رشتة خدمات بازرگاني گرديد. آليس از هوش بالايي برخوردار بود اما به دليل ناتواني در نوشتن و به دليل اين كه در امتحانات حقي از وي ضايع نگردد از طرف مسئولين مدرسه امكاناتي از جمله دراختيار گذاشتن منشي جهت نوشتن مطالب به جاي او در اختيارش گذاشته شد. او در طي دوران تحصيل، رشتههاي قلاب بافي و مكرومه بافي و گوبلن دوزي را نيز فرا گرفت. در سال 1360 همراه با خانواده به تهران مهاجرت كرد؛ بعد از دو سال در رشتة بازرگاني دانشگاه ملي امتياز كسب نمود اما به دلايلي از رفتن به دانشگاه خودداري كرد. در سال 1363 در كلاسهاي مرواريد بافي و مكرومه بافي واقع در پارك لاله شركت كرده و در اين زمينهها پيشرفت قابل توجهي نمود و به صورت اصولي با فعاليتهاي هنري و دستي آشنا گرديد. به دليل خلاقيت، كارايي و انگيزه بالايي كه داشت توسط خانم نعيما امين فرد به انجمن بانوان كليمي ايران معرفي شد و در سال 1374 به سفارش ايشان حدود 100 نمونه از كارهاي دستي خود را در نمايشگاهي كه توسط اين انجمن در هتل استقلال برپا شده بود به معرض نمايش گذاشت كه با استقبال فراواني روبرو گرديد. «هرگاه هدف را از ياد ببريد، موانع را ميبينيد». به يمن برپايي اين نمايشگاه خانم عزيزي جهت بالا بردن كيفيت فعاليتهاي هنري و كارهاي دستي و آموختن در زمينههاي ديگر، به مجتمع آموزشي نيكوكاري «رعد» كه در خدمت توان يابان (معلولين) ميباشد معرفي گرديد. همزمان با پذيرش در اين مجتمع، به دليل داشتن استعداد فراوان در هنر و علاقه به آموزش آن به عنوان مربي در زمينههاي مرواريدبافي و مكرومه بافي در انجمن بانوان آغاز به كار كرد و با وجود ناتواني جسمي و مشكلات خاصي كه داشت، هنر جويان بسياري را پذيرفت. «موفقيت، انگيزش را به وجود ميآورد و انگيزش، موفقيت را و هر دوي اين دو در كنار هم، ميل به زيستن را». در پي بالا رفتن كيفيت و خلاقيت هنري او در بسياري از زمينهها، دومين نمايشگاه او در سال 1375 به مناسبت دهة مباركة فجر در محل سازمان بانوان برگزار و با استقبال شايان بازديد كنندگان روبرو گرديد، به طوري كه از طرف آقاي «آب خِضر» معاون سازمان تبليغات اسلامي ستاد دهة فجر مفتخر به دريافت يك سكة بهار آزادي شد. شايان ذكر است كه يك «منورا» (شمعدان هفت شاخه) از سري كارهاي مرواريد بافي ايشان، توسط خانم حصيديم به نشانة هنر زن يهودي در ايران به كنفرانس پكن 1995 برده شد. سومين نمايشگاه اين گوهرة هنر در سال 1378 به مناسبت بيست و يكمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي از طرف سازمان بانوان در همان محل برگزار و در مراسم اختتاميه آن لوح تقدير و هدايايي به ايشان تقديم گرديد. البته كارهاي دستي افراد ديگري نيز در اين نمايشگاه و يا در نمايشگاههاي ديگر مورد توجه علاقهمندان قرار داشت، اما كارهاي خانم عزيزي جلوة ديگري داشت. «آليس هيچ گاه اولين كار هنري خود را نميفروشد اما تا به حال نمونههاي بسياري از آثار انگشتان پر توان خود را اهدا نموده است». ديدار با خانم آليس عزيزي اين بانوي ذوق و هنر، در مجتمع آموزشي «رعد» فعاليتهاي خود را گسترش داده و در بسياري از زمينهها از جمله گل چيني، گل خشك، گل چرمي، انواع عروسك سازي با خمير، كريستال و روبان، ظروف جادويي و ظروف كيش تبحر لازم را كسب كرده و مشغول فعاليت ميباشد. همچنين در زمينة كار با كامپيوتر از طرف همين مجتمع قادر به دريافت مدرك شده است. خانم عزيزي از تلاشهاي پيگير مربي دلسوز خود خانم خادم و مدير مجتمع خانم زكائيم، كمال تشكر و سپاسگزاري را دارد. علاوه بر اين، او گلدوزي، پولك دوزي، سرمه دوزي، و تهيه تابلوهاي بسياري از اين نوع را بدون آموزش كار ميكند. «معني سعادت آن است كه شخص از عهدة امور خود برآيد و كفايت نفس داشته باشد.» و اما.... حيف است كه بي تفاوت بگذريم از كنار مادري مهربان و از خود گذشته كه در تمام اوقات و شرايط زندگي گام به گام در خردترين و درشتترين مسائل همراه او و پيگير كارهاي وي بوده است. در واقع او خود را وقف دخترش و هنرجويان او نموده است. خانم پريوش هاروني، مادر آليس عزيزي، در مورد خصوصيات اخلاقي و شخصيتي او، مهربان بودن، خونگرم و خوش برخورد بودن را ذكر ميكند. او با گذشت و صبور است تابه حال كسي را از خود نرانده، كينهاي به دل نميگيرد و تا از فراگيري هنر به شاگردان اطمينان حاصل نكرده آنها را رها نميكند. او همواره سعي در برانگيختن انگيزه و شوق به هنر در هنر جويانش دارد. اين بدان معني است كه او از خود ميگذرد و به بارور شدن هنرجويان ميانديشد، پس هنر را در وجودشان ميكارد. قريب به 6 سال است كه خانم عزيزي به عنوان مربي در سازمانهاي بانوان و باغ صبا و همچنين در منزل خود به آموزش بانوان جامعه (7 تا 80 ساله) مشغول ميباشد. او هنرمندي است كه پلههاي خودشكوفايي را ميپيمايد و عقيده دارد كه هيچ كس بدون استعداد نيست و با كمي پشتكار و همت كه لازمة هر كاري است مخصوصا در فعاليتهاي هنري ميتوان به هدف رسيد. او در جواب به اين پرسش كه هنر خود را چگونه توصيف ميكنيد؟ گفت: «من در هر كاري توكل و عنايت به خد.اوند را اساس و به پايان رساندن يك خلاقيت هنري را رسيدن به لذت روحي و معنوي ميدانم». وي خاطر نشان كرد كه محدوديت و ناتواني جسمانيش مانع از انجام فعاليتهاي هنرياش نشده به طوري كه هيچ گاه در زندگي دلسرد و نااميد نگرديده است». «آن كس كه در حال تولد نباشد، در حال مرگ است» آليس به هنر به عنوان شغل خود نمينگرد و اميدوار است كه بتواند در رشتههاي كامپيوتري پيشرفت كرده و در همان زمينه، شغلي در دست گيرد. عليرغم ناتواني و مشكلاتي كه دارد تهيه و فراهم نمودن تمام مواد لازم براي كارهايش به عهدة خود اوست، حتي براي شاگردانش. آليس از پشتيبانيهاي مادر و پدر دلسوز و خواهر مهربان خود بسيار سپاسگزار است و عشق و علاقة فراواني به برادر بزرگوار خويش ابراز ميدارد. ما نيز از خانم عزيزي به جهت اين كه وقت با ارزش خود را در اختيار مجلة بينا قرار داد بسيار سپاسگزاريم.
مگر دريا نشيند در سبويي كه من او را نشانم در سطوري |
|