|
|
دکتر
حمامی لاله زار قبول اين اصل يا اصول كه بين معتقدان به اديان الهي ارزشهاي مشتركي وجود دارد كه براساس آن ميتوان بحث و گفتگو كرد يكي از مهمترين شرايط رسيدن به تفاهم و گذر از شرايط نفاق ، رودررويي و جنگ و ستيز است. رسيدن به اين تفاهم كه ميتوانيم يكديگر را تحمل كنيم و حرفهاي يكديگر را بشنويم و از وجود ارزشهاي مشترك بين خود آگاهي پيدا كنيم بي آن كه لزوماً خود را بر حق و ديگران را باطل تصور كنيم سنگ بناي تلاش مشترك معتقدان اديان الهي براي ساخت دنياي بهتري ميباشد. متأسفانه حافظه تاريخ انباشته از نابردباري و عدم تحمل بين مردماني است كه در واقع ارزشهاي مشترك در زندگي فردي و اجتماعي ميتوانست امكان زندگي مسالمتآميز بين آنها را فراهم نمايد. ولي تعصبات،، خودمحوريها و فراموش نمودن ارزشهاي مشترك مانع آن شده است كه انسانها در سلامت و تفاهم با يكديگر راه حل غلبه بر مشكلات و نارساييها را آسانتر پيدا نموده و براساس آنها عمل نمايند. در طي تاريخ به شكلهاي مختلف گفت و گو بين اديان وجود داشته است كه برخي با آن درگير و برخي از آن كناره ميگرفتهاند. اكنون با وجود روابط گسترده و پيچيده انساني و جامعه جهاني، نميتوان در لاك خود فرو رفت و از ديگران دوري جست. چالشهاي فراوان فراروي بشر امروزي بر سر بسياري از مسائل مشترك، ضرورت گفت و گو براي شناخت بهتر از يكديگر و نزديكي نقطه نظرها براي حل مشكلات را ضروري ميسازد و در اين زمينه گفت و گوي بين اديان به عنوان يكي از عوامل بنيادين تأثيرگذار بر فرهنگ و روحيات و عملكرد افراد ميتواند در حل مشكلات بشر امروزي چارهساز باشد. مسلماً گفت و گو بر مبناي «ارزشهاي مشترك» ميتواند شروع و آغازي مناسب براي شناخت بهتر و ادامه همكاري باشد. ارزشهاي مشترك در ميان اديان توحيدي بسيار و متعددند كه در اين جا به برخي از آنها ميپردازيم: 1- ايمان به خداوند : اعتقاد به وجود خداوند يكتا كه ازلي و آفريدگار هستي و قادر مطلق است، ستون اصلي و سنگ بناي همه ارزشهاي مشترك اديان توحيدي است چرا كه ايمان به خداوند كه در همه جا حاضر و بر هر امري ناظر است و نه تنها از اعمال انسانها بلكه از نيات و افكار آنها با اطلاع است بر همه جوانب زندگي فردي و اجتماعي فرد مؤمن سايه انداخته و او را تحت تأثير قرار ميدهد و همه فرايض و نواهي و اخلاقيات بر اين مبنا ارزش پيدا ميكند همانطور كه حبقوق نبي (فصل 2 آيه 4) ميفرمايد : « فرد صالح بر اساس ايمانش زندگي ميكند» و از آن پا فراتر نمينهد. تنها باور به خداوند و نظارت اوست كه تضميني براي عمل به رفتارهاي اخلاقي و عقلاني است. اعتقاد به خداي يگانه اساسيترين اشتراك اديان توحيدي در مقابله با جريانهاي الحادي و مادي گراست كه انسان را محدود به اين دنيا و در حد كالايي مادي ميدانند. 2- ارزش انسان آدمي به عنوان والاترين آفريده هستي كه آفرينش و همه خلقت به خاطر او تكوين يافته است ميتواند از ديگر اشتراكات اديان باشد. اين اصل كه انسان از نظر معنوي شبيه خدا آفريده شده است، اساس تعليمات دانشمندان يهود درباره وجود انساني است. از اين لحاظ انسان بر همه مخلوقات جهان فضيلت دارد و عاليترين نقطه در كار آفرينش است. ربيعقيوا از دانشمندان به نام دوران تلمود ميگويد: «انسان از اين جهت كه با ساختار و جوهره الهي آفريده شده است، شريف است. آگاهي او از اين موضوع، ارزش او را بيشتر ميكند، چنان كه تورات (سفر پيدايش فصل 9 آيه 6) ميفرمايد «زيرا خداوند، انسان را به شكل معنوي خدا آفريد». (تلمود – فصول پدران فصل 3 بند 18) در گفتار ديگري از تلمود گفته ميشود: «يك انسان با همه عالم آفرينش برابر است» (تلمود – رساله آووت دِربي ناتان 31). حضرت آدم، نخست يك فرد تنها آفريده شد تا به تو بياموزد، هر آن كس كه جان آدمي را تباه كند، كتاب مقدس بدو اين نسبت را ميدهد كه گويي او، يك جهان كامل را از بين برده است و هر آن كس كه جاني را از نابودي نجات بخشد، گويي جهاني كامل را نجات داده است. (تلمود – رساله سنهدرين فصل 4 بند 5) يا در روايتي ديگر گفته شده كه، خداوند در ابتدا حضرت آدم را تنها و تك آفريد تا فردي به ديگري نگويد پدر من از پدر تو بزرگتر و ارجح است. (تلمود – رساله سنهدرين برگ 38) اين امر بيانگر اين موضوع است كه يك فرد به خاطر نژاد، رنگ پوست و ساير تفاوتهاي فيزيكي و مادي بر ديگري برتري ندارد. و نقل قولي از حضرت الياس نبي است كه ميفرمايد: «من آسمانها و زمين را شاهد ميگيرم كه چه يهودي و چه غيريهودي، خواه مرد و خواه زن، غلام يا آزاد، در پيشگاه الهي تفاوتي ندارند، مگر آن كه هر فرد برطبق اعمالش مورد عنايت خداوند قرار ميگيرد. (تانا دِوِه الياهو ربا : 10) گذشته از اين، چون انسان به شكل معنوي خداوند آفريده شده است، از اين رو ميبايست اين حقيقت را همواره در روابط خود با ساير انسانها مد نظر داشته باشد. توهين و بيحرمتي به يك انسان، در واقع بيحرمتي به خداست. آيه «همنوعت را مانند خودت دوست بدار» (سفر لاويان فصل 19 آيه 18) اصل مهم و اساسي تورات قلمداد ميگردد. بدين ترتيب اديان الهي، اولين قدم براي دعوت انسان به توحيد و نيز هدايت او براي زندگي سعادتمندانه را ارزش بخشيدن به شخصيت انساني او دانستهاند. اين ارزشمندي بيجهت و بياساس نيست زيرا همانگونه كه از تورات نقل شد، ماهيت معنوي آدم، الهي است، ولي اين كه خود او نيز بداند كه «به شكل معنوي خداوند» آفريده شده است، رابطه او با خالق و همنوعان را تنظيم ميكند و اين امر ميتواند سنگ بناي قوانين حقوق بشر بر مبناي اديان توحيدي باشد كه متأسفانه عدم توجه به آن، هر از گاهي موجب درگيري و جنگ در نقطهاي از جهان ميگردد و خود جنگ كه معلول عدم تفاهم است عدم تفاهم بيشتر را به دنبال ميآورد. 3- وحي و نبوت اعتقاد به وجود پيامبران و ابلاغ فرامين الهي از جانب خداوند به انسان، ديگر ارزش مشترك اديان توحيدي محسوب ميگردد. اين امر كه خداوند اراده و خواست خود را به وسيله افراد صالحي به انسانها اطلاع داده است ولي نبوت هديهاي نيست كه از طرف خداوند به طور دلخواه به عدهاي از اشخاص اعطا شود، بلكه حد اعلاي يك آمادگي و تطهير جسماني و رواني و تجهيز عقلاني و فكري استثنايي است كه انسان ميتواند به آن نايل گردد، ارزش والاي انبياء را مشخص ميسازد و پيروي از سيره و روش آن بزرگواران در ابعاد و مراحل مختلف زندگي از جمله عبوديت خداوند، تقوي، عدالتخواهي، مبارزه با ظلم، استكبارستيزي، اخلاق و رفتار حسنه و .... ميتواند كارساز باشد. 4- منجي موعود : انديشه نجاتبخشي و انتظار براي موعودي كه خواهد آمد و نظامي منطبق با قوانين الهي و آسماني برقرار خواهد كرد، يكي از مهمترين بخشهاي اعتقادي ارزشهاي مشترك در اديان توحيدي است. هر چند اين كه ويژگيهاي اين موعود چيست و كي و كجا ظهور خواهد كرد، در همه اديان يكسان نيست اما آن چه كه در اين انديشه مشترك است اين است كه نجات دهندهاي از خاندان نبوت خواهد آمد كه به خوي پسنديده، تقوي و دانش و همه صفات نيكو آراسته و از بديها و زشتيها مبراست. در دين يهود منجي موعود ماشيح به معناي مسح و تدهين شده نام دارد و به تصريح كتاب مقدس از خاندان داود پيامبر است. ظهور آن حضرت فرا رسيدن روز حسابرسي الهي را بشارت خواهد داد. صبر و انتظار براي ظهور ماشيح تنها يك صفت خوب نيست بلكه يك فريضه مهم مذهبي به شمار ميآيد. به همين دليل عتقاد و انتظار براي او جزء اصول سيزدهگانه دين يهود قرار گرفته است. و برخي، اصل ايمان به ماشيح و نجات را تكميل كننده فرمان اول مجموعه ده فرمان ميدانند كه خداوند در اولين فرمان، چنين ميفرمايد (سفر خروج فصل 20 آيه 2): «من خدا خالق تو هستم كه تو را از سرزمين مصر، از خانه بردگي بيرون آوردم». در اينجا خداوند، وجود و شناسايي خود را به موضوع آزادي و نجات از بندگي سرزمين مصر مرتبط مينمايد، يعني ايمان و انتظار براي نجات و آزادي مكمل اعتقاد به وجود خداوند و توحيد است. ايمان به ظهور منجي و انتظار براي فرارسيدن ايام نجات نهايي كه پيامدهايي همچون پايان بدي و الحاد، درك بسيار كاملتر از الاهيت و آگاهي واقعي از وجود خداوند، پرستش و ستايش جهاني خداوند، همزيستي مسالمتآميز و صلح جهاني، بركت و سعادت و پايان بلايا و اتفاقات ناگوار و .... و در نهايت رستاخير مردگان را به دنبال دارد، فرد مؤمن را به پويايي و حركت وا ميدارد تا براي رسيدن به اين هدف عالي تلاش نموده تا خود و جامعه و كل بشريت را هر چه سريعتر به اين سعادت برساند. 5- ارزشهاي اخلاقي: از ديگر مشتركات اديان توحيدي، ارزشهاي اخلاقي است. منشاء ارزشهاي اخلاقي خداست همانطور كه در تفسير تلمود بر آيهاي از تورات كه ميفرمايد: «در تمام راههايش سلوك كنيد و به او (خداوند) ملحق شويد» (سفر تثنيه فصل 11 آيه 22) بيان ميشود : چگونه خداوند مهربان است تو نيز مهربان باش، چگونه باريتعالي به مخلوقاتش خير ميرساند تو نيز چنين عمل نما و .... يا گفته ميشود : «تورات ابتدايش اعمال حسنه است: «خداوند براي آدم و حوا لباسهايي از جنس پوست ايجاد كرد و ايشان را پوشانيد». (سفر پيدايش فصل 3 آيه 21) و پايانش نيز اعمال حسنه است (سفر تثنيه فصل 34 آيه 6): «او (حضرت موسي) را در گَي دفن كرد» (تلمود – رساله سوطا برگ 14) ميخاي نبي ميفرمايد: (فصل 6 آيه 8) اي آدم، خداوند به تو اطلاع ميدهد كه چه چيز نيكوست و او از تو چه ميخواهد – چيزي نميخواهد- مگر انجام دادن داوري عادلانه و انصاف، دوست داشتن نيكي و اين كه با حيا و عفت به درگاه خداوند سلوك نمايي. ارزشهاي اخلاقي مبتني بر دين است كه تمدنها را حركت بخشيده و برمبناي قواعد و قوانيني استوار نموده است و تضميني براي اجراي قوانين و احكام ايجاد مينمايد. اين ارزشها ميتواند و بايد در ابعاد مختلف زندگي جاري گشته تا ناهنجاريها از چهره جامعه و جهان بزدايد. ارزشهاي مشترك بسيار ديگري از جنبههاي فقهي و شرعي همانند نماز، روزه، قوانين پاكي و طهارت، حلال و حرام و .... وجود دارد كه ميتوان در فرصت ديگر به آنها پرداخت. در پايان، تشكيل جلساتي از اين دست كمك خواهد كرد كه تفاهم بين نخبگان اديان حاصل گردد و انعكاس همين جلسات و درك و بررسي ارزشهاي مشترك ديني و انتشار و تفهيم آنها بين اقشار مردم از هر دين و عقيده به صلح و برادري و ايجاد شرايط بهتر براي زندگي معنوي و مادي انسان منجر خواهد شد. خوشبختانه در ميان ما ايرانيان و در فرهنگ ايراني قبل و بعد از اسلام، عليرغم افت و خيزهاي فراوان، زندگي صميمانه بين پيروان اديان ، اقوام و مذاهب مختلف برقرار بوده و در جغرافياي ايران چه در پهنه گسترده گذشته و چه در مرزهاي كنوني، فرهنگ ايراني – اسلامي هرگز پذيراي تعصبات مذهبي – قومي و نژادي نبوده و زيارتگاهها و معابد مختلف و مقابر انبياي يهود و مسيحيان و زرتشتيان يكي از نشانههاي وجود تسامح و تساهل در فرهنگ ايرانيان ميباشد. ما اميدواريم كه اين گونه نشستها استمرار يابد و من وظيفه خود ميدانم كه از مركز گفتگوي اديان و مسئولين محترم آن كه موجبات اين گفتگو را فراهم آوردهاند قدرداني و تشكر نمايم. |
|