|
|
رحمن
دلرحيم در تورات، سفر تثنيه، دواريم (فصل 10 آيه 12) چنين آمده است: «اكنون اي فرزند اسرائيل پروردگارت از تو چه ميخواهد؟ مگر آن كه از او ترس داشته باشي و در راه او گام نهي، به او عشق ورزي و با تمامي دل و جان خدايت را پرستش نمايي». در اين زمينه «راشي» از بزرگترين مفسران تورات و كتب مقدس، با اشاره به جمله «مگر آن كه از او ترس داشته باشي» و با استناد بر جمله معروف در ادبيات يهود كه ميگويد: «همه چيز در اختيار خداوند است جز ترس از خدا»، چنين نتيجهگيري ميكند كه تنها خود انسان است كه ميتواند موجب خير يا شر باشد و گرچه انتخاب نيكي و بدي از جانب خدا در اختيار انسان قرار گرفته است، پروردگار عالم، انسان را راهنمايي فرموده تا در جهت صلاح و نيكبختي خويش، نيكي را برگزيند و با ترس از پروردگار از بدي دوري جويد. همچنين هارامبام (موسيبنميمون) عالم و فيلسوف يهودي چنين ميگويد: تورات به دو مورد به عنوان يك قاعده كلي در نيل به سعادت اشاره نموده است، اول تزكيه روح و دوم اصلاح جامعه. در اين نوشتار منظور از تقوي، پرهيزگاري و دست نگه داشتن از ارتكاب به خطاست. بدين معني كه اوامر پروردگار را به جاي آوريم و نواهي او را ترك نماييم و چنانچه طالب سعادت و نيل به تقوي هستيم، ترك نواهي ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك ميگرداند، چرا كه تقوي مورد مدح و ثناي پروردگار بوده، سبب آمرزش گناهان و پذيرش اعمال نيك ميگردد تا مقدمه رستگاري فراهم آيد. در اهميت تقوي، دانشمندان يهود معتقدند كه پرهيزگاري از مراحلي است كه حتي منجر به كسب مقام نبوت ميگردد، به طوري كه در همين زمينه در تلمود (كتاب ميشنا) چنين آمده است: «چابكي براي انسان پاكي را به همراه ميآورد، طهارت و پاكي منجر به پرهيزگاري در انسان ميگردد كه همين امر به وي قداست ميبخشد، قداست آدمي را متواضع و فروتن ميسازد، تواضع و فروتني در انسان، ترس از ارتكاب به خطا را در دل او ميپروراند و هراس از خطاكاري سبب پارسايي و پرهيزگاري ميشود و در نهايت همين پارسايي و دينداري شخص را پذيراي روحقدسي (الهام الهي) ميكند». حضرت داوود در كتاب تهيليم، مزامير (فصل 15) اهميت و مقام والاي شخص خداترس را به گونهاي ديگر بيان نموده است. او ابتدا اين سؤال را مطرح مينمايد كه «چه اشخاصي مقرب درگاه پروردگارند؟» و سپس صفاتي چند را در اين چنين اشخاصي برميشمرد كه راستگويي، پرهيز از غيبت، روا نداشتن بدي به همسايه جزيي از آنهاست و سپس چنين ميفرمايد: «كسي مقرب درگاه الهي است كه شخص خداترس را احترام گذارد». با توجه به آن چه گفته شد مشخص ميگردد كه رستگاري انسان در گرو پرهيزگاري و تقوي است. اگر قلب انسان را به آينه و دستورات الهي را به آفتاب عالمتاب تشبيه نماييم، جايي كه در اثر هوي و هوس اين آينه، تيره و تار شود هرگز نوري را انعكاس نخواهد داد و در جهت خلاف آن نيز اين ارتباط صادق خواهد بود يعني چنانچه در پرتو خداترسي و پرهيزكاري اين آينه صيقل داده شود، آن گاه روشنايي خيرهكننده آفتاب فرامين الهي در سطوح آن منعكس گرديده و روشنيبخش محيط خواهد بود. روشن است كه پيشرفتهاي علمي و صنعتي هرگز مشكلات عاطفي و معنوي انسانها را حل ننموده و هميشه خلاء غفلت از خداشناسي در جنبههاي گوناگون زندگي اجتماعي احساس ميشود. در پايان به مزامير حضرت داوود
آيههاي 15- 12 از فصل 34 اشاره ميشود: «.... اي فرزندان بياييد از من بشنويد تا
خداترسي را به شما بياموزم: كيست آن شخصي كه آرزومند زندگي و نيكي است؟ زبانت را از
بدي و لبهايت را از سخنان فريبكارانه مصون نگاهدار، از بدي بپرهيز و به نيكي روي
آور، طالب صلح باش و در پي آن بكوش ...».
|
|