بهروز مبصری
مصاحبه ای منتشر نشده به مناسبت یکصدمین سالگرد
تولد استاد "مرتضی نی داود"
بخش دوم
اشاره : مرتضی نی داوود (1279-1369 شمسی)، از
مشهورترین موسیقیدان های یهودی معاصر ایران است. در شماره گذشته، اولین بخش مصاحبه
وی (سال 1335) با موحوم علی مبشر درج شد. اکنون بخش پایانی این مصاحبه را می
خوانیم.
بنده 18 ماه رفتم به رادیو و ردیف هایم را ضبط کردم ولی تاکنون پخش نشده. ولی بنده
اشتیاقم این بود که ب این سن و سال در سرما و گرما، از شمال تهران به جنوب تهران
می رفتم و ساعت 7 صبح تا یک بعدازظهر ردیف هایم را ضبط کردم که مردم موسیقی خوب گوش
کنند ولی تا به حال پخش نشده است. حالا هم نمی دانم که اصلا ضبط شده یا نشده، نوار
من در رادیو موجود هست یا نیست، نمی دانم. فقط یک سری به بنده دادند. از طریق وزارت
اطلاعات 18 ماه آمدم و رفتم. مدیر کل رادیو هم قول داده بود که پخش بشود. تمام
چیزهایی که می دانستم ضبط کردم، فقط یک نسخه دارم، آن مصاحبه مدیر کل را هم دارم.
گله ای کوچک من از خوانندگان و نوازندگان موسیقی ایرانی دارم. آن کسی که آواز می
خواند، شعر حافظ، سعدی و ... که اینها بهترین شاعران دنیا هستند و دنیا به اینها
احترام می گذارد، یک خواننده یک غزل از حافظ را شروع به خواندن می کند با اینکه
صدای او گرم است و خوب می خواند اگر یک نفر هم است که همراهش سازی می زند یک مربته
وسط شعر یک چهار مضراب می زنند. چهار مضراب برای این است که خستگی خواننده دربرود و
نفسی تازه کند. زمانش حداکثر نیم دقیقه است. یک کار کوچکی را ساز انجام می دهد. آن
وقت در این چهار مضراب تنبک هم شروع به کوبیدن می کند.
چه اجباری است؟ چه لزومی دارد؟ این چه واجبی است، شما به غیر از این که به سعدی و
حافظ توهین کرده باشی کار دیگری انجام نداده اید. توی حرف آنها هی ضرب بزنید، این
را که گفته که انجام بدهید؟ اینها توهین است . یکی از چیزهایی که در موسیقی ما باید
ترک کنیم همین تنبک زدن وسط چهار مضراب و کار خواننده است.
روی سخنم به آقایان خواننده است، به خانم ها کاری ندارم. خانم ها همه شان تصنیف
خوان هستند. از میان آقایان خواننده ها کسانی را که قبول دارم: بنان، ادیب
خوانساری، گلپایگانی، محمود خوانساری، خیلی خوب می خوانند. این ضرب زدن وسط چهار
مضراب این پیشرفت نیست اگر این ضرب را از وسط چهار مضراب برداریم مافوقش نیم دقیقه
است هیچ چیز از موسیقی کسر نمی شود و هیچ ضرری ندارد. الان معمول شده که شور اصفهان
– افشاری – دشتی – بیات ترک – ماهور – سه گاه – چهارگاه – همایون می نوازند نوا
خیلی کم که اصلا هیچ اجرایی نمی شنویم.
یک نفر را می آورند در رادیو هفته ای یک روز یا دو روز این گوشه ها را بنوازد و
مردم گوش بدهند. جازی ها هم باشند، هر دو لازم است برای جوان ها.
من خیلی ناراحت می شوم که محل موسیقی اصیل نمی گذارند. به بنده قول دادند که این
ردیف ها را از رادیو پخش می کنیم و نکردند. بنده به این اشتیاق ب این سن و سال
آمدم به رادیو.
80 سال سن دارم، عروسم مرا هر روز از 9 صبح تا یک بعدازظهر به وزارت اطلاعات می
آورد و می برد. این عاشقی مرا به موسیقی ایرانی این ها همراهیم کرده اند.
- می گویند خانم اکرم بنایی شاگرد شماست؟
- ببینید آقای مبشری، بنده یک سبک خاصی دارم روی سبک آقای حسینقلی و درویش خان
است و یک چیزهایی هم خود بنده اضافه کردم اغلب اینهایی که می گویند شاگرد من هستند
می توانند هم نباشند. کار من مثل رنگ آبی و رنگ سفید است، مشخص است کسی که رنگ آبی
در دست دارد که نمی تواند بگوید سفید است.
مرحوم قمر مشخص است که شاگرد بنده است، سبک خواندنش سبک بنده است. اکرم بنایی هم
چند شبی آمد به منزل ما چند تا تصنیف به ایشان دادم با عروس من دوست است. مجموعا،
حدود 20 جلسه آمد و دیگر نیامد.
خواننده های خوب به عقیده بنده اول سید رحیم اصفهانی بهترین خواننده بود، بعد
شاگردش حبیب شاطر حاجی – سید حسین طاهر زاده – ادیب خوانساری تاج اصفهانی – بنان –
گلپایگانی – محمودی خوانساری بسیار خود آواز می خوانند. اینها آوازه خوان های خوبی
هستند نه تصنیف خوان. از خانم ها تصنیف خوانی توقع دارند. آوازه خوان نیستند و توقع
مردم آواز است نه تصنیف. ولی قمر استعداد هر دوی اینها را داشت برای این که صدای
فوق العاده قوی داشت. ملوک ضرابی خوب تصنیف می خواند. هیچکس در بین خانم ها مثل
ملوک ضرابی خوب تصنیف نمی خواند.
- آیا الان فعالیتی دارید؟
- فعالیت ندارم. موسیقی در خون بنده است، با خون اندرون شود با جان بدر رود. من
عاشق موسیقی هستم اگر یکروز تار نزنم می میرم. حتما بایستی تار بنوازم، واقعا
عاشقم، تا هستم ساز میزنم. الان هم که 80 سال دارم خیلی ساز می زنم. من تنهای تنها
هستم. عیالم چندی قبل فوت کرد و من تنها زندگی می کنم، من عاشق موسیقی هستم.
- در مورد 297 گوشه بفرمایید؟
- به طور کلی قربان بنده معتقدم این موسیقی ایرانی باید تقویت بشود و از این
خمودگی بیرونش بیاورند. این کار به وزارت فرهنگ و هنر وابسته است و موسیقی عمیق و
عمقی بایستی کار بکنند. چیزهایی که بنده برای رادیو نواختم بگذارند مردم بشنوند.
- از میان ردیف ها کدامیک را معتبر می دانید؟
- موسیقی آقا حسینقلی برای بنده و درویش خان خیلی معتبرتر است. آقا علی اکبر
فراهانی. میرزا عبدا... و آقا حسین قلی پسران آقا علی اکبر فراهانی هستند. درویش
خان برای بنده خیلی معتبر است یعنی اصل موسیقی ما دست این خانواده است و امروز
بدبختانه روی یک دلیل هایی که نمی دانم از دست ما خارج شده و عده کمی روی می آورند
به موسیقی ایرانی.
بایستی این 297 گوشه را بدانند. البته اگر ابتکاری خود نوازنده داشته باشد می شود،
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. البته مجموعه علم موسیقی اگر بخواهید یک ساعت
ساز بزنید اگر 297 گوشه بلد نباشید محال است بتوانید سازی بزنید مگر این که هی
تکرار کنید و این غلط است. تکرار مورد ندارد. ولی اگر مایه داشته باشید می توانید
بیشتر از یک ساعت در یک دستگاه سازی بزنید. هم ابتکار لازم است هم این که این گوشه
ها را بدانید. بنده خیلی میل دارم که زنده باشم که ببینم جوانان این مملکت دارند
کار موسیقی ایرانی می کنند تصور نمی کنم سن و سال بنده به من این اجازه را بدهد
زیرا الان 80 سال دارم.
- در مورد خانم روح انگیز بفرمایید؟
- روح انگیز شاگرد من بود. 10 سال در رادیو هفته ای یک شب می آمد، ادیب
خوانساری، بنان و ... هفته ای یک شب می آمدند از مجلس استفاده می کردند.
- فرق تار قفقازی و تار ایرانی چیست؟
- تار ایرانی ها نرمتر، ظریف تر و سالم تر است. مال قفقازی ها سیم بیشتر دارد و
شلوغ تر است و آنها رنگ زیاد می زنند. تار ما ظرافت دارد، مال آنها 11 سیم است. مال
ما 6 سیم گاهی از سر دلتنگی ساز می زنم، گاهی خوشحالی. برای دوستانم نمی زنم ولی برای نبیره ها و نوه هایم می زنم.
- برای جوان ها چه توصیه ای دارید؟
- از همه هنرجویان خواهش می کنم رعایت موسیقی ایرانی را داشته باشند، بین این
آوازها ضرب بگیرند، پیرامون موسیقی اصیل ایرانی گردش کنند.
- از پنجه چه کسانی خوشتان می آید؟
- آقای تجویدی خود می زند. آقای اسدا... ملک، آقای جلیل شهناز، فرهنگ شریف،
پرویز یاحقی از همه بهتر همین ها هستند که نام بردم. در سنتور آقای پایور، آقای
ورزنده، البته آقای پایور رییس دسته است. مرتضی محجوبی، قربان، سازش اروپایی بود
ولی این مرد بزرگ به قدری مهارت داشت که هیچ جور نشان نمی داد که این وسیله خارجی
است برای این که از سوز دل ایرانی صحبت می کرد. دل نشین بود و گفتگوی خوب او را با
پیانو خیلی دیدم. من ایرانی بودن و ایرانی ساز زدن با پیانو مثل محجوبی ندیدم، خودش
هم مرد خیلی خوبی بود.
من فقط اتکا به موسیقی دارم. می توانم بگویم که در دوره ای که کار کردم موسیقیدان
بدی نبودم و در زندگی، ولی نویسنده خوبی نیستم.
- یک خاطره تعریف کنید؟
- وقتی کوچک بودم و مدرسه می رفتم، می آمدند می گفتند که داوود شیرازی ساز زده
و بلبل آمده و نشسته روی دسته سازش. من ب این که کوچک بودم هیچ نمی توانستم باور
کنم که یک چنین چیزی می شود.
داوود شیرازی، ردیف آقا علی اکبر فراهانی و میرزا حسینقلی را خیلی خوب می نواخت.
بنده ساز زدنش را دیده بودم و می گفتم که این را نمی توانم باور کنم که بلبل روی
دسته تار بنشیند. بعد از داوود شیرازی پسرش هم اسماعیل شیرازی خوب تار می زد. بعده برای آقا حسینقلی و میرزا عبدا... و درویش خان هم گفتند که بلبل روی دسته سازش می
نشیند ولی برای من سخت بود باور کردنش.
تا اینکه یک شبی مهمانی بود در باغ صاحب جم بودیم، بنده سازی می زدم. باغ باصفایی
بود. دیدم بلبل روی دسته ساز من نیامد ولی خیلی نزدیک روی یک شاخه نشسته بود و من
هیچ باور نمی کردم ت این که این پیشامد برای خود من پیش آمد ولی بلبل روی دسته تار
نیامد بنشیند. ولی خیلی نزدیک بود، روی یک شاخه نشسته بود. و آنهایی که داشتند گوش
می کردند اشاره کردند به خواننده که دیگر نخواند ببینیم چه می شود و من تنها ساز
زدم بلبل هم جواب می داد مثل سوال و جواب آواز با ساز. این کار را بنده کردم وآن شب تمام شد رفتیم منزل. فردایش من دیدم مردم حرف هایی که
می زدند من باور نمی کردم، دیدم به خودم دارند می گویند: آن شب فلان جا در باغ صاحب
جم شما ساز زدی بلبل روی دسته سازت نشسته بود، گفتم آقا (اینطور) نیست، گفتند که
باید افتخار کنی. حالا می خواهی نگویی ما خودمان می گوییم! بالاخره فهمیدیم که این
همه می گویند بلبل روی دسته ساز نشسته بود، (در حقیقت) روی شاخه درخت نشسته بود نه
روی دسته ساز بنده یا هر وسیله که بود. آقای مبشری به بنده تلفن می کردند و می
گفتند که ما شنیده ایم که یک شبی در ..... ، گفتم خد.ا شاهد است روی دسته ساز من
نیامد، گفتند آمده، تو نمی خواهی بگویی! خلاصه هر چه از بچگی می گفتم که یک چنین
چیزی نمی شود، باور نمی کردند.
فقط این را می گویم که اگر تار را نرم بزنید و اگر چکشی مضراب نزنید، بلبل نزدیک می
آید. از ساز نرم، بلبل خیلی خوشش می آید.
مقالات مرتبط:
مرغ سحر
بخش 1
یهودیان و موسیقی اصیل ایرانی
نقش یهودیان در ترویج موسیقی دینی
مقدمه ی بر موسیقی یهود و بنی اسرائیل
یهودیان و موسیقی اصیل ایرانی
|