ژان پایاب
آذر 88
بر
اساس نوشتههای فیلون فیلسوف یهودی، حضرت موسی (ع) نزد کاهنان مصری در علوم موسیقی
تعلیم دیدهبود و جای تردید نیست که قوم موسی سازهای مصر دوران فراعنهی جدید و
آوازها و الحان مصری فراوانی را با خود به کنعان آوردند.
در میان آثار بهدست آمده از گذشتهی یهود، آثار و علائمی شبیه به حروف
موسیقینگاری دیده میشوند و این نکته نشان میدهد که یهودیان دارای ابزار
موسیقینگاری بودهاند.
قرائت آهنگین تورات شیوهی کهنی بود که در ایام معبد نیز آن را میشناختند و از
همانجا بود که به کنیساها راه باز کرد و میتوان گفت که قدیمیترین شیوههای
موسیقائی در سنت یهود است.
هنر موسیقی در قوم یهود را میتوان بهجرأت یکی از اصیلترین موسیقیهای قومی دینی
درکل تاریخ جهان شمرد که مبانی و ساختار آن هنوز حفظ گردیده و دخل و تصرفی در آن
بهوقوع نپیوستهاست. در ربع قرن گذشته کاوشها و تحقیقات بسیاری در زمینهی موسیقی
یهود صورت گرفته که تاکنون نیز ادامه دارد بهطوری که روزبهروز دریچهی جدیدی از
موسیقی یهود توسط محققان و موسیقیدانان به روی جهانیان باز میشود و جامعهی بشری
را به سوی ناشناختههای این موسیقی غنی رهنمون میکند. البته قدمت تاریخ موسیقی
یهود را نمیتوان دقیقاً تخمین زد ولی گروهی از اساتید موسیقیشناسی دانشگاه موسیقی
بنجامین با همکاری باستانشناسان مرکز تحقیقاتی U.L.I.B طی پژوهشهای باستانشناسی
و تحقیقاتی در سال 1976، مقالهای انتشار دادند که عمر پیدایش موسیقی یهود و
بنیاسرائیل را در حدود 4800 سال تخمین زدند. البته نمیتوان بهجرأت به صحت این
فرضیه رأی داد. چون گروههای تحقیقاتی دیگری نیز بررسیهایی انجام داده و تئوری
دیگری را در این مورد بیان کردهاند.
نقش یهودیان در موسیقی اصیل ایرانی نیز بسیار ظریف ولی در عین حال محسوس است هر چند
كه تحقیقات زیادی در این مورد نشده ولی بهجرأت گفته میشود كه یكی از بانیان حفظ
موسیقی یران، ایرانیان یهودی بوده اند و حتی دستگاه چهارگاه را به یهودیان نسبت
میدهند كه بهعنوان شكرگزاری به كوروش تقدیمشده، در حالی كه سرودی به روی آن
ساخته شدهبود.
***
تأثیر فرهنگ ایرانی از یک سو و توجه هویت دینی ایرانیان یهودی از سوی دیگر
موسیقیدانانی یهودی را در دامان خود پروراند که هر کدام تأثیر بهسزایی درحفظ
موسیقی اصیل ایرانی داشتند. که از جمله آنان میتوان به مرتضی خان نیداود،
موسیخان کاشی، یونس دردشتی و سلیمان روحافزا اشاره کرد.
موسیخان کاشی
موسیخان، استاد موسیقی بود. همچنین تار و نی نیز مینواخت. او برای 18 سال
نوازندهی دربار ضلالسلطان بود. ضلالسطان برادر ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان بود.
بعد از مدتی موسی مورد توجه و تحت حمایت جلال آلالدوله قجر قرار گرفت که حاکم یزد
بود. پس از ورود موسی خان به یزد و مشاهده وضعیت یهودیان این شهر و اینکه مجبور
بودند لباسی تحت عنوان یهودانه بپوشند، ناراحتی وی را پدید آورد. سپس موسی خان به
زودی روابط دوستانهای را با حاکم برقرار کرد. و درخواست خود را به جلال آلالدوله برای حذف ضرورت پوشیدن یهودانه اعلام کرد و حاکم به این خواست موافقت کرد.
کمی بعد، موسی خان با دعوت رسمی از دربار اجازه اجرا نزد ناصرالدین شاه در تهران را
دریافت کرد.
مرتضی خان نی داود - آهنگساز ، نوازنده بزرگ تار
موسیقیدانان سنتی ایران كه در فاصلهی جنبش مشروطیت و نخستین دهه از قرن جاری
سر برآوردهاند، همه پیش از هر چیز نوازنده بودهاند، هر چند كه گهگاه به سراغ
آهنگسازی نیز رفتهاند.
مهارتهی فنی و گاه شگفتآور این نوازندگان، آنچنان جمع شنوندگان را مجذوب خود
میساخته كه آهنگسازی آنها را، غالبا از یاد میبردهاند. درویش خان، ارسلان
درگاهی، موسی معروفی و حبیب سماعی از اینگونه موسیقیدانان بهشمار میروند.
در كنار اینان به چهرهی برجستهی دیگری برمیخوریم كه استثنایی را پدید
آوردهاست: مرتضیخان نیداود.
از یك سو رغبت به آهنگسازی در او همپی شوق نواختن در غلیان بوده و از سوی دیگر
در میان پیش درآمدها، چهار مضرابها، رنگها و تصنیفهی او كه به گفتهی خودش به
دویست فقره بالغ میشود، یكی از فراگیرترین و پرآوازهترین تصنیفهای قرن،
میدرخشد، تصنیف برانگیزاننده «مرغ سحر» كه نام او را برای همیشه در تاریخ موسیقی ایران نگاه خواهدداشت.
اگرچه میتوان شعر «مرغ سحر» سرودهی محمدتقی بهار (ملك الشعرا) و سازگاری آن را با
آرمان ملی و آزادیجویی مردم، پشتوانهی شهرت و ماندگاری آن به شمار آورد، ولی از
كاركرد زیبای آهنگ نیداود نیز نمیتوان و نباید غافل ماند. كمااینكه بهار متنهی
زیبی دیگری نیز برای پیوند با موسیقی سروده ولی هیچكدام شهرت و تاثیر مرغ سحر را
پیدا نكردهاست.
شعر و آهنگ، در مرغ سحر توانیی بیانی همانندی دارند و با دقتی هنرمندانه بههم
پیوند خوردهاند.
موسیقی روان نی داود، زبان كمابیش روشنفكرانهی بهار را حتی برای مردم عادی دلپذیر
و دریافتنی ساخته است. جاذبهی ماندگار مرغ سحر سبب شده كه پس از نخستین اجرا با
صدی «ملوك ضرابی» (و نه آنگونه كه میگویند، قمرالملوك وزیری) خوانندگان دیگری
نیز آن را در بازسازیهی تازه بخوانند.
مرتضی نیداود در سال 1279به روایتی دیگر 1280 خورشیدی در تهران و در خانوادهی
اهل موسیقی زادهشد.
پدرش «بالاخان» با تار و تنبك آشنایی داشت. مرتضی ابتدا در مدرسه به تحصیل دروس
همگانی پرداخت، ولی ده یازده ساله بود كه پدر با دریافت ذوق و علاقه به موسیقی در
فرزند، او را به دست استاد آقاحسینقلی سپرد.
مرتضی خان دو سال نزد آقاحسینقلی و سه سال نزد برجستهترین شاگرد او، درویش خان،
ردیف موسیقی سنتی و شیوهی تارنوازی را آموخت و آنچنان پیش رفت كه در ختم كلاس
درویش، توانست «تبرزین طلیی»، یعنی نشانی را كه به شاگردان ممتاز داده میشد،
بهدست آورد. مرتضیخان هنوز بیست سالی بیش نداشت كه مدرسهی موسیقی خود را در
کوچهی بختیاری در نزدیکی خیابان اعلاءالدوله (فردوسی امروز) بنیان نهاد و به
افتخار استادش آن را درویشخان نامید و توانست پس از مرگ نابههنگام استاد آموزش
شاگردان استاد را برعهده بگیرد. قبل از مجلس پنجم زمانی که دولت دستور داد هر
شهروند ایرانی باید شناسنامه و اسم فامیلی داشته باشد مرتضیخان نام خانوادگی
نیداوود را به یادبود گوشهای از دستگاه همایون انتخاب کرد. نیداود از سال 1319،
اولین سال فعالیت رادیو یران، به این سازمان پیوست و در برنامههی مختلف موسیقی
آن به همكاری و همنوازی با هنرمندان برجستهی چون رضا محجوبی، علی اكبر شهنازی،
حبیب سماعی، ابوالحسن صبا و موسی معروفی پرداخت. او طی ده سال همكاری تنگاتنگ با
رادیو، برای خوانندگان معروفی چون ادیب خوانساری، جواد بدیع زاده و غلامحسین بنان
تصنیف ساخته یا پا به پی آوازشان تار نواختهاست.
دیری نگذشت که مرتضیخان رادیو را ترک کرد و سی سال عمر خود را محدود به آموزش
موسیقی کرد و بهندرت اجرایی عمومی داشت. سپس دوباره به رادیو ملی ایران بازگشت و
در طی 18 ماه او تنها، اپراتور کامل موجود در سیستم ردیف موسیقی ایرانی را ضبط کرد
که نتیجهی آن مجموعهای حدود 3000 نوار کاست بود که یک مجموعهی کامل آن در وزارت
علوم ایران در تهران نگهداری شده و یک مجموعهی کامل دیگر در کتابخانهی دانشگاه
موسیقی اورشلیم نگهداری میشود.
همچنین مرتضی نی داود در سال 1348 كار مهم دیگری را به انجام رسانیده و آن نواختن و
ضبط نزدیك به 300 گوشه از مجموعه ردیف موسیقی سنتی ایران است.
از میان ساختههای او علاوه بر مرغ سحر، میتوان از تصنیفهایی چون، ماه من، مرغ حق
و آتش دل، و نیز پیش درآمد اصفهان یاد كرد كه هنوز جذابیت خود را حفظ كردهاست.
گفتنی است كه در سالهای پس از انقلاب، استاد مرتضی حنانه، این پیش درآمد او را به
شیو هی نو، برای اركستر بزرگ تنظیم كرده كه موسیقی اصلی سریال هزار دستان
(ساختهی علی حاتمی) است.
علاوه بر نقشها و آثار متعدد او در موسیقی کلاسیک به عنوان استاد تار به واسطهی
کشف دو تن از بهترین خوانندگان ایران نیز ستوده میشود. اولی غلامحسین بنان که به
یکی از نامآورترین خوانندگان زمان خود تبدیل شد و دومی ملوک ضرابی، اولین زن
خوانندهی ایرانی بود که در کنسرتی که توسط مرتضی خان نیداوود برگزار شد به صحنه
رفت و فعالیت هنری خود را آغاز کرد.
مرتضی خان در سال 1359 در ایالت سانفرانسیسکو در کالیفرنیا درگذشت.
سلیمان روحافزا «سیمون ایمره»
سلیمان در سال 1286 شمسی در خانوادهای یهودی در تهران به دنیا آمد. او همچون
خانوادهی خود، موسیقی را پیشه قرار داد. و بهشیوهی کلیمیهای موسیقیدان که نام
خانوادگی خود را از گوشه موسیقی انتخاب میکردند، نام وی روحافزا شد. وی در دورهی
کودک به فراگیری تار پرداخت. او بعدها به خدمت استاد مرتضی نیداوود راه یافت تا
از ملاحت پنجهی استاد و خرمن دانش وسیع وی در نوازندگی خوشهچینی کند. در این زمان
سرعت پنجه، شفافیت مضرابها حرکت تند و سریع دست چپ را از استاد نیداود فرا گرفت.
بعدها وقتی به تسلط کامل در تار دست یافت و به نوازندگی ویلن روی آورد تا نبوغ و
خلاقیت خود را با آن ساز آزمایش کند. سلیمان روحافزا جزء اولین مدرسین موسیقی
مدرسه عالی بود. بعدها او پس از این که از استاد نیداوود اصول را فرا گفت جهت شرکت
در ارکستر انجمن موسیقی ملی دعوت شد که مقارن با سالهای 1323 میباشد و در
بروشورهای انجمن موسیقی نامش ثبت شده است.
شیوه نوازندگیاش در تار باعث شد که از سال 1328 تا 1333 شمسی ارکستری به رهبری خود
تشکیل دهد و اتفاقاً در همین سالها بود که چند صفحه با خوانندهی معروف آن دوره،
روحانگیز، ضبط کرد. وی در این سالها همکاری نزدیکی با کلنل وزیری و حسین سنجری
داشتهاست.
روحافزا همکاری خود را با رادیو در سال 1323 آغاز کرد. از اجراهای ضبط شده در
رادیو میتوان به چند برنامه با یونس دردشتی اشاره کرد که در آرشیو رادیو موجود
است. شیوهی اجرایی وی در تار دارای ضربیهای فوقالعاده زیبایی است. و به دلیل
صدای ساز و نحوهی اجرا، شیوهی نوازندگی او با شیوهی یحیی زرپنجه متفاوت است.
بهنظر میرسد که او با وجودی که چنین شیوهای در تار داشتهاست، ردیفدانی کامل
بوده و بهخوبی میدانسته که در کجا از جملات ردیف استفاده کند. در لوازم بهجا
مانده از وی مضراب تارش به چشم میخورد که جنس آن از شاخ گوزن بوده و همین امر صدای
تارش را متفاوت با دیگران میکند. وقتی که موسی معروفی نوازنده و استاد بزرگ تار
تصمیم گرفت دانستههای خود را که بعدها به نام ردیف موسی معروفی شکل گرفت، ضبط کند.
از میان نوازندگان تار به دلیل تسلط کامل به ردیفنوازی، روحافزا ر برای ضبط
انتخاب کرد. ضبط نوارها یک سال بهطول انجامید. در هر نوار، موسی معروفی نام
گوشهها را میبرد و سپس صدای تار روحافزا بهگوش میرسید که همان گوشه را
مینواخت.
و اینچنین بود که اثری جاویدان با صدای تار روحافزا به یادگار باقی مانده که
امروزه ملاک و مصدر بسیاری از هنرمندان موسیقی است. آثار بهجا مانده از سلیمان
روحافزا عبارتند از:
1- ردیف موسی معروفی – اجرا با تار سلیمان روحافزا.
2- چند برنامهی رادیویی همراه با صدای یونس دردشتی.
3- چند صفحه با ارکستر خودش و با صدای روحانگیز.
4- چندضربی قدیمی با کوشش موسی معروفی به دست آمده که نزد خانوادهی موسی معروفی
محفوظ است.
سلیمان روحافزا، 8 مرداد 1359 بهدرود حیات گفت.
یونس دردشتی
یونس
دردشتی، به سال ۱۲۸۸ خورشیدی در خانوادهی پا به جهان گذاشت كه صدای خوش و خوب و
رسا در آن خانواده موروثی و موهبتی خدادادی بود . پدر او هر روز با صدای بلند شروع
به خواندن آواز میكرد و او نیز به تقلید از پدر آواز میخواند و از سن 5 سالگی
خوانندگی را نزد پدر شروع و یادگیری ردیفها و مقامهی آواز ایرانی را آغاز کرد.
شوق و علاقه این كودك به موسیقی و آواز به حدی بود كه روزانه به جی بازیهای
كودكانه و شیطنت، به هیچ چیز جز موسیقی فكر نمیكرد و خیلی مؤدب جلوی پدر مینشست و
به فراگیری موسیقی میپرداخت .
یونس دردشتی در سن سیزده سالگی پدر را از دست داد و دیگر نتوانست از محضر او
بهرهمند شود لذا روزها به صفحات گرامافون گوش میداد و به اندوختههای خود
میافزود تا كه به محضر مرحوم استاد موسی نی داوود راه یافت و نزد آن استاد بینظیر
مشغول تحصیل و فراگیری علم موسیقی گردید. او دلباختهی روش تاج اصفهانی و ظلی و
ادیب خوانساری در خوانندگی بود . نخستین دستگاهی كه نزد استاد آموخت «دشتی» بود كه
در اولین كنسرت خود به همراهی یحیی خان زرین پنجه در گراند هتل برپا كرد و از
موفقیت بزرگ و فراوانی برخوردار گشت. همین موفقیت سبب شهرت و معروفیت مضاعف برای او
شد و به رادیو راه یافت تا جائی كه نام «بلبل رادیو» را به او اطلاق كردند . وی در
طول همكاری خود با رادیو ، با هنرمندانی مثل: مرتضی محجوبی ، حسین یاحقی ، ابراهیم
منصوری و جلیل شهناز همكاری داشت و تمام دستگاههی ایرانی را اجرا كرد.
یونس دردشتی در ۱۰ اسفند ماه سال ۱۳۷۴ در گذشت.
خوانندگان عزیز متاسفانه اطلاعات و عکس محدودی از این هنرمند وجود دارد که علیرغم
تلاشهایمان برای بهدست آوردن جزییات بیشتر از زندگی هنری و تصاویر این هنرمند،
ناکام ماندیم امیدواریم این گزیده مورد استفاده شما قرار گرفته باشد.
مقالات مرتبط:
یهودیان و موسیقی اصیل ایرانی
نقش یهودیان در
ترویج موسیقی دینی
مقدمه ی بر
موسیقی یهود و بنی اسرائیل
مرغ سحر بخش 1
یهودیان و موسیقی اصیل ایرانی
|