|
|
تینا ربیع زاده «او فقط دختر فروید نبود» در طول تاریخ فرزندان افراد موفق همواره با چالشی دوگانه روبرو بودند. هم توقعات از آنان در مقایسه با والدینشان شکل میگرفته و هم موفقیتهای آنان را به حساب حمایتهای والدینشان میگذاشتهاند و این مشکل به حدی جدی بوده که همواره مانع مهمی در راه پیشرفت فرزندان نوابغ ایجاد کرده است. تا آنجا که مایکل کو در این باره میگوید: فرزند یک نابغه بودن به مراتب از نابغه بودن دشوارتر است. در ادامه مقالاتی که در رابطه با زنان موفق یهودی منتشر میکنیم این شماره را به زندگینامه آنا فرویداختصاص دادهایم، که با وجودی که فرزند یکی از بزرگترین نوابغ تاریخ روانشناسی بود، خود به یکی از صاحبنظران مسلم روانشناسی تبدیل شد و مطالعات او به ویژه در زمینه روانکاوی کودکان و واکنشهای دفاعی ذهن آدمی هنوز نیز از معتبرترین نظریات در این زمینه به حساب میآید. آنا فروید(1) آخرین فرزند زیگموند و مارتا فروید در سوم دسامبر 1895 به دنیا آمد. اگر چه حتی در خانواده روشنفکری مانند خانواده فروید نیز دختر بودن مزیتی محسوب نمیشد چنان که فروید در نامهای به یکی از دوستانش تولد آنا را به جای این که با اشتیاق خبر دهد به صورت رویدادی که ناگزیر آن را پذیرفته است اطلاع میدهد و مینویسد: «اگر نوزاد پسر بود با تلگرام به تو خبر میدادم اما او یک دختر کوچک است پس خبر با نامه و دیرتر به تو خواهد رسید.» آنا فروید توانست رابطه عاطفی قویای با پدرش برقرار کند اما قادر به برقراری رابطه عاطفی عمیقی با مادر و دیگر اعضای خانواده نبود. او از کودکی تمایل زیادی به شرکت در بازیهای کودکانه نشان نمیداد و بیشتر اوقاتش را با پدر خود میگذراند. در 6 سالگی وارد دبستان شد اما در دبستان دانشآموز ناآرامی بود و خود او عقیده دارد چیز زیادی از تحصیلات دبستان نیاموخته است. اما از آنجا که به کار پدرش علاقهمند بود از همان سنین بدون مزاحمت در گوشهای از جلسات انجمن روانکاوی وین مینشست و همه آن چه را که گفته میشد جذب میکرد. او در همان زمان کودکی زبانهای عبری، آلمانی انگلیسی، فرانسه و ایتالیایی را در حلقه دوستان پدرش آموخت. وی در سال 1912 در سن 17 سالگی از دبیرستان فارغالتحصیل شد. در آن زمان از بیماریهای افسردگی و بیاشتهایی عصبی نیز رنج میبرد که پدرش تلاش زیادی برای درمان وی انجام داد. پس از بهبودی در سال 1914 در امتحان پذیرش معلم قبول شد و به عنوان معلم در مدارس ابتدایی مشغول به کار شد و از آن زمان پایه تفکرات مربوط به روانکاوی کودکان در ذهن او پیریزی شد. وی در این زمان با برقراری ارتباط نزدیک با دانشآموزان و والدین آنان سعی در درک عمیق و واقعی از دنیای کودکان داشت. در سال 1920 در یک مهد کودک مخصوص کودکان یهودی یتیم و بیخانمان به صورت داوطلبانه شروع به کار نمود و در آن زمان با آشنایی بیشتر با واقعیتهای زندگی و عواقب جنگ جهانی اول نظرات خود را در رابطه با واکنشهای دفاعی روان آدمی پایهگذاری کرد. او پس از آشنایی با خانم بورلینگ هام(2) (روانکاوی که فرزندش از اختلال روانی رنج میبرد) بیش از پیش متوجه تفاوتهای موجود در روانکاوی کودکان و بزرگسالان شد و ارتباط با این روانکاو تا پایان عمر آنا فروید باقی ماند. آنا فروید در سال 1925 در امتحان انستیتو روانکاوی وین پذیرفته شد و به انتشار یک نشریه روانکاوی پرداخت و سپس به عنوان دبیر انستیتو روانکاوی وین انتخاب شد و در سال 1927 اولین کتاب خود را به نام «مقدمهای بر روش روانکاوی کودکان» منتشر کرد، که مجموعهای از سخنرانیهای وی در انستیتو روانکاوی وین بود. پس از آن مدرسهای را برای کودکان بنیان نهاد که در آنجا با کمک اریک اریکسون روشهای جدید آموزش را مورد بررسی قرار داد. هر آن چه که او تعداد بیشتری کودک را مورد مطالعه قرار میداد، به تفاوتهای ذهن بالغین و کودکان بیشتر آشنا میگشت. به ویژه مشخص کرد که علائم بیماریهای روانی در کودکان با بزرگسالان متفاوت بوده و غالباً حالت گذرا و متنوع دارد. او در سال 1929 کتاب «روانکاوی برای معلمین و والدین» را که نتیجه تحقیقاتش در این مدرسه بود را منتشر کرد. پس از اشغال اتریش توسط آلمان نازی و رواج یهودآزاری در اتریش، در اثر فشار محافل علمی در سال 1939 اشغالگران به آنا و پدرش اجازه خروج از اتریش را دادند. وی به لندن آمد و در آنجا شیرخوارگاههایی را تأسیس کرد که علاوه بر مراقبت از کودکان جنگ زده، به درمان اختلالات روانی کودکان نیز میپرداخت. مجموعه سه جلدی «کودکان و جنگ» حاصل مطالعات او در این سالهاست. از دیگر کتب وی کتاب «سلامتی و بیماری در دوران کودکی» است که در سال 1965 منتشر شد. او برای یک عمر خدمت به علم دکترای افتخاری از دانشگاههای Clark (آمریکا – 1950)، Sheffield (انگلیس-1967) ، دانشگاه شیکاگو (امریکا -1964) ، دانشگاه Yale (آمریکا -1968) و دانشگاه کلمبیا (آمریکا -1978) دریافت کرد. آنا فروید که زندگی خود را وقف پیشبرد روانشناسی کودکان و کاهش اثرات مخرب جنگ بر ذهن کودکان کرد، در سن 86 سالگی در اکتبر 1982 درگذشت. |
|