فریبا حاجی علی ،
محدثه معینیفر
زمستان 1389
هر یک از ادیان الهی درباره شبیهسازی دیدگاههای مختلفی را ارائه دادهاند. دین
یهود نیز به مسأله شبیهسازی پرداخته و هر دو نوع آن را مورد بررسی قرار داده است.
مقاله حاضر بهطور موردی دیدگاه عالمان یهود را درباره شبیهسازی درمانی و
بازتولیدی بررسی کرده است.
نتایج به دست آمده نشان میهد که آنان در شبیهسازی درمانی، سه دیدگاه متفاوت را
ارائه نمودهاند.
مفهوم شبیهسازی در علم پزشکی
معادل شبیهسازی در عربی «استنساخ» و در لاتین Cloning و در فرانسه Clonege است.
واژه شبیهسازی در فرهنگنامههای پزشکی چنین توضیح داده شده است: «کلونیگ» از کلمه
یونانی Clon به معنای جوانه و ترک چوب گرفته شده است و کلونینگ، در لغت عبارت است
از بریدن، تکثیر کردن و قلمه زدن. شباهت شبیهسازی با قلمه زدن در این است که در
روش مورد بحث، عمل تولید مثل بدون عمل لقاح (ترکیب سلولهای نر و ماده) صورت
میپذیرد.
شبیهسازی (Cloning) اصطلاحا عبارت است از کشت هسته سلول غیر جنسی انسان یا حیوان –
که دارای کرموزوم کامل میباشد – در سلول تخمک عاری از هسته جنس ماده، و بارور کردن این تخمک به کمک روشهای ویژه در رحم طبیعی یا مصنوعی، به منظور تشکیل موجود
زندهای که از لحاظ شکل ظاهری دقیقا مانند صاحب هسته سلول اولیه باشد. یا به بیان
سادهتر، کلونینگ به معنای «تولید مثل و ایجاد موجودی مشابه نسخه اصلی به طریقهای
غیرجنسی» میباشد.
دیدگاه عالمان یهود درباره شبیهسازی درمانی
عالمان یهودی در این زمینه سه دیدگاه متفاوت را ارائه نمودهاند:
الف – وجوب : عدهای معتقدند که شبیهسازی درمانی یا تحقیقات در این زمینه با هدف
درمان بیماریها امری واجب، حکم وفرمان خداوند است زیرا تورات، ارزش فراوانی ر برای زندگی بشر قرار داده است. در بخش بزرگی از سفر آفرینش آمده است که همه
انسانها تجسم روح خدا هستند. پس از آفرینش مرد و زن، خداوند به آنها قدرت داد که
در نظارت بر جهان با او مشارکت نمایند. تورات دستور داده که بیماران را مداوا کنیم
و تا آنجا که ممکن است بر بیماریها فائق آییم. انجام چنین عملی در واقع مشارکت با
خدا در حفاظت از جهان و موجودات آن است. در دین یهود، تأکید فراوانی بر افزایش
پتانسیل درمان و نجات زندگی افراد به عنوان بخش با ارزش زندگی انسانها شده است.
بنابراین شبیهسازی درمانی در صورت ارتقای توانایی ما در درمان انسانها، باید مورد
استفاده واقع شود البته تا آنجاکه در زندگی بشر تخریبی به وجود نیاورد وجوب این
عمل در تعالیم اخلاقی دین یهود به جهت دستور تورات در درمان افراد بیمار و نجات
زندگی انسانهاست. این دستور به جهت اصل اخلاقی ناشی از مسئولیت پایبند است نه به
اصول اخلاقی ناشی از حقوق انسانی.
ب – جواز : عدهای دیگر از عالمان یهود معتقدند که شبیهسازی درمانی جایز است زیرا
در دین یهود، رویان از شرایط انسان کامل و حمایتهای ویژه او برخودار نیست رویان،
خارج از رحم مادرش و همچنین تا 40 روز هیچ جایگاه حقوقی در قوانین هلاخایی ندارد.
بنابراین زمانی که از این رویانه برای استخراج سلولهای بنیادی استفاده میکنند،
شأن جنین انسانی را ندارند و جایگاه آنها در دین یهود بسیار کمتر از یک انسان کامل
است. بنابراین، تخریب رویانه برای استخراج سلولهای بنیادی ممنوع نیست، بلکه جایز
است.
ج – حرمت : گروه دیگری از عالمان یهودی نیز این تحقیقات را ممنوع دانسته و بیان
میدارند که فراوانی مرگ رویانها و نواقص موجود در تحقیقات، اصل اخلاقی لزوم عدم
ورود ضرر به انسانها را خدشهدار میکند.
دیدگاه عالمان یهود درباره شبیهسازی بازتولیدی (مولد انسان)
الف – حرمت : گروهی از آنان با ارائه دلایل زیر شبیهسازی انسان را ممنوع و حرام
دانستهاند:
1- اختلال در نظام خانواده، نقشها و وظایف آن : انسان، شریک خدا و موظف به مراقبت
از مخلوقات اوست. همانندسازی، نقشها و روابط بین اعضای خانواده را که تعیینکننده
حقوق و تکالیف آنها در برابر یکدیگر است، تخریب میکند و خانواده را دچار آسیب
میکند. طبق تعالیم دین یهود، انسان از نظر دینی، تابع مادر و از نظر شجره خانوادگی
(نسب)، تابع پدر است. بنابراین طفل هم به مادر و هم به پدر نیاز دارد. در حالیکه
همانندسازی نقش پدر را از زادآوری حذف میکند.
اصل اخلاقی مسئولیت، در خانواده و معیارهای وظایف والدینی و مسئولیت ناشی از نسب
نیز همانند شبیهسازی انسان، اصل اخلاقی مسئولیت از بین خواهد رفت زیرا نقشهای
پدری، مادری، فرزندی و روابط خانوادگی تغییر خواهد کرد. بر همین اساس، مشخص نیست که
چه کسی مسئولیت نسلهای بعدی را دارد. بسیاری از عالمان و پزشکان یهودی معتقدند که
فرزندآوری خارج از چارچوب ازدواج، ایدهآل و پذیرفته نیست زیرا، نتیجه این
فرآیندهای پزشکی، جدایی تولد از ازدواج و تسریع عدم کارایی خانوادههای یهودی
میباشد.
2- عدم جواز تغییر در ساختار طبیعی موجودات به صورت بیرویه : یکی از دستورات
هلاخایی که توسط ربی آبراهام ایساک کوک (Rabbi Abraham Issac Kuk) بیان شده، این
است که هنگامی که مردم، طبیعت را تغییر میدهند، ملزم به دقت در این تغییرات هستند
تا طبیعت را ویران نکنند. به بیان دیگر، ما باید در آزمایشات پزشکی از خود سوال
کنیم که آیا سود این کار از زیان آن بیشتر است؟
3- لزوم نیاز به تنوع زیستی و بیولوژیکی میان انواع بشر : بسیاری از متون تلمودی،
خداوند را به جهت آفرینش انسانهای متفاوت در ظاهر و استعدادهای درونی ستایش نموده
است (میشنا : سنهدرین 4:5 ). امروزه بسیاری از دانشمندان، اصطلاح تنوع زیستی را به
معنای حفاظت از انواع مختلف گیاهان و حیوانات برای جلوگیری از شیوع بیماریهای خاص
و از بین رفتن آنها، به کار میبرند. در فرآیند شبیهسازی، میتواند کپیهای
ژنتیکی همسان از یک شخص ایجاد میشود و این روند در تعارض با منابع خاخامی و لزوم
تنوع بیولوژیکی در انواع بشر است.
4- حرمت بازی نمودن نقش خدا: البته بیان ماجرای آفرینش حوا میتواند خلاف دلیل فوق
را ثابت نماید زیرا از نظر تعالیم دین یهود، خداوند خود انسانی را شبیهسازی نموده
است. هر چند دخالت در حوزه تسلط خداوند برای ما جایز نیست، در عهد قدیم آمده است که
همه انسانها تجسم روح خدا هستند. اما دستیابی و تلاش برای رسیدن به جایگاه خدا و
بازی نمودن نقش خدا موجب بدبختی است. (سفر پیدایش 11:4 و3:5 )
ما درجهای از تقدس را داریم ولی مقدس نیستیم (مزامیز داوود 8).
توضیح بیشتر آنکه با وقوع شبیهسازی انسان، عقیده ما در مورد این که هر انسانی
تجسم روح خدا است و همچنین دیدگاه ما درباره خدا به چالش کشیده میشود. مفهوم خدا
بهعنوان خالق ما همانقدر مهم است که مفهوم خدا بهعنوان خالق جهان مهم است که
مفهوم خدا بهعنوان خالق جهان مهم است. پس اگر ما بتوانیم از خود، انسانی را
شبیهسازی کنیم، دیدگاه ما درباره خدا عوض خواهد شد زیرا درک توانایی خویشتن در
اعمال مرموز و ناآشنا نسبتا آسانتر است از درک خدا در آنچه که ما خود به وجود
آوردهایم و کنترل میکنیم. با کنار گذاشتن موارد کمیاب و مرموز، شبیهسازی شاید
عقیده ما را در اینکه همه انسانها تجسم روح خدا هستند، تضعیف کند. اما از سوی
دیگر، شبیهسازی میتواند ترس ما را از خداوند نیز افزایش دهد. طبق اولین آیه از
سفر آفرینش : «در آغاز، خداوند آسمانها و زمین را به وجود آورد.» خداوند جهان را
از هیچ و با انجام دو عمل ابتدایی آفرید: عناصر مختلفی را بهوجود آورد و سپس آنها
را از همدیگر جدا نمود. پس هر کدام نقش مجزایی را یافتند. نور از تاریکی، زمین از
دریا، جدا شدند، پرندگان در آسمان پرواز نمودند، در حالیکه ماهیها در دریا شنا
میکردند. هر شکل از زندگی گیاهی (گیاهان و درختان میوه) ثمره خاص و ویژه خود را به
وجود آوردند (سفر آفرینش12- 1:11). خداوند انسان را از دو جنس آفرید و تولیدمثل از
طریق آمیزش زن و مرد محقق شد. طی هفت روز، بهشتها و زمین و تمامی جفتهای روی آن
شکل گرفتند و آفریده شدند (سفر آفرینش 2:1). تمام ساختار جهان برای تمام زمانها
پایهگذاری شد. اگر خدا جهان را در یک عمل تمام شده و به یکباره آفریده باشد، ما
چه کسی هستیم که در کار او دخالت کنیم؟ ما چه کسی هستیم که گیاهان ترا ریخته (ناشی
از فرآیند شبیهسازی شده) به وجود آوریم؟ اگر انسانها تجسم روح خدا هستند (سفر
آفرینش 1:27) پس با وجود این، این شباهت چگونه تغییر مییابد؟ بنابراین، از این
دیدگاه، دخالت در آفرینش خداوند جایز نیست.
5- احتمال سوءاستفاده از پیشرفتهای علمی در زمینه شبیهسازی : در میشنا (پسانیم
4:9) آمده است که پادشاه حزقیا (King Hezekiah) کتاب درمان را پنهان نمود و عالمان
زمان او، به این کار رضایت دادند. این کتاب شامل دستورالعملهایی بود که هم
شفادهنده بودند و هم سبب مرگ افراد میشدند. ولی هنگامی که مردم فاسد شدند و از آن برای کشتن مردم دیگر استفاده نمودند، او آن کتاب را پنهان نمود. بیل جوی (Bill Joy)
، ریاست علمی ریز سیستمهای خورشیدی، پیشنهادی، شبیه به موضوع فوق را ارائه میدهد:
«تنها راه واقعی برای حل این مسائل، اعمال محدودیت در مورد پیگیری دانشهای ویژه و
پیشرفت تکنولوژیهای خطرناک است. بله من میدانم، دانش خوب است زیرا دانش در واقع
جستجوی حقیقت است. ما از گذشته تاکنون به دنبال دانش بودهایم. ارسطو با بیانی ساده
میگوید: «تمامی انسانها ذاتا و طبیعتا به دنبال دانستن هستند.» ما یک ارزش اساسی
در جامعهمان داریم که اتفاق نظر عمومی نیز بر آن است که باید به اطلاعات آزادانه
دست یافت و مشکلاتی که بر سر راه دستیابی به دانش وجود دارد، را شناخت. در قرون
اخیر، ما به دانش احترام گذاردهایم. اما با وجود پیشینه تاریخی قوی، با آزادی
ارتباط و پیشرفتهای نامحدود علوم، از این پس، ما در خطر انقراض قرار میگیریم.
بنابراین لازم است که این ارزشهای اساسی و اعتقادات طولانی مورد بازنگری و بازبینی
واقع شوند».
6- ابهام در مسأله حلول روح در جنین شبیهسازی شده: دلیلی که از سوی کمیته
خاخامهای اصلاحطلب یهودی (committee of Reform Rabbis The official) ارائه میشود
آن است که این گروه در مورد موضوع روح انسانهای شبیهسازی شده نگرانند.
7- وجوب تولید مثل از طریق جنسی: شبیهسازی مسأله جدیدی را طرح میکند زیرا تا پیش
از این تمامی پیشرفتهای تکنولوژیک، توانایی بارداری و رشد جنین را فراهم مینمود.
اهداء تخمک و اسپرم به مردان و زنان عقیم این شانس را میداد تا فرزند داشته باشند،
تلقیح مصنوعی، عدم کارکرد تخمدانها را جبران مینمود و مادر جانشین به زنانی که به
جهت فقدان توانایی نگهداری جنین، قادر به فرزندآوری نبودند، کمک مینمود تا فرزند
داشته باشند. با وجود این، مکانیسم و فرآیند اساسی زاد و ولد، بارداری و تولد فرزند
را تحت تاثیر قرار نداده بود. اما شبیهسازی در فرآیند اساسی زاد و ولد دخالت نمود
و ترکیب اسپرم و تخمک در حالت عادی و شکلگیری یک زندگی جدید را منسوخ نمود و تخمک
را تبدیل به یک ابزار انگلی برای حمل DNA والد یا صاحب سلول نمود. شبیهسازی اساسا
بکرزایی را جانشین روابط جنسی نمود. یکی از آموزههای تورات این است که زن و مرد از
یک ریشه وجود یافتهاند و سپس خداوند پس از آفرینش، آنها را جدا نمود. سپس زن و
مرد با هم ازدواج نمودند و با هم منشاء اساسی ر برای ایجاد یک کودک به وجود
آوردند. حال آیا شبیهسازی در تعارض ب این اعتقاد نیست که خداوند جهان ر این گونه
آفرید که مرد و زن با هم متحد شده و دستور فرزندآوری (سفر آفرینش 1:28) را انجام
دهند تا زندگی جدیدی را با هم وجود آورند؟ بنابراین، تورات، مداخله بیش از اندازه
در روند طبیعی زاد و ولد را ممنوع دانسته است. در تولید گیاهان و جانوران نیز
آمیختن آنها (کیلئییم) ممنوع است. علاوه بر این شبیهسازی تنها روش درمان نازایی
نیست. خاخامهای یهودی، تلقیح مصنوعی، لقاح خارج از رحم و حتی اهداء تخمک و اسپرم
را در بسیاری از موارد مجاز دانستهاند زیرا تمامی این روشه برای ایجاد انسانی
کامل و بیهمتا و با استفاده از محتویات ژنتیکی یک زن و یک مرد به کار برده
میشوند. این در حالی است که دانشمندان متعهد تصدیق نمودهاند که بسیاری از تجارب
شبیهسازی انسان، مرگ مادر، مرگ جنین و رشد غیرطبیعی جنین را در پی داشته است. دین
یهود هرگز چنین مجوزی ر برای ایجاد خطرات ناآگاهانه برای انسانها نداده است.
8- خطر غرور و خودپرستی انسان: هر چند دستورات اکیدی برای حمایت و حفاظت از زندگی
انسانها در دین یهود آورده شده است ام این دستور، استثنائی هم دارد و آن جلوگیری
از بتپرستی یا خودپرستی است که به شبیهسازی مرتبط است. شبیهسازی انسان، خطر
خودپرستی را در انسان افزایش میدهد. در خلال روابط جنسی و فرزندآوری، انسانها با
دگرگرایی غیرقابل اجتنابی روبرو هستند. این دگرگرایی موجب فروتنی و صحت و اعتبار
رابطهی «من و تویی» میشود. این ویژگیها مانع خودپرستی و غرور انسان میشود.
9- تبدیل به کالا و محصول شدن انسان: عدهای از خاخامهای یهودی شبیهسازی انسان را
از آن جهت ممنوع اعلام میدارند که با تصویر انسان حاصل از این فرآیند مشکل دارند. این عده معتقدند که عدم شناسایی جامعه از فرد شبیهسازی شده بهعنوان انسان مشکلات
فراوانی را پیش روی جامعه خواهد گذاشت از جمله تبدیل شدن انسان به محصول یا آنان در
آزمایشات پزشکی، به بردگی کشاندن آنان، استفاده از اعضای بدن آنان یا دیگر اعمال
ممنوع و حرام.
10- مصالح حکومتی : در نهایت، دادگاه حقوقی یهود میتواند براساس موقعیتها و شرایط
موقتی، کار یا فعلی را ممنوع نماید (میشنا : سنهدرین4:4).
ب – جواز : اما عدهای دیگر از خاخامهای یهودی، شبیهسازی انسان را مجاز میدانند
و دلائل زیر ر برای نظر خویش اقامه میکنند:
1- عدم وجود دلیل برای حرمت شبیهسازی در منابع دینی یهود : دلیل اول برای این نظر،
استناد به گفتهی یکی از خاخامهای یهودی بهنام اسرائیل لیفشینز (Rabbi Israel
Lifshitz) در قرن نوزدهم است: «در مورد هر مسألهای که دلیلی برای حرمت آن نباشند
باید بدون هیچ توجیهی، حکم به جواز آن داد. بر همین اساس، شبیهسازی انسان مجاز است
تا هنگامی که ما دلیل خاصی برای حرمت آن بیابیم زیرا، تورات به موارد مجاز اشاره
ننموده بلکه به نواهی اشاره نموده و بر ترک آن تأکید نموده است.
2- تقلید از خداوند در آفرینش حوا: براساس سفر آفرینش 22-21 : 2، حوا از دنده آدم
بدون وجود هیچگونه رابطهی جنسی آفریده شده است. شاید ما هم بتوانیم از خداوند در
شبیهسازی انسان تقلید کنیم.
3- جواز انجام امور براساس روند علمی و طبیعی آنها: خاخام یهودی منحم همئیری
(Rabbi Menahem Hameiri) در قرن 14 قانونی را در تفسیر و توضیح خود از تلمود آورد
که چنین است: «هر آن چه که با یک روش طبیعی انجام شود دیگر آن را نباید جادوگری (که
عملی ممنوع است) دانست، حتی اگر آنها بدانند که چگونه موجود زیبایی را بدون تحقق
رابطهی جنسی و براساس کتب علمی بهوجود آورند. بنابراین، شبیهسازی انسان، در خلال
یک روند طبیعی، جایز و مجاز است.
4- وجود ضمانت اجر برای جلوگیری از سوءاستفاده : خاخام یهودی شلمو زلمان آئورباخ
(Rabbi Shlomo Zalman Auerbach) در سال 1958 قانونی را وضع کرد که تلقیح مصنوعی با
تخمک یا اسپرم بیگانه را در صورت وجود نظارت درمانی برای جلوگیری از حرامزادگی
وجود دارد، مجاز دانسته زیرا ما نباید مردم خوب را به خاطر مردم غیر مسئول از
کارهای مجاز بازداریم. بر همین اساس، اگر شبیهسازی انسان به خودی خود مجاز باشد،
ما نباید آن ر برای مردم خوب و درستکار به جهت ترس از سوءاستفاده مردم بد و نااهل
ممنوع کنیم.
4- وجوب مطلق زادآوری براساس دستورات تورات: بیشتر زیستشناسان یهودی بهویژه
سنتگرایان آنها، تمامی تکنولوژیهای نوین باروری ر برای انجام اولین دستور تورات
یعنی الزام به زاد و ولد را مجاز شمردهاند. جواز این امر، تمام تکنولوژیهای
باروری از AIH تا شبیهسازی انسان را در برمیگیرد البته به شرط آنکه در
شبیهسازی، استانداردهای لازم در مورد جنین و مادرش رعایت شود. بعضی از خاخامهای
یهودی نیز معتقدند در جایی که دیگر روشهای کمکی تولید مثل پاسخ نمیدهد، باید از
شبیهسازی استفاده نمود. از سوی دیگر، شبیهسازی بسیاری از مسائل و مشکلات روشهای
دیگر باروری مانند رحم اجارهای، لقاح خارج رحمی، تلقیح مصنوعی را ندارد زیرا همگی این روشها، از دیدگاه هلاخایی مسائل و مشکلات خاصی را به وجود آوردهاند. این در
حالی است که دین یهود، تمامی روشهای کمکی تولید مثل را به شرط استفاده در درمان
ناباروری و انجام تکلیف زاد و ولد در تورات، واجب (میصوا) Mitzvah شمرده است.
البته لازم به ذکر است که سیستم حقوقی یهود، فرزندآوری و زاد و ولد را فقط برای
مردان واجب نموده و چنین وظیفهای را بر عهده زنان نگذاشته است. البته این سیستم در
تمامی شرایط زنان را بهعنوان شریک ضروری در انجام این تکلیف شناسایی نموده است اما
به دلایل فراوانی، این تکلیف را به عهده زنان نگذاشته است. بنابراین به نظر میرسد
که در شرایطی که صاحب سلول مرد باشد و نتواند از طرق دیگر این تکلیف را به انجام
رساند، شبیهسازی از وی، عملی مستحب (mitzvah kiyumi) است ولی در شرایطی که صاحب
سلول زن باشد، شبیهسازی انسان نه ممنوع است و نه واجب بلکه تنها مجاز است.
تورات در این باره بیان میدارد که در روش تولید مثل جنسی، سه شریک وجود دارد: 1-
خدا 2- پدر 3- مادر. این امر به خوبی ارجحیت روش تولید مثل جنسی را نزد دین یهود
نشان میدهد و حتی در دنیایی که شبیهسازی رخ میدهد، هنوز هم بسیاری از انسانها
با شراکت این سه عامل بهوجود میآیند. با وجود این، هیچ مدرک و سندی وجود ندارد که
خاخامهای یهودی به الزام به این روش تولید مثل جنسی، روش معمول در جهان است. علاوه
بر این، این سخنان همچنان صحیح است و تاکنون نقض نگردیده زیرا حتی یک شخص
شبیهسازی شده هم از محتویات ژنتیکی از یک مرد و زن و از روحی که خداوند به او
بخشیده، برخوردار میشود. از دیدگاه هلاخایی یک راه گریز مطمئن برای استفاده از
شبیهسازی برای درمان ناباروری در مقابل روشهای دیگر تولید مثل در نظر گرفته شده
است زیرا در فرآیند شبیهسازی نیازی به جمعآوری اسپرم از اهداکنندگان نیست.
6- اصل وجوب نجات جان انسانها و درمان بیماریها : دین یهود به اصول اخلاقی ناشی
از مسئولیت پایبند است نه به اصول اخلاقی ناشی از حقوق انسانی، بنابراین انجام چنین
تکلیفی در صورتی ممکن است که از شبیهسازی انسان بهعنوان یک روش درمانی برای درمان
بیماریهای ژنتیکی مانند ناباروری که افراد از آن رنج میبرند، حمایت شود زیرا
تمامی قوانین دین یهود میتواند برای نجات جان انسانها زیر پا گذاشته شود.
بنابراین، حتی اگر شبیهسازی انسان ممنوع باشد، میتوان آن ر برای نجات جان یک
بیمار مجاز دانست. خاخامهای شاخههای مختلف دین یهود، تمام درمانهای متصور برای
ناباروری را پذیرفتهاند. بعضی از انجمنهای یهودی ارتدوکس هم کلینیکهای درمان
ناباروری مخصوص به خود به وجود آوردهاند تا شرایط لازم برای اجرای عمل واجب زاد و
ولد را تأمین نمایند و فرزندان یهودی را به دنیا آورند که بهعنوان هدفی مثبت،
انواع مختلف و گسترده روشها و ابزارهای تولید مثل را توجیه کند.
7- مطابقت مفهوم انسان حاصل از فرآیند شبیهسازی با مفهوم انسان حقیقی در دین یهود:
عدهای از خاخامهای یهودی با رد دلیل نهم قائلین به ممنوعیت شبیهسازی، ضمن بررسی
معیارهای انسانیت و برشمردن آنها مانند 1- زاده شدن از انسان 2- قوه تشخیص خوب از
بد 3- توانایی بهوجود آوردن انسان دیگر، معتقدند که شاید انسان شبیهسازی شده از
منبعی نامعمول بهوجود میآید اما میتواند در رحم مادری پرورش یابد و متولد شود و
همچنین وی میتواند ویژگیهای انسانی و قضاوت اخلاقی را دارا باشد و با انسانهای
دیگر ازدواج نماید. بنابراین، انسان شبیهسازی شده، انسان است. همچنین معتقدند که
اگر انسانی از رحم مصنوعی متولد شود باز هم انسان است زیرا وی دو معیار دیگر ر برای انسان بودن، داراست. همچنین آدم و حوا نیز انسان خوانده شدند هر چند که از
رحم مادرشان متولد نشدند. بنابراین انسانی که در خلال فرآیند شبیهسازی بهوجود
میآید و در رحم مادرش پرورش مییابد و متولد میشود، در دین یهود، انسان کامل است
و مانند انسانهای دیگر با او رفتار میشود.
8- جواز ایجاد تغییرات سودمند در خلقت: عدهای از خاخامهای یهودی با رد دلیل دوم
قائلین به ممنوعیت شبیهسازی معتقدند که هر چند که بعضی از جزئیات مربوط به روند
انجام این تکنیکها، موقعیتهایی را به وجود میآورد که ممکن است ما آن را با عنوان
دخالت در طبیعت در نظر بگیریم ولی براساس قوانین دین یهود، ما نه تنها اجازه داریم
بلکه حتی ملزم شدهایم تا جهان را به هر صورت ممکن برای انسانها بسازیم و کامل
کنیم. اعمالی که با هدف توسعه و پیشرفت جهان صورت میگیرد، نباید با اصول حاکم الهی
در تعارض باشد و اثرات منفی بر فرآیند آفرینش داشته باشد. از سوی دیگر، چنین
اعمالی، شراکت مثبت میان خدا و انسان را در بر میگیرد. این عقیده به شکلهای
گوناگون از گذشته تاکنون بیان شده است. البته هرچند ما اجازه داریم که در طبیعت
دخالت کنیم ولی چنین مجوزی مشروط به سه شرط است: 1- عمل حقیقی تکامل جهان نباید
همراه با اعمال ممنوع هلاخایی باشد. 2- این عمل نباید منجر به نتایج تغییرناپذیر و
اجتنابناپذیر شود که ممنوعاند. 3- این اعمال باید منفعتی ر برای نوع بشر داشته
باشد. بنابراین دیدگاه، جادوگری و آمیختن گیاهان و حیوانات (کیلاییم) ممنوع است. پس
از دیدگاه فسلفه یهود، استفاده از تکنولوژی شبیهسازی دخالت ناخواسته در طبیعت
نیست. شبیهسازی یک عمل طبیعی است و موجوداتی که قبل از این وجود نداشتهاند، را
بهوجود نیاورده و نمیتواند تحت عنوان جادوگری و سحر یا آمیختن گیاهان و حیوانات
نیز آورده شود. بر همین اساس، هیچ تفاوتی میان بهکارگیری شبیهسازی انسان و
استفاده از آنتیبیوتیکه برای کشتار باکتریهایی موجب بیماری نیست. البته تا جایی
که این اعمال، دخالت در کار خداوند نباشند. بنابراین شبیهسازی باید براساس دو
معیار زیر سنجیده شود: آیا آن، کمک، درمان یا سود برای انسانها به شمار میرود یا
آن که بهکارگیری این تکنولوژی و نتایج آن، با اعمال ممنوع همراه نیست. پس پاسخ به این دو سوال مثبت است و براین اساس، شبیهسازی بهعنوان دخالت منفی و ممنوع در
طبیعت به شمار نمیرود.
9- لزوم استمرار خلقت خداوند در قالب تغییرات انسانی در خلقت: اما عدهای دیگر با
رد دلیل چهارم قائلین به ممنوعیت شبیهسازی انسان معتقدند که تفسیر دیگری از آیات
فوقالذکر نیز میتوان ارائه نمود. براساس تفسیر یکی از مفسران قرون وسطا، مفاهیم این آیات میتوانند به گونهای دیگر بازگو شوند: به جای آن که آفرینش را یک عمل
یکباره و کامل با مشخصات ویژه که به خواست خداوند منوط باشد، بدانیم؛ باید آفرینش
را عملی شامل مراحل مختلف و ممتد دانست. بر این اساس، معجزه آفرینش محدود به آفرینش
اولیه خداوند در شش روز نمیشود بلکه شامل تمامی مراحل هدایت و نظمدهی جهان توسط
خداوند هم میشود. عهد عتیق دائما بر این موضوع که خداوند چیزهای خوب یا خیلی خوب
را آفریده، تأکید میکند. به بیانی دیگر، خداوند هر آنچه که پیش از این وجود داشته
را توسعه داده است. خواسته خداوند، اهداف خوب و نه آفریدههای خوب است. اگر اهداف
خوب و متعالی، هدف آفرینش خداوند باشند و ما هم تجسم روح او باشیم، شاید خود ما هم
بتوانیم نقشی را بهعنوان آفریدگار بازی کنیم؟ سنتهای دینی ما، حضرت ابراهیم را
هنگامی که وجدان و ایمان خود را در مباحثاتش در مورد تقدیر و سرنوشت افراد فاسد و
گمراه با خداوند امتحان مینمود، میستایند. شاید ما هم هنگامی که قدرتهای علمی
خود ر برای رسیدن به اهداف خوب امتحان میکنیم، مورد ستایش واقع شویم. سنتهای
یهود به ما اجازه میدهند و حتی بر ما واجب میکنند که مردم را از بیماریهای
طبیعیشان به وسیله ابزارهای پزشکی که زاده نبوغ بشرند، نجات دهیم. یهودیان به
پرستش خدا خوانده شدهاند نه طبیعت.
بنابراین، تغییر در درک ما از خداوند از خالق لحظه اول آفرینش به یک منبع ساری قدرت
آفرینش میتواند سرآغاز تغییر در دیدگاه ما نسبت به خدا بهعنوان فرمانروای جهان
گردد. اگر خدا را بهعنوان آفریننده زندگی بشر بدانیم، دیگر پذیرش حاکمیت خدا بر
انسان، بسیار آسان خواهد بود. همانطور که مالکیت هنرمند را بر کارش و تسلط والدین
بر فرزندانشان را میپذیریم. اما اگر ما خود را بهعنوان آفریدگار خودکار بدانیم،
آیا خواهیم توانست که خدا را هنوز هم فرمانروای مطلق جهان بدانیم؟ اگر دیدگاه م این باشد که خداوند قدرت بیرونیای است که اطاعت او بر ما لازم است، پس تبعیت از این نگاه، آن بهعنوان تمرین مسئولیتمدارانه خط و خطوط الهی در درون ما است. شاید
در نگاه اول، این دیدگاه متکبرانهای به نظر رسد ولی چنین اعتقادی درست نیست.
شناسایی چنین مسئولیتهایی که با قدرت همراه است و پذیرش این مسئولیتها میتواند
درک عمیقی از خود، خدا و حاکمیتش را در ما شکل دهد.
یافتههای مقاله :
1-عالمان یهودی در زمینه شبیهسازی درمانی سه دیدگاه متفاوت را ارائه نمودهاند:
الف - عدهای از آنان با ارائه دلیل زیر معتقدند که شبیهسازی درمانی یا تحقیقات در این زمینه با هدف درمان بیماریها امری واجب، حکم و فرمان خداوند است زیرا
آموزههای تورات، ارزش فراوانی ر برای زندگی بشر قرار دادهاند. ب - عدهای دیگر
از عالمان یهود معتقدند که شبیهسازی درمانی جایز است زیرا در آموزههای یهود،
رویان از شرایط انسان کامل و حمایتهای قانونی از او برخوردار نیست. 3- گروه دیگری
از عالمان یهودی نیز این تحقیقات را ممنوع دانسته و بیان میدارند که فراوانی مرگ
رویانها و نواقص موجود در تحقیقات، اصل اخلاقی لزوم عدم ورود ضرر به انسان را
خدشهدار میکند.
2- در شبیهسازی بازتولیدی نیز، عالمان یهودی دیدگاه یکسانی را اتخاذ ننمودهاند:
گروهی از آنان با ارائه دلایلی از جمله اختلال در نظام خانواده، نقشها و وظایف آن،
تعارض شبیهسازی با لزوم نیاز به تنوع بیولوژیکی میان انواع بشر، حرمت بازی نمودن
نقش خدا، مسأله روح انسان شبیهسازی شده، حرمت مداخله بیش از اندازه در روند طبیعی
زاد ولد، خطر خودپرستی و کالا و محصول شدن انسان، شبیهسازی انسان را ممنوع
دانستهاند. اما عدهای دیگر از خاخامهای یهودی، شبیهسازی انسان را مجاز میدانند
و دلائل زیر ر برای نظر خویش اقامه میکنند: عدم وجود دلیل بر حرمت شبیهسازی در
منابع دینی یهود، تقلید از خدا در شبیهسازی آدم و حوا، استفاده از شبیهسازی
بهعنوان روش درمان برای زوجین نابارور و عدم تصریح قوانین یهود به الزام به روش
تولید مثل جنسی.
|